ترانه های مبارزه فلسطین

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

از سلسله گفتارهای رادیویی “صدای سربداران” (۱۳۷۰-۱۳۶۸)

اینروزها علیرغم اقدامات اسرائیلی ها برای جلوگیری از اشاعه جنبش، ده ها هزار نوار کاست موسیقی که تبارز غرور ملت فلسطین در قیام علیه حاکمیت نوکران صهیونیست امپریالیسم آمریکاست، دست بدست می گردد. یک بازار مخفی گسترده حول این کار شکل گرفته. این موسیقی، موسیقی عصیانگریست که مردم را به ادامه انتفاضه تشویق می کند.

در مناطق اشغالی و در بخش عرب نشین اورشلیم به هر خانه ای که پا بگذارید، حداقل با یکی از این مجموعه ترانه ها که نام “ترانه های انتفاضه” بر خود دارد، روبرو می شوید.

در اورشلیم شرقی، فروشندگان نوار شیوه خاصی دارند. معمولا کاستها را در جعبه کفش مخفی میکنند. کاغذ عنوان ترانه ها روی نوارها قلابی است. خریدار میتواند بعداً کاغذ را براحتی بکند، چون نام اصل ترانه ها مستقیماً روی خود نوارها چاپ شده است.

فروشندگان خود معتقدند که فروش عظیم این نوارها، تبارزی از گستردگی خیزش و ذهنیتی است که بین کلیه اهالی فلسطین و عرب در سرزمین اشغال شده پدید آورده. هنرمندان زیادی هستند که وقت خود را صرف تولید این نوع موسیقی می کنند. خودشان نام این کار را “انتفاضه هنری” گذاشته اند؛ و می خواهند آن را همگام با انقلاب فلسطین به پیش برند. البته مقامات اسرائیلی آنقدر گرفتار معضلات ناشی از قیام خاموشی ناپذیر توده ها در کرانه غربی رود اردن و نوار غزه هستند که جلوگیری از پخش غیر قانونی موسیقی انتفاضه مسئله درجه اولشان نباشد. با این وجود توده های فلسطینی میگویند که اسرائیل هیچ چیزی که احساسات ملی فلسطین را تحریک کند، تحمل نمی کند.

همین چند ماه پیش بود که “سهیل خوری” یکی از توزیع کنندگان ترانه های انتفاضه، به جرم “کمک به رواج خشونت” شش ماه را در زندان گذراند. دولت صهیونیستی ۵۰۰۰ نوار کاست وی را مصادره نمود.

آهنگسازان اورشلیم شرقی و فروشندگان نوارها می گویند که بارها مورد بازجویی قرار گرفته اند و به آنها از جانب مقامات اسرائیلی هشدار داده شده که نباید در تولید و توزیع ترانه ها و موسیقی ملی فلسطینی شرکت جویند. (ترانه هائی از این دست که: “وطن عزیزم، چمدان نیست ـ و من مسافر نیستم ـ من باقی می مانم ـ حتی اگر بدار آویخته شوم”ترانه هائی که سرزمین اشغالی را چنین توصیف می کند:”ای شاخه های سبز زیتون، ای مظهر سرزمین عطرآگین ـ فلسطین.

“اینک ببینیم کیفیت و ویژگی های ترانه های انتفاضه چیست؟ نخست از اشعار آنها شروع کنیم. پرفروش ترین ترانه ها آنها هستند که اشعاری ساده دارند. کلمات، عبارات و اصطلاحات استفاده شده در این ترانه ها بسیار رایج است و برای هر شنونده ای قابل فهم. ترانه ها اغلب تک صدائی است و سپس در بخش های معینی از آهنگ، گروه همخوانان به خواننده اصلی می پیوندد. نوع موسیقی ها، سنتی عربی است که با فلوت عربی و سازهای زهی همراهی می شود.

ترانه خوانان ناشناسند و توده ها آنان را فقط از پیامشان می شناسند. در یکی از این ترانه ها، ترانه خوان چنین پیام می دهد:

صدای انتفاضه رساتر از صدای اشغالگریست.

ما سنگ بدست به خیابان ها ریختیم.

با سینه های برهنه مان به مصاف گلوله ها شتافتیم.

خلق تسلیم ناپذیر ما نخواهد خفت.

دشمن همه تجهیزاتش را به کار گرفتهاما هنوز هم بزدلی بیش نیست.

یکی از دست اندر کاران هنر فلسطینی که اینک دبیر یک مرکز فرهنگی در شهر رام اللّه است، میگوید: “اینطور نیست که نوارهای انتفاضه از لحاظ موسیقی خیلی عالی باشند، اما مهم اینست که تاثیر عظیمی بر مردم دارند.”

آهنگسازان میگویند که کیفیت ضبط نوارها هم بالا نیست. علتش را باید در محدودیت های ناشی از توزیع غیرقانونی جست. فروشنده ها اغلب خود با دستگاه های ارزان و نه چندان خوب به تکثیر نوارها میپردازند. تقاضا آنقد زیاد است که فرصتی برای وقت تلف کردن و رسیدگی به کیفیت ضبط نیست. به قول یکی از فروشندگان ترانه های انتفاضه در اورشلیم شرقی، خود او طی سه ساعتی که مغازه ها طبق دستور کمیته مخفی اعتصاب باز بودند، ۲۵ تا ۳۰ نوار فروخته. این فروشنده قبلا بطور علنی نوارها را روی پیشخوان میگذاشت، اما بعد از آنکه پلیس اورشلیم وی را برای ۴۸ ساعت به زندان افکند و صد نوارش را مصادره نمود، کارش را در خفا انجام میدهد.

اینطور که از صحبت های دست اندر کاران تولید و توزیع نوارها برمی آید، حداقل ده کاست را هنرمندان ساکن مناطق اشغالی تهیه کرده اند، و بقیه را فلسطینی های آنسوی مرزها، مثل این ترانه که:

ـ از اردوگاهی به اردوگاه دیگر،

از کوه آتش به کوه آتش،

از غار به غار،

کودکان سرزمین سبز، سرزمین گلها،

خلق این سرزمین چو آتشفشان میجوشد

و فردا بازمیگردیم به وطن،

فردا بر ستمگران چیره خواهیم شد.

باید گفت برخی از ترانه ها آشکارا اعلامیه هائی است که جنبه شعری و آهنگین پیدا کرده ـ اعلامیه هائی که از طرف کمیته مخفی رهبری انتفاضه در مناطق اشغالی صادر شده و حاوی رهنمودها و دستورالعمل هائی برای توده های شورشگر است. اما بقیه ترانه ها بیشتر جنبه شاعرانه دارد. از بین کاست هایی که تا کنون تولید شده، دو نوار بنام های “بچه های کوکتل مولوتف” و “آتش و سنگ” از محبوبیت بسیار زیادی برخوردار گشته است.

البته واضح است که مضمون ایدئولوژیک ـ سیاسی ترانه های انتفاضه چیزی جدا از واقعیت حاکم بر این جنبش در مقطع کنونی نیست. این ترانه ها در عین حال که شورش اصیل ملتی ستمدیده و خشم و رادیکالیسمش را منعکس میسازد، محدودیت ها، کمبودها و انحرافات غالب بر آنرا نیز بیان میکند. اشعار از محدوده ناسیونالیسم ـ هرچند ناسیونالیسم انقلابی ـ فراتر نمیرود. جنبه طبقاتی در آنها بشدت کمرنگ است و شاید بتوان گفت عامدانه سعی شده طبقات و اقشار معینی را مخاطب قرار ندهد و عمومی باشد. همپا با این ناروشنی طبقاتی که در واقع چیزی نیست جز سلطه دیدگاهی بورژوایی بر سرایندگان اشعار، اهداف و آرمان های مطرح شده بشدت کوتاه مدت هستند. در آنها حرفی از جامعه آینده، جهان آینده، انقلاب جهانی و رهائی بشر از قید هرگونه ستم و استثمار نیست. همه چیز به آزادی فلسطین خلاصه شده. و ناگفته نماند که خط و تدابیر سازشکارانه رهبری جنبش فلسطین و مشخصاً سازمان آزادیبخش فلسطین نیز در برخی اشعار منعکس گشته است. منظورمان سیاست برسمیت شناختن اسرائیل و طرح دولت کوچک فلسطین است. یعنی همان طرحی که امروز قدرتهای امپریالیستی غربی و نیز سوسیال امپریالیسم شوروی به انحاء مختلف قصد حقنه کردنش به ستمدیدگان فلسطین را دارند و برای خاموش ساختن آتش انتفاضه میخواهند از آن همچون آب سرد استفاده کنند.

بطور مثال یکی از کاست های انتفاضه که خیلی هم تبلیغش شده و فروش بسیار زیادی هم داشته، “دولت” نام دارد و مضمون آن چیزی جز تایید سازشکاری و تسلیم طلبی و خاک پاشیدن به چشم توده های محروم فلسطین و جوانان انقلابیش نیست. پیام ترانه دولت چنین است:

“انتفاضه، تولد دولتی را ممکن ساخته

فردا، میرویم که این دولت را بنا کنیم، حفاظتش کنیم،

عاشقانه دوستش بداریم و رویا را به واقعیت بدل سازیم.”

در واقع ترانه دولت، میخواهد رویای بورژوازی سازشکار فلسطین را بعنوان آرمان و منافع اساسی پرولتاریا و زحمتکشان انقلابی فلسطین جا بزند.

اما علیرغم نفوذ و تاثیر ایدئولوژی و سیاست بورژوایی در این ترانه ها، باید بروی یک نکته تاکید کنیم و آن روحیه مصاف جوئی انقلابی و اصیل نهفته در این آثار است. همان روحیه و مضمونی که خود در جنبش انتفاضه نیز علیرغم نفوذ و تاثیر جریانات سازشکار فلسطینی بر آن، داراست و باعث بلرزه افتادن اشغالگران صهیونیست و اربابان و پشتیبانان امپریالیست شان گشته است. این مصاف جویی را خصوصاً می توان در ترانه هائی که بخاطر جانباختگان انتفاضه آفریده شده، دید. در یکی از آنها میشنویم که:این ترانه ای برای شهید ماست.

خون او بهنگام مرگ، سنگی میشود در دستان ماو اراده خلق ما در گلهای سرخ می شکفدحتی اگر یک میلیون را هم بکشنداز پس شب،سپیده فرا خواهد رسید.