نپال: گام های اولیه مرحله تعرض استراتژیک در جنگ خلق

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

حقیقت ارگان حزب کمونیست ایران ( م – ل – م ) شماره ۱۹ آذر ۱۳۸۳

اخبار زیر از روی سرویس خبری جهانی برای فتح نوشته شده است.

در شماره ۱۸ نشریه حقیقت خبر شروع مرحله تعرض استراتژیک در جنگ خلق نپال را خواندید. در زیر اخبار عملیات مربوط به این مرحله از جنگ خلق را می خوانید:

در ۱۶ نوامبر (۲۳ آبان) در شرق نپال، یک دسته مخصوص از یکی از تیپ های ارتش رهائی بخش خلق دست به حمله ی جسورانه ای علیه “نیروهای امنیتی متحد” رژیم نپال  زدند و ضربه سختی به آن وارد آوردند. این حمله در ناحیه ای به نام “دانوشا” انجام گرفت. در این حمله ارتش رهائی بخش 9 تفنگ و انواع دیگر سلاحها، یک مجموعه کامل وسائل ارتباطی، و مهمات بدست آورد و تلفاتی نداشت.

     در همان روز، یک کاروان نظامی ارتش سلطنتی نپال  در ۷۵ کیلومتری غرب  کاتماندو (پایتخت) و در اصلی ترین اتوبان ورود به کاتماندو، به کمین ارتش رهائی بخش خلق افتاد. این کاروان شامل هفت کامیون ضد مین بود که از پادگان براه افتاده و در حال رفتن به منطقه ای دیگر برای سرکوب اعتصاب سراسری که حزب کمونیست نپال (م) فراخوانده بود، بودند. این کامیونها را دولت هند برای کمک به سرکوب مائوئیستها به رژیم نپال داده است.  در میان راه،  فاصله میان این کامیونها زیاد شد و ۴ کامیون به محل کمین مائوئیستها رسیدند. یکی از آنها در نتیجه انفجار کاملا نابود شد. دو کامیون دیگر بفاصله کمی متوقف شدند و یکی دیگر از آنان پس از یکساعت و نیم جنگ گیر افتاد.  سلاحها و مهمات مصادره شده در یکی دیگر از ماشین ها به نقطه نامعلومی برده شده و بقیه کاملا نابود شدند.

     در این نبرد حاد یکی از فرماندهان جانباخت. ۳۰ نفر از تروریستهای ارتش سلطنتی کشته شدند. یکی از سربازان ارتش تسلیم ارتش رهائی بخش شد که بعدا در حضور خبرنگاران آزاد شد.

     وقتی عملیات تمام شد و رزمندگان ارتش رهائی بخش دور شدند هلیکوپترهای ارتش سلطنتی نپال که مجهز به دید شبانگاهی می باشند به صحنه درگیری رسیدند. بقیه کامیونهای کاروان نیز از راه رسیدند اما بیهوده به هوا تیر اندازی می کردند زیرا رزمندگان ارتش رهائی بخش از صحنه دور شده بودند. روز پس از این نبرد، مقامات رژیم زیر فشار خبرنگاران که علت شکست ارتش سلطنتی را جویا می شدند، به دروغ اعلام کردند که علت شکست هوای بد بود که باعث زمین گیر شدن هلیکوپترهای ارتش  شد. اما واقعیت این است که در همان روز ۱۱ هلیکوپتر در نزدیکی صحنه نبرد در پرواز بودند.

     در همان روز در منطقه غرب کشور یکی از گردان های ارتش رهائی بخش در نزدیکی اردوی نظامی سلطنتی در کیلاکی موضع گرفت. در نبرد ۴ ساعته با پادگان های سلطنتی داگاری و سوخاد ۱۰ نفر از پرسنل ارتش سلطنتی کشته شدند. ارتش رهائی بخش مقدار معتنابهی اسلحه و مهمات بدست آورد.  در این درگیری ها ارتش رهائی بخش موفق شد حملات هوائی ارتش سلطنتی را فلج کند و ماشین های نظامی واحد های زمینی را که بسوی صحنه عملیات در حرکت بودند میخکوب کند.

     یکی از تحولات اخیر شورش و فرار در ارتش سلطنتی بوده است. مشخصا در ۱۴ نوامبر(۲۱ آبان) پانزده تن از پرسنل ارتش در پادگان های خود سر به شورش برداشتند و توانستند تفنگ و مهمات خود را نیز حمل کرده و به واحد ارتش رهائی بخش در منطقهبپیوندند. ۶ نفر از رزمندگان مائوئیست دستگیر شده نیز توانستند خود را آزاد کنند.

     این رشته عملیات های نظامی  دارای اهمیت خاصی می باشند زیرا در نزدیکی کاتماندو و پادگانهای سلطنتی آن انجام شده اند و یا اینکه در نزدیکی مقرهای ارتش سلطنتی در مناطق دشتی کشور صورت گرفته اند. این نشانه قدرت و کیفیتی است که ارتش رهائی بخش کسب کرده است و اکنون می تواند دشمن را در نقاط تمرکز و قوتش به چالش  بطلبد در حالیکه در ابتدای جنگ خلق، ارتش رهائی بخش تنها می توانست در نقاط دور دست و کوهستانی و روستائی، نیروهای نظامی رژیم نپال را درهم بکوبد.

     دولت کهنه نپال به لحاظ سیاسی و نظامی در موقعیت دفاع و دولت نوین خلق که در بطن جنگ خلق متولد شده است، به لحاظ سیاسی و نظامی در تعرض است. دولت کهنه نپال بخش بزرگی از استقلال سیاسی ، نظامی و اقتصادی اش را تسلیم هند کرده است و درست ۳ ماه پس از تصویب آخرین بودجه تقاضای افزایش بودجه نظامی را کرده است زیرا معاملات نظامی جدیدی با کشورهای امپریالیستی بخصوص آمریکا و انگلیس کرده است.

    رشته عملیات نظامی جدید ارتش رهائی بخش، بیانگر آغاز مرحله تعرض استراتژیک است. حملات نقشه مند و هماهنگارتش رهائی بخش در مناطق گوناگون دشمن را به لحاظ سیاسی و نظامی در موقعیت دفاعی قرار داده است. ارتش سلطنتی در اغلب این نبردها شکست خورده است. شورش در درون ارتش سلطنتی آغاز شده و در میان مرتجعین شکاف و انشعاب گسترش می یابد. اینکه مرحله تعرض استراتژیک چقدر بطول خواهد کشید و آیا بدون عقب گرد به پیش خواهد تاخت یا جنگ خلق با گذر از پیچ و خمهای بیشتری پیشروی خواهد کرد، بسته به عوامل گوناگون منجمله تغییر و تحولات بین المللی و منطقه ای است. اما یک چیز مسلم است که چشم انداز استقرار قدرت سیاسی سرخ در سراسر کشور درخشان تر از هر زمان است.

جوانان سانتیاگو برای فلوجه می رزمند!

در روزهای ۲۰ و ۲۱ نوامبر (۲۷ و ۲۸ آبان) جورج بوش به سانتیاگو پایتخت کشور شیلی رفت تا در  “فوروم همکاری های اقتصادی آسیا و اقیانوس آرام” شرکت کند. جوانان مبارز سانتیاگو ۵ روز دست به تظاهراتهای اعتراضی زدند و با شعار دادن علیه حمله آمریکا به فلوجه، علیه سلطه آمریکا بر شیلی و جهان، و علیه حکومت شیلی و سرمایه داری، از بوش استقبال کردند. در روز ۱۷ نوامبر دانشجویان سانتیاگو همراه با جوانان شهر دست به یک راهپیمائی غیرقانونی (بدون اجازه دولت) به طرف محل برگزاری کنفرانس زدند. قبل از رسیدن به مقصد، ۴۰۰۰ پلیس با باتون و گاز اشک آور و آبپاش های ضد شورش، به آنان حمله کرد. جوانان گروهبندی کردند، ترافیک را بند آوردند، باریکادهای آتش بر پا کرده و با سنگ و وسائل دیگر از خود دفاع کردند. طبق گزارش “سوسیال فوروم شیلی” در روز آخر کنفرانس ۷۰ هزار نفر راهپیمائی کردند که این نیز با حمله پلیس روبرو شد. در طول ۵ روز تظاهرات و مبارزه بیش از ۷۰۰ نفر دستگیر شدند. در راهپیمائی روز ۲۱ نوامبر نیز ۸۰۰ تن از جوانان در حالیکه نقاب به چهره زده بودند آماده تر از همه برای جنگیدن با نیروهای پلیس بودند.

      هر یک از خلق های جهان به دلیلی از امپریالیسم آمریکا نفرت داشته و با مردم عراق احساس همبستگی می کنند. مردم شیلی نیز از این امر مستثنا نیستند و می دانند که شکنجه و کشتار “دموکراسی” آمریکائی چه مزه ای دارد. در سال ۱۹۷۳ آمریکا با یک  کودتای خونین رژیم سالوادور آلنده را که در انتخابات پیروز شده بود سرنگون کرد و نظامیان وابسته به خود را به سرکردگی پینوشه جلاد بر سر کار گمارد. این نظامیان با حمایت کامل و مطلق آمریکا تا سال ۱۹۹۰ در شیلی حکومت نظامی کردند. آمریکا کاملا اقتصاد شیلی را به اقتصاد آمریکا وابسته و ضمیمه کرد. سرمایه داری و گلوبالیزاسیون، شیلی را بعنوان یکی از موفقیتهایش بحساب می آورد. هر چند با استانداردهای سرمایه داری، شیلی ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین به شمار می آِید اما یکی از کشورهائی است که بزرگترین نابرابری و شکاف فقیر و غنی را داراست. شیلی در ظاهر مدرن بوده و دارای سنت قوی سکولاریسم است اما کلیسای کاتولیک از زمان ژنرال پینوشه بر زندگی زنان این کشور سلطه یافت و این سلطه هنوز ادامه دارد. بالاتر از همه اینکه بسیاری از شیلیائی ها مانند عراقی ها احساس می کنند که آمریکا کشورشان را دزدیده است.

آیا انقلاب هند در آستانه جهش بزرگی است؟

وقتی سخن از انقلاب جهانی بمیان آید حتما سخن از جنبش کمونیستی هند به میان می آید.

این مسئله از جهات مختلف و به دلایل مختلف صادق است. هند کشور بزرگیاست که از نظر جمعیت در مقام دوم در جهان قرار دارد و جنبش کمونیستی آن  قدمت زیادی دارد. در هند تعدادی چند از نیروهای کمونیستی واقعی موجودند که دو تا از مهمترین و بزرگترین آنها به تازگی متحد شده اند. این دو عبارتند از: حزب کمونیست هند (جنگ خلق) و مرکز کمونیستی مائوئیستی هند. هر دو حزب دارای تاریخ پرشکوه هدایت مبارزه مسلحانه توده ای می باشند.

     مرکز کمونیستی مائوئیستی دارای یک دهه سنت با شکوه بسیج بی چیزان در مبارزه مسلحانه علیه طبقات استثمارگر می باشد. این حزب از  سال ۲۰۰۱ یکی از شرکت کنندگان جنبش انقلابی انترناسیونالیستی (جاا) بوده است. مرکز کمونیستی مائوئیستی هند بویژه در ایالات جارکند، بنگال غربی، چاتیس گار، بیهار و اوریسایهند فعال است و مناطق چریکی و تا حدی قدرت سیاسی  انقلابی را در بخشهای وسیعی از ایالت جارکند و بخشهایی از ایالت های مجاور توسعه داده است. این مناطق دارای ده ها میلیون نفر از مردم فوق العاده فقیر است که عمدتا از گروههای مختلف ادیوزی یا مردم قبیله های بومی تشکیل یافته اند. در طول قرنها این مردم به مناطق بلند، جایی که حاصلخیزی زمین در آنجا نسبت به مناطق شمال  در بیهار و یا غرب در بنگال کمتر است، رانده شده و در آنجا اسکان یافته اند. در این نواحی بندرت مدرسه ای یافت می شود و تقریبا دکتر وجود ندارد.

     حزب کمونیست هند (جنگ خلق)  نیز از سال ۱۹۸۵ در چند ایالت بخصوص در ایالت آندرا پرادش دست به جنگ انقلابی زده و در میان کارگران و دهقانان و همچنین روشنفکران انقلابی هند دارای پایه و نفوذ گسترده ای است.

     پس از اتحاد این دو، حزب جدیدی با نام حزب کمونیست هند (مائوئیست) تشکیل شد. اکنون میلیون ها نفر از کارگران و دهقانان و روشنفکران انقلابی هند همراه با کمونیستهای سراسر جهان چشم به حزب جدید دوخته اند و منتظرند که این اتحاد منجر به تسریع فرآیند انقلاب در هند شود.  رهبر حزب در اطلاعیه مطبوعاتی که به مناسبت تاسیس حزب جدید صادر شده است گفت:

     در روز ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۴ تشکیل حزب کمونیست هند (مائوئیست) در یک میتنیگ عمومی در مناطق چریکی در مقابل اجتماع رزمندگان خلق و فعالین حزب و فعالین سازمان های توده ای، در فضائی پر از شور انقلابی اعلام شد…. تشکیل این حزب متحد پاسخگوی اشتیاق و آرزوی طبقه کارگر، دهقانان و تمام خلقهای ستمدیده کشور برای داشتن یک حزب پرولتری اصیل است که بتواند آنان را در انجام انقلاب و استقرار یک جامعه دموکراتیک نوین و ساختمان سوسیالیسم و پیشروی بسوی کمونیسم هدایت کند.

    پس از انجام بحثهای کامل در میان هیئت نمایندگی دو حزب، اتحاد انجام گرفت و در جلسه مشترک کمیته های مرکزی دو حزب نهائی و تثبیت شد. از طریق بحثهای عمیق و سازنده که بر پایه روابط برابر برگزار شد ۵ سند تهیه شده و به تصویب رسید. این اسناد عبارتند از: در اهتزاز باد پرچم سرخ درخشان مارکسیسم – لنینیسم – مائوئیسم؛ برنامه حزب؛ استراتژی و تاکتیک انقلاب هند؛ قطعنامه سیاسی در باره اوضاع بین المللی و داخلی؛ اساسنامه حزب. علاوه بر این اسناد تصمیم گرفته شد که حزب جدید دو رهبر عزیزمان رفیق چارو مازومدار و رفیق کانای چترجی را به عنوان رهبران اولیه حزب گرامی بدارد. همچنین تصویب شد که هر دو حزب، که از دوره پر تلاتم دهه ۱۹۶۰، بخصوص از درون خیزش انقلابی عظیم ناگزالباری، برخاسته اند میراث دار تمام سنن انقلابی تاریخ طولانی جنبش کمونیستی می باشند. هر دو حزب به مثابه دو جریان جنبش کمونیستی انقلابی هند جداگانه حرکت می کردند در حالیکه هر دو در ۳۵ سال گذشته آرمان یکسان هدایت انقلاب هند را دنبال می کردند. همه این ها بوضوح نشان می داد که تقریبا در مورد تمام مسائل خطی ایدئولوژیک و سیاسی وحدت نظر موجود است. خط استقرار یافته، یک اساس اصولی برای وحدت دو حزب بوجود آورد. بر پایه این وحدت، جلسه متحدانه کمیته های مرکزی بالاخره تصمیم گرفت که دو حزب را متحد کند و یک حزب واحد تشکیل دهد. نام این حزب جدید حزب کمونیست هند (مائوئیست) است. رفیق گاناپاتی بطور متفق القول به دبیری حزب انتخاب شد.

 …………..

 حزب جدید به مثابه پیشاهنگ پرولتاریای هند  عمل خواهد کرد. مارکسیسم لنینیسم مائوئیسم شالوده ایدئولوژیک آن بوده و نظریات و فعالیتهای این حزب را در عرصه های مختلف هدایت خواهد کرد. … هدف و برنامه فوری حزب ادامه انقلاب دموکراتیک نوین به مثابه بخشی از انقلاب پرولتری جهانی است. این انقلاب از طریق سرنگون کردن نظام نیمه مستعمره نیمه فئودالی هند که از طریق شکل نومستعمراتی غیر مستقیم کنترل شده و استثمار می شود، پیروز می شود. این انقلاب علیه امپریالیسم، فئودالیسم و سرمایه  داری بوروکراتیک است. این انقلاب از طریق انقلاب ارضی مسلحانه (یعنی، جنگ دراز مدت خلق) ادامه یافته و کامل خواهد شد. کسب قدرت از طریق نیروی مسلحانه و با محاصره شهرها از طریق دهات، قهر وظیفه مرکزی و عمده آن است. در نتیجه روستا و جنگ دراز مدت خلق کماکان “مرکز ثقل” فعالیتهای حزب خواهد بود و فعالیت در شهر مکمل آن خواهد بود. از آنجا که مبارزه مسلحانه عالیترین و عمده ترین شکل مبارزه و ارتش به مثابه شکل عمده تشکیلات این انقلاب خواهد بود، مبارزه مسلحانه نقش تعیین کننده خواهد داشت و جبهه متحد در جریان مبارزه مسلحانه برای کسب قدرت سیاسی ساخته خواهد شد. تشکلات توده ای و مبارزات توده ای ضروری و حتمی می باشند اما هدفشان خدمت به پیشرفت این جنگ است.

     ما اعلام می کنیم که “ارتش چریکی خلق” و “ارتش چریکی رهائی بخش خلق” که ارتش های چریکی دو حزب بودند در “ارتش چریکی رهائی بخش خلق” ادغام شده اند. اکنون وظیفه عمده حزب عبارتست از تکامل و توسعه این ارتش چریکی به سطح یک “ارتش رهائی بخش خلق” و تکامل مناطق چریکی موجود به سطح مناطق پایگاهی و به این ترتیب پیشرفت موج وار انقلاب دموکراتیک نوین…. 

     علاوه بر این، حزب توجه بیشتری به راه انداختن امواج جدید جنبش های توده ای انقلابی بحول موضوعات سیاسی و دیگر موضوعات مردم خواهد کرد. این مبارزات ضد امپریالیستها، فئودالیسم و بورژوازی بوروکرات کمپرادور بوده و تمام اقشار مردم را در بر خواهد گرفت. تعرضات امپریالیسم علیه کشور باعث فقیرتر شدن مردمی که پیشاپیش در رده  فقیرترین مردم دنیا بوده اند، شده است. این فقر در روستاها آنچنان رشد کرده که موجب خودکشی های دسته جمعی شده است. حزب کمونیست هند (مائوئیست)، توده ها را علیه این تعرضات امپریالیستها، علیه سرکوب دولتی سازمان داده و از همه جنبش هائی که علیه امپریالیسم و فئودالیسم باشد حمایت  خواهد کرد. حزب جدید به حمایت خود از مبارزه ملل تحت ستم برای تعیین سرنوشت منجمله جدا شدن ادامه خواهد داد و اقدامات سرکوبگرانه دولت علیه این ملل را محکوم خواهد کرد. حزب توجه ویژه ای به بسیج و سازماندهی توده های زنان به مثابه نیروی قدرتمندی برای انقلاب خواهد کرد. حزب علیه هر گونه ستم اجتماعی بخصوص علیه تبعیضات کاستی مبارزه خواهد کرد. حزب فعالیتهای خود را در زمینه افشا و طرد و مغلوب کردن فاشیسم هندو که خطرناکترین بنیادگرائی در هند است ادامه داده و همزمان به افشای هر نوع بنیادگرائی دیگر خواهد پرداخت. اما لبه تیز مبارزات توده ها را متوجه “حزب کنگره” (حزب حاکم) و متحدین آنها یعنی سی پی آی و سی پی ام و اربابان امپریالیستها آنها خواهد کرد.

     حزب نقشه های طبقه حاکمه هند و اربابان امپریالیستش(بخصوص امپریالیسم آمریکا) را که می خواهند علیه جنگ خلق در نپال توطئه چینی کنند افشا کرده و علیه این توطئه ها مبارزه خواهد کرد. حزب فعالانه تر از گذشته در کنار مردم مبارز نپال و حزب کمونیست نپال (مائوئیست) قرار خواهد گرفت و با شدت تمام در مقابل نقشه های سلطه جویانه دولت هند و امپریالیسم آمریکا جهت دخالت نظامی در نپال خواهد ایستاد. حزب به حمایت خود از جنگ خلق احزاب مائوئیست در پرو، فیلی پین، ترکیه و غیره ادامه می دهد. از تمام مبارزات خلقها علیه امپریالیسم و ارتجاع، از جنبش طبقه کارگر و خلقهای جهان حمایت می کند. در کنار مقاومت و مبارزه مردم افغانستان و عراق در مبارزه علیه تجاوز و اشغال کشورشان توسط آمریکا می ایستد.

     حزب جدید پرچم انترناسیونالیسم پرولتری را برافراشته نگاه خواهد داشت و فعالانه به وحدت نیروهای اصیل مارکسیست – لنینیست – مائوئیست در سطح بین المللی خدمت خواهد کرد. علاوه بر این، با خلقها و ملل ستمدیده جهان  در مبارزه برای پیشبرد انقلاب جهانی پرولتری علیه امپریالیسم و نوکران آن متحد خواهد شد و به این ترتیب به راهگشائی تحقق سوسیالیسم و کمونیسم در ابعاد جهانی کمک خواهد کرد.

     هزاران شهید جان عزیز خود را در راه این اهداف عالی داده اند. کمیته مرکزی موقت حزب عهد می کند که در راهی که این عزیزان گشوده اند قدم بردارد و تمام انرژی های موجود و پتانسیل ها را برای مادیت بخشیدن به رویای این عزیزان بسیج کند و بکار گیرد.

با درودهای انقلابی

کیشان، دبیر مرکز کمونیستی مائوئیستی هند

گاناپاتی، دبیر حزب کمونیست هند (جنگ خلق)

۱۴ اکتبر ۲۰۰۴