استثمار زنان خارجی در کردستان عراق

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

گزیده ای از مقالهوضعیت کارگران خارجی در کردستان عراق شرم آور است

نوشته: مایکل کمبر- نیویورک تایمز*

ترجمه: فرح طاهری- برگرفته از تارنمای شهروند

دستان زن ریز نقش فیلیپینی می لرزید. او از ترس گیر افتادن، پنهان شده بود. او و یکی از دوستانش، شش ماه پیش به عنوان کارگر خارجی به ناحیه خودمختار کردستان عراق آمده اند. حالا آنها نگرانند که گرفتار شوند و مجبورشان کنند به اربیل برگردند؛ جایی که برای یک ماه در خانه ای زندانی بودند و بایستی مجانی کار می کردند، زیرا پاسپورت و تلفن دستی و بلیت هواپیمایشان را از آنها گرفته بودند. این دو با التماس از آنها که اسیرشان کرده بودند، خواسته بودند تا بگذارند به کلیسا بروند و از آنجا با سایر کارگران فیلیپینی تماس گرفته بودند تا ترتیب فرار آنها را بدهند.

هزاران کارگر خارجی ظرف سه سال گذشته به منطقه ی کردنشین شمال عراق، که حالا برای جذب کارگر خارجی به بزرگترین منطقه در خاورمیانه تبدیل شده، آمده اند. آنها از اتیوپی، اندونزی، فیلیپین، بنگلادش و سومالی آمده اند تا با رشد اقتصادی کردستان به تغییر شکل جامعه ی کردها کمک کنند.

ظرف دو هفته با همه ی این کارگران مصاحبه شد و تقریبا تمامی آنها گفتند که توسط کارگزاران مهاجرتی که ترتیب سفر آنها را داده اند، فریب خورده اند. بعضی از آنها، که قادر به برقراری ارتباط نبودند، حتی نمی دانستند در چه کشوری هستند. به محض ورود، پاسپورت های آنان توسط آژانس های کاریابی توقیف شده بود و آنها قادر به بازگشت به وطنشان نیستند.

بعضی هاشان از اینکه به اینجا آمده اند، راضی اند، اما حق الزحمه ی آژانس های کاریابی آنچنان زیاد است که اغلب بیش از دستمزد دو سال کار آنها میشود. برای اینکه حق الزحمه ی این آژانس ها را بپردازند، بسیاری از این کارگران، وام هایی با بهره های بالا گرفته اند در حالی که حقوق آنها معادل بهره ی این وام هاست. آنها می گویند در این صورت انگار که ما داریم مجانی کار می کنیم.

مادامی که جنگ در جنوب عراق ادامه دارد، اینجا در شمال، کیلومترها پروژه های خانه سازی شروع شده و دستمزد برای کردها از سال ۲۰۰۳ هفت برابر شده است. میلیاردها دلار سرمایه گذاری از ترکیه و آمریکا به اینجا سرازیر شده و استخراج مقادیر زیادی نفت تازه آغاز شده است.

برای کردها ـ که خودشان نسل ها کارگر خارجی در اروپا بودند ـ آوردن کارگر خارجی از آسیا و آفریقا به وضعیت موجودشان مربوط می شود. تعداد کمی از کردها حاضرند در مشاغلی با حقوق های پایین کار کنند و بسیاری از کردها هم به دلیل دشمنی دیرینه رغبتی به استخدام اعراب محلی ندارند.

زنان خارجی با وضعیت دیگری هم روبرو هستند. همانگونه که بعضی ثروتمندان حوزه ی خلیج فارس بعضی از روش های زندگی اروپایی را پیشه کرده اند، کردهای سنتی نیز چنین کرده اند: افراد ثروتمند و قدرتمند مایلندکه زنان خدمتکار غیر مسلمان به طور شبانه روزی داشته باشند تا برایشان مشروبات الکلی سرو کنند و مردان اینگونه خانواده ها مایلند روابط جنسی خارج از ازدواج داشته باشند که این هر دو برای زنان کرد ممنوع است.

برای وارد کردن چنین کارگرانی، شبکه های دست اندرکار به سوی کشورهای فقیر می روند. برای ۱۵۰ رفتگر بنگلادشی که خیابانهای کردستان را تمیز می کنند، سفر به این سرزمین از آژانس مسافرتی میکس واقع در شماره ۵ خیابان بونانی داکای بنگلادش آغاز شده است.

….

یک واسطه که صدها زن نوجوان و جوان حدود بیست ساله ی آسیایی و آفریقایی را به اینجا آورده است و تاکید داشت ناشناس بماند، گفت که بعضی ها از اینکه از آنها تقاضای سکس شده شکایت دارند. این خانم واسطه گفت، یکی از مشتریان من از یک زن جوان و زیبای اتیوپیایی خوشش آمد و به من پیشنهاد داد که برای او پول بیشتری خواهد داد. او با آن زن چندین ماه غیبش زد، و خیلی غیرمنتظره آن زن را با هزینه خودش به وطنش برگرداند. من مشکوکم که آن زن حامله بوده باشد.

یک زن فیلیپینی که از ترس کارفرما خود را تنها با نام کوچک کیکای معرفی کرد، گفت که او و یک زن جوان دیگر تصور میکردند برای کار در یک رستوران برای ماهی ۶۰۰ دلار به کردستان که جایی ست نزدیک یونان، می روند. او گفت: در فیلیپین به ما گفتند قرارداد در دوبی بسته می شود، در دوبی مامور آژانس گفت، قرارداد در فرودگاه است. در فرودگاه چمدان های ما را قاپیدند و زیر دستگاه گذاشتند و سر ما داد زدند که بروید، بروید قراردادتان در کردستان است. ما قاطی کرده بودیم و نمیدانستیم باید چه بکنیم.

کیکای گفت، در سلیمانیه یک مامور از آژانس کاریابی “قدم خیر” ما را در فرودگاه ملاقات کرد. او اسلحه داشت و با ماموران اداره مهاجرت و پلیس دوست بود. آنها پاسپورت های ما را گرفتند و ما را به خانه ای بردند. ما بسیار ترسیده بودیم و نمیدانستیم آنها چه می گویند. سپس زنی با قراردادی آمد که نشان میداد در ازای کار در هتل ماهی ۲۰۰ دلار به ما می دهند.

اگر آنها بخواهند آنجا را ترک کنند باید ۲۰۰۰ دلار برای پس گرفتن پاسپورتهایشان بپردازند. گرسنه و سرمازده، در حالی که در سرمای زمستان آنجا تنها یک تی شرت به تن داشتند، قرارداد را امضا کردند. مثل همتاهای بنگلادشی شان، کیکای میگوید، حقوق او معادل بهره ی وامی ست که برای آمدن به آنجا گرفته و به آژانس پرداخت کرده؛ جایی که وقتی فهمیده بخشی از عراق است، شگفت زده شده است.

آژانس کاریابی قدم خیر این ادعا را که کارگران خارجی نسبت به جایی که می آمدند و شرایط آن ذهنیتی نداشته اند، رد میکند، اما چندین قرارداد دیگر آنها نشان می دهد که کارگران در صورت لغو قرارداد بایستی ماهی ۱۰۰ تا ۳۵۰ دلار برای ماه های باقیمانده از قرارداد جریمه بپردازند. معمولا این قراردادها دو یا سه ساله هستند.

سانا محمد، کارمند آژانس قدم خیر می گوید: این کسب سریعا رشد کرد. آژانس برای یک بار از هر خانواده کرد که خدمتکار می خواهد ۲۵۰۰ دلار دریافت می کند.

یوبدار ابو، ۲۳ ساله اکتبر ۲۰۰۷ از اتیوپی به کردستان رسید در حالیکه به او گفته شده بود به ترکیه می رود.

خانم محمد می گوید: همین حالا ده دختر اندونزیایی مورد نیاز است که در حال اقدام هستیم، گرچه دختر اتیوپیایی داریم ولی آنها اتیوپیایی نمی خواهند. می گویند آنها بی ریخت هستند ـ پوست سیاه نامأنوس است. (مثل همان چیزی که مسئول پاکسازی شهرداری میگفت که رفتگرهای بنگلادشی باید از بازار دور نگه داشته شوند، زیرا مورد آزارهای نژادپرستانه واقع می شوند.)

اوا اینجو یک دختر ۱۸ ساله ی اندونزیایی ست که پاییز امسال، کمی بعد از تولد هجده سالگی اش، وارد کردستان شد و فکر میکرد که به ترکیه رفته است. او ماهی ۱۵۰ دلار می گیرد و بخت یارش بوده که به عنوان خدمتکار خانم لطیفه نوری، یک زن مهربان و بامزه ی ۷۵ ساله که معلول است، کار میکند. …

اما کیکای به خوش شانسی اوا نیست. او میگوید، سرپرستش پاسپورت و اوراق هویت او را گرفته. “فکر میکنید بدون اینها در فرودگاه میگذارند خارج شوم؟ اگر نمیگذارند پس من گیر افتاده ام و آینده ای در اینجا برایم متصور نیست.” .¾

*The New York Times, “Shame of Imported Labor in Kurdish North of

Iraq”, By Michael Kamber, December 29,2007.