روزبه منافی

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
رفیق روزبه منافی در سال ۱۳۳۹ بدنیا آمد. برای تحصیلات راهی آمریکا شد و به کنفدراسیون پیوست. همزمان با قیام ۵۷ به ایران بازگشت و بعنوان یکی از مسئولین تشکیلات ستاد (شاخه دانش آموزی اتحادیه) به فعالیت پرداخت. مدتی مسئول انتقال نشریه حقیقت به خوزستان بود. سپس در بخش تبلیغات اتحادیه در تهران فعال شد. صراحت کلام، عدم پرده پوشی اشکالات موجود و پیشقدم شدن در انتقاد و انتقاد از خود از ویژه گیهای بارز رفیق روزبه بود. پائیز ۵۹ به آبادان رفت و دوره آموزش نظامی را گذراند. بعد به تهران برگشت و در بخش کارگری فعالیت خود را ادامه داد. با طرح قیام مسلحانه از طرف اتحادیه روزبه بیدرنگ داوطلب پیوستن به سربداران شد. مخالفت جدی او با اقلیت راست درون اتحادیه باعث شد که عضویت وی را بحالت تعلیق درآورند. اما او با تلاش خستگی ناپذیر تماس خود با رفقای سربدار را برقرار کرد و درست یکروز قبل از قیام آمل خود را به شهر رساند. او سنگر به سنگر با مزدوران رژیم جنگید تا آن هنگام که زخمی سخت برداشت و یارای ادامه نبرد نیافت. در جریان خانه گردیهای پاسداران بعد از نبرد آمل عصر ۶ بهمن دستگیر شد. روز هفتم بهمن روزبه در کنار ۹ تن از یاران سربدارش در حالیکه وی را روی صندلی نشانده بودند تیرباران شد. در نامه ای که از او بجای مانده چنین میخوانیم: اوضاع خوبست و سیل کماکان جلو میرود تا آبراه آزادی را بیابد. تنها کوشش و سعی و آگاهی میخواهد. من تا آنجا که بتوانم در این راه کوشش خواهم کرد. زیرا هدف زندگی و آینده ما جز این نیست و نمیتواند باشد. امیدوارم که بتوانم تا انتهای راه را بپیمایم. راهی که همه رفقای ما با عزت و افتخار پیموده اند. راه سرخ زندگی کردن. سرخ پیروز شدن.