کمونیست‌ها باید کمونیست باشند!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

نامه ارسالی یکی از خوانندگان نشریۀ آتش درباره سخنرانی سانسارا تیلور

از نشریه آتش شماره ۷۴ دی ۱۳۹۶

سانسارا تیلور (Sunsara Taylor) از فعالین حزب کمونیست انقلابی آمریکا (RCP) است که در جنبش توده‌ای ضد رژیم فاشیستی ترامپ/پنس (Refuse Fascism) هم فعالیت می‌کند و به‌عنوان یکی از سخنگویان این جنبش هم شناخته شده است. صفحه فیس‌بوک آر.سی.پی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۷ فیلمی از او به اشتراک گذاشت که حاوی درس‌های مهمی درباره نحوه عمل‌کرد و خط سیاسی کمونیست‌ها در این جنبش‌ها بود. مطمئناً نمی‌توان تمامی ابعاد و جزئیات عمل‌کرد و خط کمونیست‌ها در این جنبش‌ها را از روی یک فیلم چند دقیقه‌ای استخراج کرد. مبارزه در یک کارزار توده‌ای وسیع، ابعاد مختلفی دارد که باید براساس سنتز نوین کمونیسم و از روی آثار و بحث‌های باب آواکیان آن‌ها را بیرون کشید و جمع‌بندی کرد. اما این فیلم کوتاه چند نکته داشت که اصول عام آن می‌تواند به‌عنوان نمونه و الگوی کار برای کمونیست‌ها در سایر نقاط جهان و سایر جنبش‌ها هم باشد. به اعتقاد من هر کمونیستی (و معتقدم سنتز نوین کمونیسم امروزه خط تمایز میان مارکسیسم و رویزیونیسم است) باید از خودش بپرسد در فعالیت تبلیغی و ترویجی‌اش در مبارزات توده‌ای و جنبش‌ها و تشکل‌های توده‌ای که فعالیت می‌کند، در سخنرانی‌ها و نشریات و پالتاک‌ها و آکسیون‌های این جنبش‌ها و تشکل‌ها، خودش و سایر کمونیست‌های فعال در آن، چقدر براساس این خط پیش رفته‌اند؟ چقدر سنتز نوین کمونیسم، موجودیت حزب کمونیست، برنامه و اهداف و استراتژی یک حزب کمونیست در این جنبش‌ها و مبارزات طرح شده و در اختیار مردم قرار می‌گیرد؟ این یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی است که تفاوت استراتژی کمونیستی در مبارزات توده‌ای را از خط و مشی و استراتژی بورژوا دمکراتیک جدا می‌کند.

سانسارا در این فیلم می‌گوید:

«ما اینجا خارج از محوطه ممنوعه پلیس، جمع شده‌ایم تا درباره تحریف مفهموم «آزادی بیان» و میراث حقیقی «آزادی بیان» صحبت کنیم. در زمانی که مسئولان دانشگاه یو،سی،ال تصمیم گرفته‌اند برای یک فاشیست، فرش قرمز پهن کنند و دعوت کرده‌اند تا به این‌جا بیاید و درباره برتری پنداری نژاد سفید و بیگانه هراسی صحبت کند… الان زمانی است که بیش از هر زمان دیگری به جدل و مباحثه واقعی نیاز داریم. به صحبت کردن واقعی و گفتگوی واقعی نیاز داریم. نه صحبت درباره برتری پنداری نژاد سفید و این‌که آیا مشروعیت دارد یا نه، و نه صحبت درباره فاشیسم بلکه درباره زهرابه‌ای که از کاخ سفید بیرون می‌آید و مردم را مورد آسیب قرار می‌دهد. ما باید راه را برای گفتمان واقعی دراین باره باز کنیم که چطور شد دچار چنین وضعیتی شدیم. در زمانی‌که برتری پنداری نژاد سفید و فاشیسم با دندان‌های تیز کرده باز می‌گردند در این باره صحبت کنیم که چه نوع سیستمی این چیزها را می‌پروراند و چه نوع دنیایی امکان‌پذیر است؟ خوب با در نظر گرفتن این‌ها، به‌عنوان نماینده سایت(Revcom.us)  و نویسنده روزنامه انقلاب، من خبر بسیار مهمی برای اعلام دارم. باب آواکیان رادیکال‌ترین انقلابی زنده، رهبر حزب کمونیست انقلابی آمریکا، نویسنده «قانون اساسی برای جمهوری نوین سوسیالیستی در شمال آمریکا»، دانشجوی سابق دانشگاه برکلی و عضو فعال در جنبش واقعی «آزادی بیان» در آوریل ۲۰۱۸ به دانشگاه برکلی می‌آید و سخنرانی خواهد کرد. باب آواکیان در بخشی از این برنامه درباره تحریف مفهوم آزادی بیان و دروغ‌های «کریس» رئیس دانشگاه درباره آزادی بیان افشاگری خواهد کرد. باب آواکیان زمانی در این‌جا، برکلی، سخنرانی خواهد داشت که «کریس» رئیس دانشگاه و مقامات دانشگاه برکلی، آسیب‌های بزرگی به مفهوم آزادی بیان وارد کرده‌اند. با دعوت کردن و تریبون فراهم کردن برای تحریکات اولترا فاشیستی، برای یک فاشیست، تصویر غلطی از آزادی بیان ارائه داده و آزادی بیان را به صورت غلطی به کار گرفته اند. به حق و عادلانه است که جلوی آنان گرفته شود. در شرایطی که دانشگاه برکلی با این کار چنین ضربه بزرگی به مفهوم واقعی آزادی بیان وارد کرده، دو رویی و نفاق بسیار بزرگی خواهد بود و آسیب بزرگ‌تری به کاربرد آزادی بیان خواهد بود اگر که مقامات دانشگاه سعی کنند به هر صورت یا شیوه‌ای مانع سخنرانی باب آواکیان بشوند که به این دانشگاه می‌آید تا درباره علم رهایی‌بخش کمونیسم، آزادی بیان و رابطه آن‌ها صحبت کند. باب آواکیان درباره آزادی بیان واقعی و  انقلاب کمونیستی در آوریل  2018 در این‌جا صحبت خواهد کرد. این سخنرانی است که باید شنیده شود. باب آواکیان دروغ‌هایی که درباره آزادی بیان گفته شده را رد خواهد کرد. … دانشجویان با هر دیدگاهی که دارند باید به مسائل خارج از دانشگاه بپردازند. … جنبش واقعی آزادی بیان و چیزی که باب آواکیان به آن می پردازد درباره حق دانشجویان است که بیایند و علیه برتری پنداری نژاد سفید و فاشیسم و جداسازی صحبت کنند. این به جا نیست که فاشیست‌ها بیایند و افکار بیمارشان درباره برتری پنداری نژاد سفید را در دانشگاه بپراکنند. این چیزی است که اتفاق خواهد افتاد.

اگر می‌خواهید که در این فعالیت شرکت کنید و بخشی از سازماندهی آن باشید بیایید و با من صحبت کنید. اگر می‌خواهید ببیند که این دانشگاه درگیر جنبش آزادی بیان واقعی است، در گرو این سوال است که چه دنیایی امکان‌پذیر است و به جایی برسیم که دیگر دروغ‌های بزرگ، نامشروع و پر آسیب کسانی مثل «مویس پت» که دو هفته دیگر این‌جا سخنرانی خواهد کرد را تحمل نکنیم. کسی که می‌گوید سیاهپوستان به صورت نژادی از سفیدپوستان فروتر هستند. این ضد علم است، خرافه است، به این افراد تریبون برای ابراز نظر داده می‌شود. چرا ما کماکان چنین چیزی را تحمل می‌کنیم؟ اگر می‌خواهید بدانید که این مسایل از کجا ناشی می‌شود و چطور می‌شود از شر آن خلاص شد، باید به سخنرانی باب آواکیان گوش کنید. من بعدا با بیانیه دیگری درباره رئیس دانشگاه و این‌که این‌جا چه خبر است باز خواهم گشت ولی الان این را می‌گویم، چشم‌های دنیا به ما  این‌جا در برکلی دوخته شده است.»

نکته اول) سانسارا در جلسه‌ای این بحث را مطرح می‌کند که موضوعش دفاع از آزادی بیان و اعتراض به سخنرانی یک فاشیست در دانشگاه برکلی است. یعنی مضمون این میتینگ در چهارچوب فعالیت‌های ضد فاشیستی جنبش رفیوز فاشیسم است و نه میتینگ‌های آر.سی.پی. تی‌شرت‌های رفیوز فاشیسم که بر تن شنوندگان و مجری است و بنرهای رفیوز فاشیسم نشان می‌دهند که میتینگ را رفیوز فاشیسم برگزار کرده است و در چهارچوب آن تشکیلات در حال برگزاری است.

اما سانسارا تیلور در این جلسه و در حالی‌که تی‌شرت رفیوز فاشیسم را بر تن دارد به صراحت از انقلاب کمونیستی و نماینده فکری آن در زمانه ما یعنی باب آواکیان و تشکیلات آن در آمریکا یعنی حزب کمونیست انقلابی صحبت می‌کند. به عبارت دیگر کمونیست‌ها در تشکل‌های توده‌ای می‌توانند و باید از ضرورت کمونیسم صحبت کنند. کمونیست‌ها در مبارزات توده‌ای و تشکل‌های جبهه متحد هم کار تبلیغ و ترویج کمونیستی‌شان را پیش می‌برند و چنین نیست که چون در مبارزه و جنبشی کمتر از انقلاب کمونیستی (در این‌جا درباره آزادی بیان و اعتراض به سخنرانی یک فاشیست) فعالیت می‌کنند پس فعالیت و پیام‌شان نباید کمونیستی بلکه الزاماً در چهارچوبه‌ای غیر کمونیستی باشد. یعنی کمونیست‌ها در تشکلات توده‌ای هم کمونیست هستند نه سخنگوی سایر طبقات و از جمله بورژوادمکراسی.

نکته دوم) توجه کنیم کمونیسمی که سانسارا از آن صحبت می‌کند یک کمونیسم مبهم، شرمنده، رقیق شده و التقاطی نیست که گرایشات غیرکمونیستی مدعی کمونیسم هم بتوانند در آن قرار بگیرند. یا مخاطب را گیج کند که هر کس که خودش را کمونیست می‌نامد پس در چهارچوب همین کمونیسمی است که سانسارا از آن حرف می‌زند. او خط تمایز این کمونیسم، بنیان‌گذار و تدوین‌گر آن، ظرف حزبی و تشکیلاتی‌اش و حتی برنامه و سند تدوین شده‌اش برای جامعه آینده (سند پیش‌نویس قانون اساسی برای جمهوری نوین سوسیالیستی در شمال آمریکا) همه را نام می‌برد که مشخص باشد از چه کمونیسمی و از چه انقلابی صحبت می‌کند.

 نکته سوم) او با گفتن این جمله که «به‌عنوان نماینده Revcom.us  و نویسنده در روزنامه انقلاب، من خبر بسیار مهمی برای اعلام دارم» در‌واقع اعلام می‌کند که به پلاتفرم مقرر با متحدین غیر کمونیست‌شان در جنبش رفیوز فاشیسم وفادار است و در این‌جا نه به‌عنوان سخنگوی رفیوز فاشیسم بلکه به‌عنوان یکی از فعالین این جنبش که در عین‌حال کمونیست و عضو حزب کمونیست است، در میتینگ رفیوز فاشیسم درباره انقلاب و کمونیسم صحبت می‌کند. پس مرزهای جبهه متحدی که با غیر‌کمونیست‌ها تشکیل داده‌اند را مخدوش نمی‌کند اما پیام کمونیستی‌اش را به مردم ابلاغ می‌کند. در چهارچوبه تشکل توده‌ای در حالی که تلاش می‌کند به حداکثر ممکن توده‌ها را حول یک مبارزه مشخص علیه دولت و سیستم متحد کند اما در عین‌حال پیام کمونیستی‌اش برای جذب توده‌های پیشرو و مشتاق را پیش می‌کشد و آن را سانسور یا پنهان نمی‌کند.

نکته چهارم) سبک کار او در تبلیغ و ترویج همان سبکی است که لنین در اثر «چه باید کرد؟» و بعدها باب آواکیان در اثر «چه باید کرد غنی‌شده» و سایر آثارش آن را فرموله کردند. از یک موضوع خاص و مشخص یعنی مبارزه برای آزادی بیان و اعتراض به یک امر مشخص یعنی سخنرانی یک فاشیست در دانشگاه برکلی شروع می‌کند. این موضوع مشخص بخشی از همان جنبش مقاومت علیه فاشیسم در آمریکا و بر انداختن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس است. سانسارا مخاطبینش را فرا می‌خواند تا در برابر تریبون دادن به یک نژادپرست فاشیست مقاومت کنند. در ادامه می‌گوید ما به بحث نیاز داریم، به بحث واقعی و جدل واقعی و قرار است باب آواکیان در این باره بحث و جدل کند. صرفاً به این بسنده نکرده که بیایید مقاومت کنیم نگذاریم فاشیست‌ها در این‌جا صحبت کنند. بلکه علاوه بر این به ضرورت بحث و جدل و در پیش گرفتن روش علمی برای فهمیدن ریشه‌های این معضل یعنی فاشیسم و بازگشت فاشیست‌ها در آمریکا صحبت می‌کند و این سؤال را پیش می‌کشد که «چطور شد دچار چنین وضعیتی شدیم… چه نوع سیستمی این چیزها را می پروراند و چه دنیایی امکان‌پذیر است؟». و سپس برنامه سخنرانی باب آواکیان را به این دو سؤال پیوند می‌دهد و مخاطبش را فرا می‌خواند که برای فهم این دو سؤال  به علم کمونیسم باب و سخنرانی او نیاز دارد.

سانسارا از این هم فراتر رفته و به مخاطبش در یک میتینگ جبهه متحدی علیه فاشیسم می‌گوید در صورت تمایل برای نقش ایفا کردن در سازماندهی سخنرانی باب آواکیان به سانسارا رجوع کنند و با او صحبت کنند. یعنی زمینه همکاری تشکیلاتی را هم فراهم می‌کند و باز تأکید می‌کنم همه این‌ها در چهارچوبه میتینگ رفیوز فاشیسم صورت می گیرد.

در پایان بگویم نمی‌توان در هر سخنرانی و فراخوان در مبارزات توده‌ای همانند این سخنرانی عمل کرد اما این فیلم و سبک کار رفیق سانسارا نکات مهمی در مورد خط کمونیست‌ها و چگونگی تبلیغ و ترویج آن‌ها در جنبش‌های توده‌ای دارد که به واقع خط تمایز با هرگونه تفسیر راست یا التقاط بورژوادمکراتیک از آن است. این خط و این سبک کار باید الگوی هر کمونیست واقعی در مبارزات و تشکل‌های توده‌ای باشد. در غیر این صورت رویکرد ما به این مبارزات و تشکل‌ها، رویکردی با استراتژی انقلاب کمونیستی نیست بلکه به قطع در خدمت اهداف سایر طبقات و به‌ویژه بورژوازی قرار گرفته و توده‌ها و پتانسیل آن‌ها را به زیر بال و پر بورژوازی و نمایندگان و سخنگویان آن هدایت می‌کند و این خیانت به مردم و به انقلاب است.

امیدوارم اگر مطلب نادرست یا مبهمی در این نوشته بود، دست‌اندر کاران نشریه آتش و خوانندگان حتماً آن را طرح کنند تا زمینه بحث‌های بیشتری در این مورد شود.                   

آذر ۱۳۹۶