زن، زمان و موزه به روایت ادبیات دربارۀ رمان موزه معصومیت
گلگونه کراچیان
موزه معصومیت (به ترکی Masumiyet Müzesi) عنوان رمانی از اورهان پاموک نویسنده نامدار ترک است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و تاکنون دو ترجمه از آن به فارسی توسط خانمها گلناز غبرایی (این ترجمه در اینترنت موجود است) و مریم طباطبائیها (نشر پوینده) انتشار یافته است. موزه معصومیت یک داستان عاشقانه نیست، بلکه یک تراژدی در مورد ستم بر زنان است و اگر پس از خواندن رمان پاموک، این نکته را نفهمیدید، پس ستم بر زن را به درستی درک نکردهاید.رمان، داستان مردی به نام کمال است در ترکیه سالهای دهه ۱۹۷۰ در شهر استانبول. کمال، مردی سی ساله است که در عاشق شدن، «باظرافت» مردسالار است و ماچو. مردی است از اقشار ثروتمند جامعه، فارغالتحصیل آمریکا و به اصطلاح متجدد و به قول خودش تقریباً روشنفکر که با سیبل دختری فارغالتحصیل دانشگاه سوربن پاریس، زیبا، هم قشرِ خودش نامزد میکند. کمال در حین تدارک برای مراسم رسمی نامزدی، با فُسون دختر جوانِ یکی از آشنایان دور و غیر مرفه، آشنا میشود و رابطه عاشقانه و جنسی برقرار میکند. کمال در این خیال است که همچون بسیاری از مردان تُرک همطبقه خودش، یک زن زیبا و برازنده داشته باشد و همزمان دوست دختری که معشوقی است در خفا. داستان، حکایت رابطه کمال و فسون است. در بخشی از داستان، کمال که از دوری فسون به آستانه جنون رسیده است هر روز به خانهای میرود که نقش انبار وسایل اضافه خانواده را دارد و پیشتر فسون را در آنجا میدیده و رابطه جنسی داشتهاند. کمال در این انبار با دست زدن به وسایلی که پیش از این فسون به آنها دست زده، احساس آرامش کند.این رمانِ به ظاهر عاشقانه نشان میدهد که چطور کمال با خودخواهی مردانه ای که نام عشق بر آن گذاشته، میخواست فسون را تا آخر عمر به «معشوقی» در سایه تبدیل کند. اما فسون این نقش را نپذیرفت و حاضر نشد عروسکِ مخفیِ کمال باشد. فسون از هراسِ بکارت از دست رفته در رابطه با کمال، ناچار به ازدواج میشود اما سر و کله کمال باز هم در زندگی او و همسرش فریدون پیدا میشود. فسون بعدها تصمیم میگیرد بازیگر شود، اما باز هم کمال با هزار حیله فریدون و پدر فسون را متقاعد میکند که این به صلاح فسون نیست.اورهان پاموک خیلی خوب ابعاد مختلف روابط عاطفی در جامعه مردسالار و بروز آن به شکل یک زجر مداوم برای زنان را نشان میدهد. این رمان دایرهالمعارفی است از شکلهای رایج خشونت علیه زنان که یک زن در طول زندگی ممکن است تجربه کند. این که چطور وقتی یک دختر بچه هستی، مردان همسایه یا آشنایان و دوستان، دست مالی ات میکنند. این که حرف زدن در مورد این دستدرازیها با خشم والدین رو به رو میشود. این که مزاحمتهای خیابانی از هر نوعش چقدر آزار دهنده است. این که نداشتن رابطه جنسیِ پیش از ازدواج در جوامعی مثل ترکیه (و ایضاً ایران و غیره) چقدر برای یک زن سرنوشتساز است. این که مطلقه بودن چه بار سنگینی برای زنان در بر دارد. این که شوهر میتواند به راحتی معشوقه داشته باشد. این که بازیگر شدن زنان، برازنده نیست. این که…علاوه بر همه اینها پاموک در این رمان مسائل و مباحث دیگری همچون اخلاقیات، دغدغهها، هزینه کردن در زندگی، مناسبات کاری، ازدواج، سبک لباس پوشیدن، تفریحات و تلاش بعضاً مضحک اقشار مرفه ترکیه برای غربی شدن را عمدتاً با نگرشی انتقادی، به تصویر میکشد. از تحولات اقتصادی و سیاسی جامعه ترکیه در مراحل مختلف میگوید و معماری و تغییر و تحولات شهرسازی استانبول را روایت میکند. همان استانبولی که پاموک در کتاب دیگرش با عنوان استانبول، خاطرات و شهر، نشان میدهد چقدر گوشه و کنار تاریخی، جغرافیایی و فرهنگیاش را خوب میشناسد و از آب و هوا، فرهنگ غذایی، انواع هنری (به ویژه سینما) و سنن و آداب اجتماعی ترکیه سخن میگوید. از موزههای سراسر دنیا مثال میآورد که جای مهمی در این کتاب دارند و در نهایت خود کتاب به یک موزه تبدیل میشود. اورهان پاموک رمان را این طور تمام میکند که راوی داستان یعنی کمال برای حفظ یاد و خاطره فسون یک موزه از اشیایی که در طول این سالها از خانه فسون و والدینش برداشته، درست میکند و از اورهان پاموک میخواهد تمام این ماجرا را به یک رمان تبدیل کند. پاموک که ماجرای زندگی کمالِ خیالی را با اورهان پاموک واقعی در این موزه پیوند میزند، در سال ۲۰۱۲ در استانبول موزهای با نام «موزه معصومیت» دایر کرد و همه اشیایی که در طول دهههای گذشته در زندگی روزمره مردم استانبول استفاده میشده و یا نشانی از آن دارد را به نمایش گذاشته است. از قوطی کبریت گرفته تا نمکدان و حتی عکس و ته سیگارهای فسون. با این موزه اورهان پاموک، کار موزهداران خصوصی در اروپا را تکرار کرده که تخصصشان جاودانه کردن تاریخِ گذشته است در اشیاء روزمرهای که روزی شاهد تولید و بازتولید نسلی از نوع بشر در یک جغرافیای خاص بودند. پیوند زمان و موزه در یک رمان تا آنجا که پیدا است ابداع منحصر به فرد پاموک است تا یک بار دیگر نشان دهد که مو شکاف است و یکی از منحصر به فردترینها در دنیای ابدیِ ادبیات.