ما می دانیم که جمهوری اسلامی شاعری به نام حسن حیدری را کشته است!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

چهل سال است که جمهوری اسلامی شاعران مخالف نظامش را به قتل میرساند. جمهوریِ مسبب و مجری ترور و اعدام سعید سلطانپور، فریدون فرخزاد، حسین صدرایی اقدامی[۱]، محمد مشهدی رضا[۲]، حمید حاجیزاده[۳]، محمد مختاری و ده ها شاعر و نویسنده و روشنفکر دیگر. در آخرین مورد، حسن حیدری شاعر ۲۹ سالۀ عرب و ساکن اهواز روز ۱۹ آبان ۱۳۹۸ در بیمارستان شفا در این شهر درگذشت. نزدیکان وی علت مرگ او را مسمومیت مشکوک عنوان کردند. حسن حیدری بارها توسط جمهوری اسلامی دستگیر و شکنجه شد. آخرین مورد در جریان همیاری با جوانانی که قصد ساختن سیلبند در اطراف محلات عرب نشین حاشیۀ شهر را داشتند به همراه دیگر شاعر عرب، شهاب بلاوی بود که گفته می شود هنوز در زندان است.

پیکر حسن حیدری در فضای امنیتی به خاک سپرده شد. اما پس از آن هزاران نفر از مردم و جوانان محلات و شهرهای عرب نشین از جمله ملاشیه، کوت عبدالله، فلاحیه (شادگان) و غیره دست به تظاهرات اعتراضی زدند. آنها یَزله خوان و شعرگویان، خشم شان نسبت به کشتار جوانان و روشنفکران و سرکوب مضاعف ملت عرب توسط جمهوری اسلامی را فریاد زدند و پرچم ایران را به زیر کشیدند. اعتراضاتی که مثل همیشه از سوی مأموران نیروی انتظامی با سرکوب همراه شد. در ادامه بنا به گفته شاهدان محلی، خانواده حسن حیدری از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی تحت فشار قرار گرفتند تا اعلام کنند که وی به مرگ عادی در گذشته است! همچنین از روز ۲۰ آبان بنا به گزارش «کمپین دفاع از فعالان عرب اهواز» تعدادی از فعالین سیاسی و اجتماعی عرب از جمله دو شاعر و هنرمند با نامهای علی مجدم و عباس سحاگی هم توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.

این نخستین بار نیست که دولت جمهوری اسلامی دست به زندانی کردن، شکنجه، قتل و اعدام فعالین فرهنگی و سیاسی عرب می زند. تاکنون ده ها نفر از روشنفکران عرب از جمله اعضای موسسۀ الحوار دستیگر و اعدام شده اند. در مورد مشابهی مانند مرگ حسن حیدری، شاعری به نام ستار صیاحی در آبان ۱۳۹۱ اندکی پس از آزادی از زندان به طرز مشکوکی در گذشت. همچنین جمهوری جهل و جنایت اسلامی در لیست بلند بالا و ننگینش از قتل و جنایت، مرگ زندانیان سیاسی و عقیدتی چه در حبس و چه در فاصلۀ کوتاهی پس از آزادی به علت شکنجه های اعمال شده در فرایند بازجویی یا بی توجهی نسبت به سلامت زندانیان را در کارنامه دارد.

این سرکوب و جنایتها، بخشی از ستمِ مضاعف، نظام مند و مداومی است که طبقات حاکم بر ایران از زمان شکلگیری دولت متمرکز از آغاز سلطنت پهلوی و بعد در نظام جمهوری اسلامی علیه ملل غیر فارس ساکن در این جغرافیا اعمال کرده اند. دولت دیکتاتوری سرمایه داری (بورژوایی) در ایران یکی از ارکان خود را بر ستم ملی یعنی ستم بر ملل غیر فارس استوار کرده است. ستمی که با انکار موجودیت و هویت فرهنگی، زبانی و تاریخی این ملل و تحمیل فرهنگ، زبان و هویت فارسی اعمال شده و انواع تبعیضات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را به دنبال آورده است. این ستم به ویژه در چهل سالۀ اخیر به شکل فزاینده ای به سرکوب و کشتار روشنفکران و جوانان ملل تحت ستم به ویژه ملت عرب، کرد و بلوچ منجر شده است.

حزب ما در «مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران»، ستم ملی را یکی از گُسلهای اجتماعی اساسی تعریف کرد. «گسلهای اجتماعی، به طور مستقیم و یک به یک منطبق بر شکافهای طبقاتی نیستند بلکه نقاط تمرکز حاد تضادهای مهم اجتماعی اند که جامعه میتواند با انفجاری از آن نقاط به لرزه در آمده و بقیه گسلها را فعال کند. به طور مثال در ایران، گسل فقر، ستم بر زن، ستم ملی و ادغام دین و دولت از مهمترین گسلها هستند.»[۴] و در سند موسوم به بیانیه انقلاب، در یکی از توقفهای هفت گانۀ مهم در جامعه ایران نوشت: «سرکوب، تبعیض و ستم علیه ملل غیر فارس ساکن در ایران شامل ترکها، کردها، ترکمنها، عربها، بلوچها، افغانستانی ها و برتری سیستماتیک ملت و فرهنگ و زبان فارسی بر سایر ملل و فرهنگ‌ها باید متوقف شود»[۵].

سرکوب فاشیستی و امنیتی رژیم ایران را باید متوقف کرد. سکوت نسبت به کشتار روشنفکران و جوانان عرب و دیگر ملل تحت ستم در ایران هرگز جایز نیست. نباید اجازه داد قتل و شکنجۀ جوانان عرب، کرد و بلوچ با اتهامات بی اساس در باور و نگاه مردم توسط جمهوری اسلامی و همدستانش در طیف وسیع ناسیونال-شُونیستها از راستِ اصلاح طلب، سلطنت طلب و ملی گرا تا سوسیال-شونیستهای کارگریِ چپ نما، عادی سازی شود. این وظیفۀ دانشجویان، روشنفکران، فعالین کارگری، جنبش زنان و روزنامه نگاران شرافتمندِ تمام ملل ایران (به ویژه فارسها) است که صدای سرکوب شدگان و شکنجه شدگان حاشیه نشینهای عرب باشند و زمین و زمان را بر سر جمهوری اسلامی ویران کنند.

حزب ما پایان دادن به ستم و تبعیض ملی از طریق به رسمیت شناختن حق ملل در تعیین سرنوشت خویش را یکی از اهداف انقلاب کمونیستی و ضرورتهای جمهوری سوسیالیستی نوین ایران می داند و در همین رابطه در پیشنویسِ پیشنهادی این قانون اساسی چنین آورده است که: «جمهوری سوسیالیستی نوین ایران، حق تعیین سرنوشت تا جدایی کامل و تشکیل دولت مستقل را برای تمامی ملل ستمدیده ساکن ایران به رسمیت می شناسد و هم زمان از زاویه منافع مشترک طبقۀ پرولتاریا و رهایی بشریت، خواست و ترجیح خویش به اتحاد داوطلبانه و آزادانه کلیه ملل در چارچوب جمهوری نوین سوسیالیستی را در میان توده های سراسر کشور تبلیغ می کند. این دولت پایه لازم برای برابری ملل را فراهم می کند. بر این اساس، شکل حکومتی در این جمهوری شامل حکومت های خودمختار منطقه ای یا ناحیه ای نیز هست.»[۶]

مرگ بر جمهوری اسلامی!

زنده باد انقلاب کمونیستی!

پیش به سوی ایجاد جمهوری سوسیالیستی نوین ایران!

حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست) ۲۲ آبان ۱۳۹۸/ ۱۳ نوامبر ۲۰۱۹


[۱]  حسین صدرایی (اقدامی) شاعر و روشنفکر اهل شهر لنگرود و عضو کانون نویسندگان ایران بود که در پاییز سال ۶۷ به اتهام هواداری و عضویت در سازمان فداییان خلق (پیرو بیانیه ۱۶ آذر) در زندان اوین اعدام شد. از وی یک دفتر شعر با عنوان «فریادهای بند» در اینترنت به چاپ رسیده است.

[۲]  محمد مشهدی رضا معلم و شاعر و هوادار سازمان رزمندگان در راه آزادی طبقه کارگر که در تابستان ۶۷ در زندان مشهد اعدام شد. از او یک دفتر شعر با نام «در ساعت سکوت مقدس» در سال ۱۳۸۸ توسط انتشارات آهنگ قلم منتشر شد.

[۳] حمید حاجی زاده شاعر اهل کرمان که در شهریور ۱۳۷۷ به همراه فرزند نه ساله اش کارون توسط مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی کارد آجین شد.

[۴]  مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران. کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران (م ل م). بهمن ۱۳۹۶. ص ۴۳ و ۴۴

https://cpimlm.org/wp-content/uploads/2019/04/manifest.pdf

[۵] بیانیه انقلاب: اوضاع کنونی و وظایف ما، ایجاد قطب بندی مساعد و باز کردن راه انقلاب کمونیستی. کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران (م ل م). از نشریه حقیقت شماره ۸۲ خرداد ۱۳۹۷

https://cpimlm.org/wp-content/uploads/2019/05/hagh82-1.pdf

[۶] قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین ایران (پیشنویس پیشنهادی). حزب کمونیست ایران (م ل م). بهمن ۱۳۹۷. ص ۱۳۶

https://cpimlm.org/wp-content/uploads/2019/04/constitution.pdf