ابولا همدست فقر، گرسنگی و جنگ
از سرویس خبری جهانی برای فتح، ۲۵ ماه مه ۲۰۱۵
ترجمه در آتش ـ شماره ۴۵ ـ مرداد ماه ۱۳۹۴
سال گذشته مرتباً صحبت از ابولا بود، از خطرناک بودنش و از هزاران قربانیاش. با کم شدن سرعت کاروان مرگ، دیگر حرفی از ابولا نیست. با وجود این ابولا به کشتار در غرب آفریقا ادامه میدهد.
تاریخ مختصر
ابولا اولین بار در سال ۱۹۷۶ (۱۳۵۴) در منطقه ای در سودان و دهکدهای در کناره رود ابولا در جمهوری دموکراتیک کنگو دیده شد. در ابتدا این بیماری کشنده به مردمی محدود بود که در جنگلهای حاره غرب آفریقا ساکن بودند. در چهل سال اخیر ۲۴ بار شاهد شیوع ابولا بودهایم که به مرگ تقریباً ۹۰ در صد مبتلایانش انجامیده. به گزارش سازمان بهداشت جهانی از بهار ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) تا کنون یازده هزار نفر بر اثر ابتلا به ابولا مردهاند.ابولا یکی از متعدد بیماریهای حیوانی است که بر اثر تغییراتی در محیط طبیعی، شیوه زندگی یا ترکیبی از این دو، و البته موتاسیونهای ناگزیر ویروس به انسانها هم سرایت میکند. این تغییرات موجب پیدایش بیماریهای جدید با ابعاد مصیبتبارند. شیوع و سرایت انواع خطرناک آنفولانزای مرغی و آنفولانزای خوکی به انسان نیز در همین مقوله میگنجد.به نظر میرسد خفاش میوهخوار منبع طبیعی و حامل ویروس ابولا است. بیماری از طریق مایعات به انسان سرایت میکند. افراد در تماس با این خفاش یا خوردن حیواناتی که از میوه آلوده تغذیه کردهاند و البته در تماس با مایعات انسانهای مبتلا (چه زنده چه مرده) مبتلا میشوند. تا همین چند وقت پیش فکر میکردند بیماری فقط در میان کسانی که گوشت «حیوانات جنگلی» (مثل میمون) میخورند شایع میشود. معمولاً هم گسترش به جمعیت خاصی محدود بود که یا سریعاً میمردند و یا مصونیت پیدا میکردند. ولی آخرین اپیدمی از کودکی شروع شد که برای بازی از درختی بالا رفت که محل رفتوآمد خفاشها بود. این کودک، والدین و اکثر افراد خانوادهاش تلف شدند.
چرا غرب آفریقا؟
رشد ناموزون و مخرب نظام امپریالیستی و بازار جهانی به چنان فقری دامن زده که مردم غرب آفریقا در جستجوی معاش به اعماق جنگلها رانده میشوند. گوشت حیوانات جنگلی هم یکی از تنها منابع محدود پروتئین است که در دسترس مردم مناطق حاشیه این جنگلها قرار دارد. فقر و تأثیرات نظم جهانی از عوامل مهم آسیبپذیری مردم در مقابل این ویروس مرگآورند.مردم غرب و مرکز آفریقا از فقیرترین مردم این کره خاکیاند. سییرا لئون، گینه و لیبریا که به طور گسترده شاهد شیوع بیماری بودهاند به لحاظ فقر به ترتیب ردههای ۱۶۱، ۱۷۶ و ۱۸۱ را در بین کشورهای دنیا دارند. هشتاد در صد مردم سییرا لئون از امکانات اولیه بهداشتی و آب آشامیدنی محرومند. درآمدشان هم که از روزی ۱.۵ دلار بیشتر نیست و این درآمد کفاف هزینه برق و خرید غذای کافی را نمیدهد. هر چه میکارند همان را میخورند.توزیع منابع و امکانات درمانی و بهداشتی نیز در جهان امروز شدیداً ناموزون است. یک رشته از کشورهای آفریقایی به لحاظ کادر پزشکی، تحقیقات، دارو و امکانات درمانی و غیره نسبت به غرب و حتی برخی از کشورهای جهان سوم انگار در دنیای دیگری زندگی میکنند. هزینه درمان سالانه بر هر فرد در سییرا لئون ۹۶ دلار و در لیبریا ۶۵ دلار است. این رقم را مقایسه کنید با آمریکا که متوسط هزینه درمان هر فرد در آن جا ۸۸۹۵ دلار است. (در ایران این رقم ۴۳۲ دلار محاسبه شده است). البته این ارقام به تنهایی تصویر کاملی از عمق نابرابری عرضه نمیکند و باید مسائلی نظیر تغذیه را نیز در استانداردهای زندگی و طول عمر در نظر گرفت.مشکل این کشورها نبود منابع نیست. برعکس. منابعشان مایه بدبختیشان است. چهارصد سال پیش اروپاییها حتی خود مردم این منطقه را به عنوان یک «منبع طبیعی» غارت میکردند. این منطقه مرکز اصلی صدور بردههای بیشماری بود که تاجرهای پرتغالی، اسپانیایی، هلندی و غیره میخریدند و به خارج از قاره آفریقا میبردند. این بردهها از سراسر غرب آفریقا ربوده شده بودند. غربیها مخترع بردهداری در منطقه نبودند ولی بردهداری را به تجارت انسان در مقیاسی تودهای و بیسابقه در تاریخ بشر بدل کردند. تأثیرات نابود کننده این جنایت هنوز چه در خود آفریقا و چه در میان نوادگان این بردهها محسوس است.ثروت حاصل از تجارت برده و کار بردگان یکی از علل تبدیل اروپا و آمریکای شمالی به قدرتهایی بود که امروز به لحاظ اقتصادی سیاسی و اغلب نظامی بر مناطق و جوامع دیگر اعمال سلطه میکنند. قدرت امروز امپریالیستهای غربی حاصل قرنها استعمار و نو استعمار بریتانیا در سییرا لئون، فرانسه در گینه و آمریکا در لیبریا است.ثروت بالقوه کشاورزی این کشورها فدای تمرکز بر کشت قهوه برای بازار جهانی شده و سفره مردم که زمانی از طریق کشاورزی معیشتی تأمین میشد روز به روز کوچکتر میشود. بهرهبرداری از جنگلها در خدمت بازار جهانی باعث شده که انسانها و حیات وحش از مأمن طبیعی خود محروم شوند و این خود منبع بیماریهای جدید است. بازاری که گرسنه الماس، طلا، بوکسیت (برای تولید آلومینیوم) و کولتان (از مواد ضروری برای ساختن تلفن موبایل) است آتشبیار جنگهای داخلیای شد که تا ده سال پیش سییرا لئون و لیبریا هم گرفتارش بودند. البته وضع گینه که نه شاهد چنین جنگهایی بوده و نه دارای مواد صادراتی معدنی از اینها بهتر نیست.سیاستهای «تعدیل ساختاری» بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول باعث تحلیل رفــتن تســـــــهیلات بهداشتی این کشورها و پایین رفــتن استانداردهای زندگی شده. کارکنان بخش بهداشت و درمان یا به دنبال مشاغل دیگر میروند و یا مهاجرت میکنند. به هنگام آخرین مورد شیوع ابولا در لیبریا فقط ۶۰ پزشک و در سییرا لئون فقط ۱۳۰ پزشک موجود بود. به گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۴ برای هر ۱۰۰۰۰ نفر یک متخصص بهداشـــت وجود داشت. امروزه وضع ۵ برابر بدتر شده و هر پنجاه هزار نفر یک متخصص بهداشت دارند.
اقتصاد سیاسی ابولا
در سال ۲۰۰۹ وقتی یک محقق آلمانی تصادفاً به ابولا آلوده شد کانادا یک واکسن آزمایشی را به طور اضطراری برای نجات این یک نفر در اختیار گذاشت. به قول «جِرِمی فار» رئیس یک موسسه معتبر خیریه برای تحقیقات پزشکی به نام Wellcome Trust «زمین و زمان را به هم ریختیم که این یک نفر را نجات دهیم.» او در اوج تلفات ابولا و در شرایطی که ۴۵۰ نفر در بستر مرگ بودند سؤال کرد: چرا امروز همین کار را برای بقیه نمیکنیم؟ چون آفریقاییاند؟یک علتش این است که تولید واکسن ابولا سودآور نیست. موارد شیوع خیلی طولانی نیستند و مرگومیر هم از مالاریا (که سالانه جان ۳۰.۰۰۰ نفر را میگیرد و سل که سالانه ۶۰۰.۰۰۰ تلفات دارد) کمتر است. «جان اشتون»، مدیر یک ارگان مستقل انگلیسی در زمینه بهداشت عمومی نوشت «امتناع صنعت داروسازی از سرمایهگذاری برای تولید واکسن ابولا خجالتآور است ـ این کار را نمیکنند چون تعداد مبتلایان کم است و از نظر آنها سرمایهگذاری را توجیه نمیکند. این نشان از ورشکستگی اخلاقی سرمایهداری و فقدان معیارهای اخلاقی و اجتماعی دارد.» او هم معتقد است که اگر همین تعداد مبتلا به ابولا در یکی از محلات لندن زندگی میکردند، طور دیگری عمل میشد.به گفته سازمان بهداشت جهانی «اپیدمی ابولا که دمار از روزگار غرب آفریقا در آورده جدیترین وضعیت اضطراری بهداشتی عصر حاضر است. ابولا جزء میکروارگانیسمها (ویروسها، باکتریها، میکروبهایی) است که درجه امنیت زیستی ۴ دارند، یعنی بالاترین حد خطرناک بودن. در سوابق تاریخی موجود، هیچ ویروسی در این رده پیدا نمیکنیم که به این سرعت و در جغرافیایی به این وسعت و برای مدتی چنین طولانی محیط را آلوده کرده باشد.» پاسخ سازمان بهداشت جهانی در برابر انتقاداتی که به بیکفایتیاش در مقابله با شیوع ابولا میشود این است که کشورهای عضو بودجههای کمک درمانی برای آفریقا را قطع کردهاند. بودجهای که از طرف ۱۹۳ کشور عضو این سازمان برای شرایط اضطراری در آینده، از جمله جلوگیری از ابولا، تخصیص یافته ۱۰۰ میلیون دلار است. این رقم را مقایسه کنید با هزینه ساخت یک بیمارستان در اروپا یا آمریکا که راحت به یک میلیارد دلار میرسد.نتیجهای که میتوان گرفت این است که آن چه پشت ابولا خوابیده بسیار هولناکتر از این ویروس است. معضل، موقعیت کشورهایی است که سالهاست در معرض جنگ، ویرانی، گرسنگی، فقر، ستم و استثمار قرار دارند. همه بدبختیهای مردم این سوی جهان نتیجه مستقیم و غیرمستقیم سلطه امپریالیسم و سیاستهای نهادهای امپریالیستی است؛ نتیجه کارکرد کور بازار جهانی که همه کشورها را تحت سلطه خود دارد؛ نتیجه موجودیت رژیمهای دستنشانده و مستبدی که قدرتشان ناشی از سلطه امپریالیسم است. همه این عوامل است که خاک حاصلخیزی برای گسترش ابولا فراهم کرده.
لینک مقاله در وبلاگ آتش http://matlan-w.blogspot.com/2015/07/blog-post_92.html