توقف در تحریم یا پیشروی به سوی انقلاب؟
دولت سرمایه دار- دینمدار جمهوری اسلامی از داخل و خارج، شدیدترین فشارهای سالهای اخیرش را تجربه می کند. گسل هایی که این دولت بر آنها بنا شده، شکاف های عظیمی برداشته، توده ها را به تحرک واداشته و ستون های عمارت اسلامی شیعی را به لرزه درآورده است. تضادهای داخلی دولت در پیوندش با تضادهای جهانی سرمایه داری عرصه را به صورت فزاینده ای برای جمهوری اسلامی تنگ کرده است.
تنگنای سیاسی- اجتماعی وضعیت جدیدی برای جمهوری اسلامی نیست. آنچه جدید است، شدت، کیفیت و همزمانی تبارز تضادهای مختلف است. از طرف دیگر آنچه وضعیت کنونی را به نوعی ویژه می کند این است که جمهوری اسلامی در قمار قدرت، بسیاری از کارتهایش را مصرف کرده: اصلاح طلبی و تحریک عمدتا میانی ها، اصول گرایی جنبشی و بسیج عمدتا پایینی ها، اعتدال گرایی یا «سازندگی» با زمینۀ رنگ و روفتۀ «سبز».
جمهوری اسلامی مستاصل از حل و حتی – در شرایط کنونی- تعلیق تضادهای ذاتی اش، به مرحلۀ دوم تثبیت قدرتش بعد از دهه خونین شصت گام گذاشته است. به همین خاطر است که هیئت حاکمه بازگشت به سرکوب های دهۀ شصت را تبلیغ می کند. فراخوان خامنه ای برای احیای کمیته های محلات و دعوت از آتش به اختیاران نشان از آن دارد که خود حکومت نیز پی برده که نمی تواند تضادهایش را ترمیم کند یا حتی کاهش دهد. این شرایط، حکومت را به اعمال خشونت عریان هل داده است.
تجلی های بحران در درون هیئت حاکمه نیز مشهود است. نبردهای جناحی شدت گرفته است. اما دولت جمهوری اسلامی برای اینکه اتحاد حداکثری صفوف خود را در نبرد با توده ها حفظ کند، دست به تصفیه نرم «نمایندگان» زده است. آنها اینبار حتی به صرافت گرم کردن تنور بالماسکه انتخابات شان هم نیافتادند و کدخدایی صراحتا اعلام کرد: «وظیفه شورای نگهبان پرشور کردن انتخابات نیست». این نیز تجلی دیگری از استیصال شان است. این استیصال در بیان خامنه ای نیز نمود پیدا کرد، بیان تکراری ای که تنها تفاوتش درماندگی بیشتر لحن بود: «ممکن است کسی از بنده خوشش نیاید، اما اگر ایران را دوست دارد باید پای صندق بیاید».
درست است! استیصال دولت واقعیتی اکید است اما تمام واقعیت نیست. فراموش نکنیم، که رژیم همچنان متحدان داخلی، منطقه ای و جهانی خود را دارد و در تضادهای جهانی همچنان می تواند نیروی موثری جهت پیشبرد برنامه هایش داشته باشد. برهم کنش سطوح مختلف تضادها می تواند مفری اگرچه مقطعی را برای رژیم فراهم آورد.
در این شرایط پرتضاد، سرعت و ابتکار عمل اهمیت بسیار دارد. در مقابل طرح های از قبیل رفراندوم یا اتحاد همه جانبه جناح های رژیم در مقابل توده ها نباید غافلگیر شد. تحریم انتخابات می تواند فشار داخلی بر رژیم را تشدید کند، اما این شرایط پرتضاد امکان های پیشروی بیشتری را برای توده ها فراهم آورده است؛ نباید حد تحرکمان در تحریم توقف کند. این مسئله از آنجایی مهم است که در شرایط حادِ کنونی، امکان ایجاد اتحاد بین جناح هایی از دولت جمهوری اسلامی با «اپوزیسیون»های پروامپریالیست برای حفظ وضعیت اختناق، استثمار و ستم با شل کردن –مقطعی- برخی زنجیرها وجود دارد. با توجه به این وضعیت تاکید بر جهت گیری استراتژیک انقلاب با تکیه بر مهمترین گسل های وضعیت (هفت توقف) جهت جلب تودها به انقلاب، تنها چشم انداز رهایی از این شرایط است.
بدون انقلاب سوسیالیستی نوین رهایی در کار نیست. بدون جنگ انقلابی، انقلابی در کار نیست، بدون سازمایابی انقلابی توده ای جنگ انقلابی در کار نخواهد بود. خودمان را برای انقلاب سازماندهی کنیم.
مرگ بر جمهوری اسلامی!
زنده باد جمهوری سوسیالیستی نوین ایران!
۲۹ بهمن ۱۳۹۸. ۱۸ فوریه ۲۰۲۰