واقعیت کمونیسم چیست جنگ انقلابی بدون علم کمونیسم ممکن نیست! بخش سوم

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

از نشریه آتش شماره ۱۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

در دو شماره پیشین دو بخش از این سخنرانی را در مورد جنگ انقلابی و اصول آن بحث کردیم و مطلب را با این گفتۀ آواکیان در مورد استراتژی انقلاب کمونیستی در ایالات متحده آمریکا به پایان رساندیم که شکست دشمن: «وابسته به جلب میلیون‌ها نفر به‌سمت انقلاب در دورۀ قبل از شکل‌گیری وضعیت انقلابی است».

اما این «میلیونها» را چگونه میتوان به انقلاب جلب کرد؟

آواکیان برای پیشبرد بحث به اسناد مختلفی که راهنمای فکری و عملی «حزب کمونیست انقلابی» در آمریکا است رجوع می‌دهد. ازجمله، به سند «چگونه می‌توانیم پیروز شویم». آواکیان قبل از هر چیز بر اهمیت دو درک علمی تاکید می‌گذارد: یکم، ضرورت و امکان انقلاب ریشه در طرز تفکر یا احساسات مردم ندارد بلکه  در تضادهای عمیق و چندگانۀ نظام سرمایهداری حاکم نهفته است – تضادهایی که توده‌های مردم در سراسر جهان به طرق مختلف و از طریق انواع رنج‌های دردناک آن را تجربه می‌کنند و دائما علیه آن شورش می‌کنند بدون این‌که بدانند راه حل این وضع انقلاب است. دوم، این انقلاب به‌طور «معجزه‌آسا» از راه نخواهد رسید و یا صرفا به‌علت دردهایی که بر مردم تحمیل می‌شود سر بلند نخواهد کرد. بلکه نیازمند آن است که به‌طور نقشه‌مند و منظم و پیگیرانه سازمان داده شود.

این فرآیندی است مشتمل بر  تاثیر گذاری سیاسی، انباشت نیرو و سازمان دادن نیروها حول فعالیت برای این انقلاب.

در زمینۀ «تاثیرگذاری»، آواکیان بر اهمیت تعیین‌کنندۀ تبلیغ و ترویج انقلاب (همۀ جوانب انقلاب: از علم انقلاب تا برنامه و سازمانِ رهبری آن) تاکید می‌کند زیرا، «کسانی که باید از چنین انقلابی خبر داشته باشند، ازجمله آن‌ها که عمیقا به این  انقلاب نیاز دارند، اکثرا چیزی درباره این انقلاب نشنیده‌اند و با این باور زندگی می‌کنند که غیر از وضع موجود، جهان و وضعیت دیگری ممکن نیست. … بالا بردن افق دید مردم به سطحی که ایجاد یک جهان بنیادا متفاوت را ممکن ببینند، آن‌ها را بر مبنایی علمی به انقلاب امیدوار کرده و نیروی پتانسیلا قدرتمندی را برای انقلابی که این امید را به واقعیت خواهد رساند بیدار می‌کند.»

تاثیرگذاری سیاسی و انباشت نیرو و سازمان دادن نیروهایی که به‌سمت انقلاب جذب می‌شوند، فعالیت‌هایی مجزا نیستند بلکه در رابطۀ برهم‌کنش دیالکتیکی و هم‌افزایی، قدرت جاذبه پیدا می‌کنند و لازم است که آگاهانه و نقشه‌مند چنین رابطه‌ای را میان آن‌ها برقرار کنیم.

آواکیان می‌گوید: «اشاعۀ ایده انقلاب هرگز کافی نیست و برمبنای اشاعۀ خبر انقلاب و این‌که ما دارای رهبری و دانش و استراتژی انقلاب هستیم باید انباشت قوا کنیم تا هزاران نفر در صفوف انقلاب سازماندهی شوند و میلیونها نفر نیز بهنفع انقلاب تحت تاثیر قرار بگیرند. ما  واقعا دارای توانایی‌های بزرگی هستیم و آن‌چه را هنوز نداریم، توده‌های مردمی هستند که هر روز آتش گدازان جهنمِ این نظام را تجربه می‌کنند و از جنایت‌های تمام‌نشدنی این نظام خشمگین‌اند. اینان را می‌بایست موج‌وار جذب کرد و رشد داد و تبدیل به انقلابیون آگاه و رهبران انقلابی کرد.»

آواکیان، کلوپ‌های انقلاب را که حول اصول مورد توجه انقلاب۱ سازمان می‌یابند، یک شکل مهم و حتا «یک شکل کلیدی در سازمان‌دهی انقلابی» می‌داند که اعضای آن با تعهد به «اصول مورد توجه انقلاب» زندگی می‌کنند، این اصول را تبلیغ کرده و برایش می‌جنگند. هستۀ مرکزی کلوپ‌های انقلاب کسانی هستند که تعهد جدی و محکم به انقلاب دارند، از رهبریت حزب کمونیست انقلابی که متکی بر کمونیسم نوین است پیروی می‌کنند. اما درعین حال، فضای وسیعی را برای کسانی که به‌تازگی با انقلاب آشنا می‌شوند باز می‌کند و جایی است که توده‌های مردم می‌توانند به‌طور سازمان‌یافته در انقلاب شرکت کرده و آن را نمایندگی کنند. افراد می‌توانند با انجام وظایف ساده که در انجام آن‌ها احساس اطمینان می‌کنند و می‌تواند خدمت واقعی به ساختن انقلاب باشد، آغاز کنند و به موازات کسب تجارب بیشتر و درک عمیق‌تر، مسئولیت‌های بیشتری بگیرند. آن‌ها می‌توانند متحدانه و همراه با دیگران، به‌عنوان یک جمع سازمان‌یافته که راهنمایشان نقشۀ استراتژیک و برنامه و رهبری انقلاب است به ساختن انقلاب در صفوف وسیع‌تر توده‌های مردم بپردازند و هم‌زمان، درک خود را از اصول، روش‌ها و اهداف این انقلاب، که الفبای آن در «اصول مورد توجه انقلاب» فشرده شده اسـت عمیق‌تر کنند. مساله مهم این است که آن‌ها همراه با دیگران بخشی از فرآیند ساختن انقلاب باشند. چنین دیالکتیکی به آن‌ها زمان و امکان آن را می‌دهد که هرچه بیشتر در مورد انقلاب بیاموزند و به‌سمت پیوستن به حزب حرکت کنند.

رفیق آواکیان تذکر می‌دهد « …این اصول و روشها همواره و در تمام مراحل شرکت مردم در انقلاب میبایست بهروشنی ملکه ذهن ما باشد و برای توانمند کردن آنها در ارتقاء درک و تعهدشان، بهکار گرفته شوند.»

در حال حاضر محور فعالیت‌های حزب کمونیست انقلابی در آمریکا تبدیل رشد و گسترش این کلوپ‌ها در سراسر کشور است. این‌ها شبکه‌های توده‌های سازمان‌یافته‌اند که با یکدیگر کار می‌کنند تا خبر انقلاب را اشاعه دهند و مردم را در انقلاب متشکل کنند. رفیق آواکیان تاکید می‌کند که این‌ها «باید در سراسر کشور ساخته شده و گسترش یافته و به یکدیگر متصل شوند. در مناطقی که حزب و کلوپ‌های انقلاب هنوز دارای حضور متشکل نیستند یا در شرایطی که هنوز توده‌های مردم با این حضور سازمان‌یافتۀ انقلاب مرتبط نشده‌اند اما نسبت به اصول مرکزی و اهداف انقلاب آگاه شده‌اند، لازم است که خودشان با توده‌های دیگر تماس گرفته و آن‌ها را نیز حول اصول مرکزی و اهداف انقلاب جمع کنند؛ و با رهبریت مرکزی انقلاب تماس بگیرند تا در زمینۀ سازماندهی یک کلوپ انقلاب در میان کسانی که در حال جذب شان به انقلاب برمبنای “اصول مورد توجه انقلاب” هستند کمک و رهنمود دریافت کنند. این نکات همگی در سند “چگونه می‌توانیم پیروز شویم” و همچنین در  وبسایت حزب در دسترس هستند. در تمام این فعالیت‌ها، وبسایت و نشریۀ حزب (“انقلاب”) یک حلقۀ پیوند حیاتی است. …در هر نقطۀ کشور که باشیم و شمار نیروهای‌مان هر اندازه که باشد، همگی بخشی از یک جنبش سراسری هستیم و همراه با توده‌های مردم در نقاط دیگر کشور، هدف‌مان آن است که تمام جامعه را تحت تاثیر قرار داده و انقلابی را برای سرنگونی تمامیت نظام و با در نظر داشتن کل جهان، سازمان دهیم.»

کلوپهای انقلاب که به این شکل و حول چنین اصولی سازمان می‌یابند، برای پیش‌برد فرآیند تاثیرگذاری، انباشت نیرو و سازماندهی نیروها بر پایۀ طرح صریح انقلاب به میان مردم می‌روند. با آن‌ها در مبارزه علیه بی‌عدالتی‌ها و ستم حتا حول مطالباتی کمتر از انقلاب متحد می‌شوند اما هم‌زمان به‌طور مستدل و زنده روشن می‌کنند که حتا تصور این‌که همان چیز کمتر از انقلاب بتواند مشکلات عظیم و جنایت‌های روا داشته شده علیه توده‌ها را حل کند، مسخره است. آواکیان بر دیالکتیک میان متحد شدن و کشیدنِ هرچه بیشتر جامعه به‌سمت انقلاب تاکید می‌کند:

«پس، درعین حال که باید در اعتراض و مقاومت علیه مظالم این نظام با آن‌ها متحد شویم و شمار هرچه بیشتری را وارد این اعتراضات و مقاومت‌ها کنیم، اما لازم است با آن‌ها مبارزۀ تند و تیزی نیز داشته باشیم تا قانع‌شان کنیم این واقعیت را درک کنند که این سیستم به‌طور اساسی منبع تمامی دهشت‌های کنونی است و نمیتوان آن را اصلاح کرد بلکه باید آن را سرنگون کرد. این است آن فعالیت انقلابی که باید از طریق رشد دائمیِ شمارِ مردمی که در صفوف انقلاب سازمان یافته و همراه با هم، طبق یک جهتگیری و نقشه استراتژیک عمل میکنند، پیش برد. این کاری است که باید به‌طور پیگیرانه انجام داد، ازجمله در دوره‌های “عادی” اما، با هر “تکان” در جامعه، با وقوع هر بحران یا جنایت تازه، وقتی که توده‌های مردم آن‌چه را به‌طور عادی می‌پذیرفتند دیگر نمی‌پذیرند و در مقابلش مقاومت می‌کنند این کار اهمیت دو صد چندان می‌یابد. …»

مفهوم «حد نصاب»۲

رفیق آواکیان در این مبحث از مفهوم «حد نصاب» استفاده می‌کند و می‌گوید، در شرایطی که صفوف انقلاب و گسترۀ نفوذ آن هنوز بسیار محدود است و سازماندهی هزاران نفر در انقلاب و فعالیت برای تاثیرگذاری بر میلیون‌ها نفر یک هدف فوریِ کلیدی است، داشتن «حد نصابی» از نیروهای انقلابیِ سازمان‌یافته در نقاط مختلف کشور، از میان قشرهای تحتانی و همچنین از میان بخش‌های وسیع‌تر جامعه – به‌ویژه جوانان و دانشجویان، اهمیت فوق‌العاده زیاد دارد. او می‌گوید: «نیروی حد نصاب، نیرویی است که هرچند در ابتدا ممکن است کوچک باشد، اما به‌لحاظ تعداد و عزمِ جنگیدن و برطرف کردن موانع آن‌قدر هست که بتواند بر صحنه سیاسی تاثیر بگذارد. این نکته مربوط به فرآیند مهمی است که در کمونیسم نوین: انباشت نیروهای سازمانیافته برای انقلاب بحث کردم. در آن‌جا گفتم: منظور این نیست که این‌جا و آن‌جا نیروهایی را انباشت کنیم. …منظورم از انباشت و تاثیرگذاری این است که وقتی نیروهای سازمان‌یافته‌ای دارید می‌توانید تاثیرگذاری مضاعف بر اوضاع سیاسی (به‌طور مثال بر اعتراضات و مقاومت‌ها) و به‌طور کل بر روی صحنه سیاسی داشته باشید.»

«شما با داشتن نیروهای سازمان‌یافته که حول یک خط انقلابی متحد شده‌اند، بر صحنه تاثیر می‌گذارید. …این‌طور نیست که همه فوری می‌آیند و به شما می‌پیوندند. …اما (با داشتن نیروی “حد نصاب”) خواهید توانست قوۀ محرکه‌ای (دینامیکی) را به غلتک بیندازید که طی آن رشد کنید و امکانش را خواهید داشت که نیروهای سازمان‌یافتۀ انقلاب را طوری به‌کار بگیرید که بیشتر بر جامعه تاثیر گذاشته و مردم را به‌سمت خود جلب کنید و از طریق مبارزه نیروهای بیشتری را انباشت کرده و سازمان دهید. …با این نوع قوۀ محرکه است که باید پیشروی کنیم اما افق خود را صرفا محدود به این قوۀ محرکه نکنیم، بلکه کل جهان را در نظر داشته باشیم و این‌که چگونه می‌توانیم بر کل جهان، به‌سمت هدف انقلاب تاثیر بگذاریم. ….»

آواکیان تاکید می‌کند که تمام این فعالیت‌ها بخشی از رویکردِ تسریع اوضاع به‌سمتی است که شراط مساعد برای دست زدن به مبارزه تمام‌عیار برای سرنگونی کلیت این نظام برسد. و هشدار می‌دهد که انقلاب هنوز در نقطۀ دست زدن به چنین عملی نیست و «اگر امروز دست به آن بزنیم دچار شکست مهلکی می‌شویم. …اما مساله فرق می‌کند زمانی‌که توده‌های مردم به‌طور خودبه‌خودی علیه ستمگران شورش می‌کنند یا در شرایط معینی از خود دفاع می‌کنند. هر کس که مقداری جهت‌گیری خوب داشته باشد می‌تواند بفهمد که چرا این کار در آن شرایط، موجه است.»

خلاصۀ همۀ این مباحث را آواکیان به‌طور موجز جمع‌بندی می‌کند:« بیایید از پایه شروع کنیم: ما نیاز به یک انقلاب داریم. در تحلیل نهایی، هر چیز دیگر یاوه است. این یک حقیقت ساده و بنیادین است. ما میبایست صراحتا با موضوع انقلاب به میان مردم برویم. نه میان یکی و دوتا. نه به میان بخش کوچکی از مردم. بلکه به میان تودههای مردم، در سراسر کشور و در هر بخش جامعه. به‌جای این‌که بگذاریم درک آن‌ها “در همان‌جا که هست” بماند، باید محتوای بحث را ما تعیین کنیم …». 

شماره چهارم از سلسله گفتار جنگ انقلابی بدون علم کمونیسم ممکن نیست! به تفاوت‌ها و شباهت‌های استراتژی انقلاب در کشورهای سرمایه‌داری امپریالیستی مانند آمریکا با کشورهای موسوم به «جهان سوم» اختصاص خواهد داشت.

آتش

پانوشت:

  1. «اصول مورد توجه انقلاب»: Points of Attention

۱- خود را وقف انقلاب کمونیستی که عالی‌ترین تبلور منافع بشریت است می‌کنیم. ما استفاده از انقلاب را برای خواسته‌های شخصی تحمل نمی‌کنیم.۲- ما برای جهانی که تمام زنجیرها شکسته شده‌اند مبارزه می‌کنیم. زنان و مردان و افراد با جنسیت‌های مختلف، برابر و رفیق یکدیگرند. ما هیچ برخورد فیزیکی و یا توهین‌های کلامی علیه زنان و نگاه ابژۀ جنسی به زنان را تحمل نمی‌کنیم. ما فحاشی و جوک‌هایی را که بارِ جنسیتی دارند بر نمی‌تابیم. ۳- ما برای جهانی بدون مرز و برای برابری میان انسان‌ها، فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف مبارزه می‌کنیم. ما توهین و جوک‌های توهین‌آمیز به نژادها، ملیت‌ها و زبان‌های آن‌ها را تحمل نمی‌کنیم. ۴- ما در کنار ستمدیده‌ترین‌ها می‌ایستیم و با اتکا به پتانسیل آن‌ها، خود را وقف رهبری‌شان در مبارزه برای رهایی بشریت می‌کنیم. ما سعی می‌کنیم توده‌های مردم از قشرهای مختلف جامعه را حول امر انقلاب سازماندهی کنیم و به‌هیچ‌وجه انتقام‌جویی را تحمل نخواهیم کرد.۵ – ما خود را وقف جستجوی حقیقت کرده و برای آن مبارزه می‌کنیم حتا در شرایطی که حقیقت حامیان کمی دارد. درعین حال، گوش به مردم می‌سپاریم و از مشاهدات، نقطه نظرات و انتقادات آن‌ها می‌آموزیم.۶- ما برای سرنگونی واقعی این سیستم و برای دنیایی بهتر مبارزه می‌کنیم؛ دنیایی که ورای تضادهای خصمانه و شرارت‌هایی است که امروز در میان مردم جاری است. چون در کارمان جدی هستیم، در این مرحله ما خشونت را آعاز نمی‌کنیم و با تمام خشونت‌هایی که بر علیه مردم و ما بین مردم هست مخالفت می‌کنیم.

۲-Critical mass