جنایات جمهوری اسلامی دیگر بس است؛ گلوی این نظام را باید فشرد!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

جمهوری اسلامی با وضعیت پیچیده ای مواجه شده است. از یک طرف با فشارهای بین المللی روبرو است و از طرف دیگر شکافهای اجتماعی در داخل توده های ستمدیده را به حرکت در آورده است. تحریم و حاد شدن تضادهایش با توده های مردم، شرایط را برایش سختتر کرده و فاکتور جدید نسبت به چهل سال گذشته، شدت و حدت و کیفیت مشکلات است. سیل اخبار در چند هفته اخیر نشان از اوضاعی متشنج دارد. کشته شدن جوانان افغانستانی به دست نیروی انتظامی، بریدن سر زنان توسط پدران و برادرانی که تحت الحمایۀ ایدئولوژی اسلامی نظام حاکم هستند، بازداشت جوانان و فعالین سیاسی و صنفی، آمار پنجاه هزار مرگ در اثر کرونا، دلار بیست هزار تومانی و… و نهایتا شنیده هایی مبنی بر تأیید حکم اعدام سه جوان به اتهام شرکت در خیزش آبان ۹۸.

جمهوری اسلامی متوجه وخامت اوضاع است. وضعیتِ اقتصادی و اجتماعی در آستانه فروپاشی و صدور احکام اخیر اعدام، پیام روشنی به جامعه دارد: حاکمیت تحمل هیچ شکلی از عصیان و اعتراض را ندارد و هیچ مماشاتی با عاصیان نخواهد کرد. اکنون رژیم در هراس از شورش و خیزشهای احتمالی، با هدف ارعاب جامعه ، با شکنجه، زندان و اعدام عصیانگران و جوانان دی ۹۶ و آبان ۹۸ دست به جنایت دیگری میزند. صدور حکم اعدام برای هشت نفر از شرکت کنندگان خیزش آبان ۹۸ در اصفهان و محکومیت چهل و دو نفر از کارگران شرکت آذرآب اراک به زندان همراه با شلاق و بیگاری به «اتهام» اعتراض به عدم دریافت دستمزد و انتخاب پاسدار حسین نجات (سرتیم سابق حفاظت خامنه ای و از نزدیکان فکری به وی) به جانشینی فرماندهی ستاد ثارالله (از امنیتی ترین و مهمترین ستادهای سپاه در استان تهران)، از دیگر اقدامات اخیر دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی برای نشان دادن چنگ و دندان به جامعه است.

بحران جمهوری اسلامی در روابطش با دولتهای امپریالیستی به همراه گسلهای بزرگ اجتماعی همچون قوانین شریعت و دولت دینی، رژیم فاشیستی نظامی-امنیتی و استبداد سیاسی، حجاب اجباری و ستم بر زن، شرکت در جنگ‌های ارتجاعی در منطقه، فقر، بی‌کاری و آوارگی، ستمگری ملی علیه ملل غیر فارس و روند نابودی محیط زیست موجب تشدید نزاعهای در درون هیئت حاکمه شده و بر صفبندی نیروهای درونی رژیم نیز تاثیر گذاشته است. بخشی از نیروها و آقازاده های قبلی در کسوت مفسد و اختلاسگر در برابر دادگاه قرار گرفته اند، محتمل است که این مفسدان احکام سنگینی هم بگیرند، اما این مسئله چیزی از پوچی آن نخواهد کاست.

جمهوری اسلامی از یکسو ناتوان و مستاصل از پاسخ دادن به ضرورت های مقابل پایش و از سوی دیگر در مواجه با گسل های عمیق و تحولات داخلی و جهانی بسیار سنگین و غیر قابل پیش بینی است. برهم زدن سیاست رژیم مستلزم در دست گرفتن تیزترین و تاثیرگذارترین هدف ها است. نباید بگذاریم اهداف مبارزات مردم در آبان و دی، روحیه مبارزه و امکانهای آن در تاریکی فرور رفته و از ذهن و اندیشه مردم سلب شود. هدف روشن رژیم به عقب راندن و تادیب کردن معترضان و مردم است.

 کارگران، زنان، جوانان و دانشجویان، مال باخته گان، ملیتهای تحت ستم، مهاجرین افغانستانی برای رها شدن از شر جمهوری اسلامی، برای رها شدن از شر فقر و استثمار، خشونت، حجاب، تحقیر و ستم، نیازمند ایستادن با خواست ریشه ای ترین شکل انقلاب در برابر همه استثمارگران و ستمگران هستند. امکان تحقق این خواست واقعی است، این امکان به واسطۀ سنتز تمام مبارزاتی است که در صحنه بین المللی درون جنبش کمونیستی حاصل شده است. ما به سنتز نوین کمونیسم مسلحیم. تنها با چنین علمی است که میتوانیم جمهوری فاشیستی اسلامی را با تمام دارودسته هایش، نظام طبقاتی سرمایه داری را با تمام رنگ و لعاب اش به عقب رانده و سرنگون کنیم. افقهایی که کلیت قدرت طبقاتی و ایدئولوژیک حاکم را هدف قرار دهد. باید با تمام قوا در برابر این هجمه سیاسی و امنیتی ایستاد. در برابر اعدام جوانان نباید ساکت بود. جمهوری اسلامی با تمام دارودسته هایش حق هیچ گونه تعرضی به جوانان عصیانگر را ندارند.

حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست)

۵ تیر ۱۳۹۹