از چرخ دنده های توسعه تا چرخ دنده های مرگ. سلطه امپریالیستی، کوید ۱۹، و فقرای محکوم به فنای جهان

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

به قلم ریموند لوتا. ۴ می ۲۰۲۰

From Vise Grip to Death Grip. Imperialist Domination, COVID-19, and the Poor of the World Be Damned

ترجمه از حزب کمونیست ایران (م ل م)

با همه گیری جهانی کوید ۱۹، اقتصاد جهانی کوچکتر شد. با افزایش رنج مردم و نیز آمار مرگ و میر از این ویروس در سرتاسر این کره خاکی، واکنش سیستم امپریالیستی جهان، در راس آن ایالات متحده، طبق شیوه معمول عملکردی خود؛ یعنی حفظ رویه سود آوری و منافع امپراتوری بود؛ که عواقب هولناکی را بویژه در کشورهای تحت سلطه در پی داشت.

در اینجا به توضیح چهار مورد از این موارد از نقاط مختلف در کشورهای (در اصطلاح جنوب جهانی یا جهان سوم) که در آنها اکثریت بشریت تحت ستم، زندگی و کار می کنند می پردازیم.

مورد اول. اولتیماتوم سفیر ایالات متحده به دولت مکزیک: کارخانجاتی که توسط شرکت های تولیدی آمریکایی اداره می شوند باید باز مانده و به فعالیت خود ادامه دهند. در غیر اینصورت، دولت آمریکا مناطق دیگری را برای کسب و کار خود در نظر خواهد گرفت.

در مرز ایالات متحده و مکزیک، صدها هزار کارگر مکزیکی در کارخانجات آمریکایی و شرکت های تابع آنها مشغول بکارند. آنها لوازمی همچون قطعات کامپیوتر، خودرو، و هواپیما، تلویزیون و سایر لوازم الکتریکی را عمدتا برای بازار آمریکا تولید می کنند. متوسط دستمزد دریافتی این کارگران یک نهم همتایان آنان در ایالات متحده است. رعایت اصول ایمنی در کار و حفظ محیط زیست نیز در این مناطق ناچیز است.

با شیوع ویروس کرونا در این کارخانه ها و دیگر کارخانه ها، ابتلای کارگران به ویروس و جان باختن آنان و نیز کمبود کیت آزمایش، وزارت بهداشت مکزیک دستور بستن کارخانجات را صادر کرد. این یک اقدام حداقلی  ایمنی بود. اما از منظر امپریالیست های آمریکایی، حرکتی غیر قابل تحمل و مجرمانه است. به گزارش نیویورک تایمز، این نه بدان خاطر بود که این کارخانجات کالاهای حیاتی مردم مکزیک را تولید کرده و خدمات ضروری رفاهی را به آنان ارائه می دهند، بلکه بدین خاطر که بیشتر این محصولات صادراتی بوده و از دیدگاه دولت ایالات متحده برای این کشور حیاتی اند. ببخشید، متوجه نشدم! _ تلویزیون، ماژیک و تولید موتور هواپیما برای صنعت خطوط هوایی ایالات متحده که خود شدیدا در حال کاهش فعالیت هایش است؟

رازی کثیف: سودآوری زنجیره های تامین کالای* امپریالیست ها به فعالیت مداوم خطوط مونتاژ جهانی وابسته است… تجهیزات امنیتی، قابلیت های استراتژیک نظامی و ماشین مرگ ایالات متحده به جریان یابیِ مطمئن قطعات نیازمندند… و توان رقابتی سرمایه ایالات متحده نیز بر پایه تولید قابل اطمینان، کم هزینه و کارآمد استوار است. و با از سرگیریِ گسترده اقتصاد چین که در این شرایط نابسامان و آسیب دیده اقتصاد امپریالیستی جهان  توان رقابتی چین امپریالیستی را افزایش داده، این امر اهمیت بیشتری یافته است.   

 علتِ تهدید از جانب سفیر ایالات متحده در واکنش به ابراز نگرانی دولت مکزیک در خصوص انتشار ویروس کوید ۱۹میان کارگران در این کارخانه ها که: ” اگر شما همه شرکت ها را ببندید دیگر کارگری نخواهید داشت چون ما این شرکت ها را به جای خواهیم برد.” بعبارت دیگر، شما (مکزیک) باید شرکت ها را بازگشایی کنید، در غیر اینصورت ما (ایالات متحده با شرکت های فراملیتی خود) می توانیم اقتصاد شما را به راحتی ترک کرده و آن را به حال خود واگذاشته تا بیش از پیش سقوط کند؛ که ضمنا، بخشی از منطق عملی و اخاذی از جانب زنجیره تامین کالای امپریالیستی است. نتیجه آن شد که کارخانه های مکزیکی باز ماندند.

روزنامه نیویورک تایمز از این اولتیماتوم بعنوان نمونه ای از “رابطه نابرابر” آمریکا با مرکزیک یاد کرد. دقیق تر بگوییم: استعمار نوین عریان! و این نکته را به یاد داشته باشید: اکثر مبتلایان به کوید ۱۹در مکزیک از کارگران کارخانه ها هستند. (۱)

مورد دوم. : مد سریع (اشاره به تولید ارزان لباس طبق آخرین مدهای روز دارد) کارگاه های بهره کشی و کوید ۱۹ در بنگلادش

حدود ۴.۱ میلیون کارگر، که ۸۵ درصد آنان را زنان تشکیل می دهند، در کارگاه های کوچک و پر ازدحام صنعت پوشاک بنگلادش زندگی و کار می کنند. آنها به تولید تی شرت، پیراهن، شلوار و… برای برندهایی نظیر والمارت، تارگت، اچ اند ام و سایر خرده فروشان غربی مشغولند. حوادث صنعتی، آتش سوزی، ریزش ساختمان (بیش از هزار نفر در چنین حادثه ای در سال ۲۰۱۳ جان خود را از دست دادند)، آزار جنسی در این کارخانه های کم هزینه و طاقت فرسا بطور معمول رخ می دهند و حاصل تمامی اینها «مد سریع» فصلی شما می شود. (۲)

اقتصاد بنگلادش در راستای خدمت به منافع امپریالیسم معوج و دگرگون گردیده است: صنعت پوشاک ۸۰ درصد درآمد حاصل از کل صادرات را تشکیل می دهد که محرک “رشد” اقتصادی در بنگلادش است و از این رو این کشور به شدت  در مقابل  شوک های اقتصادی وارده از سوی کشورهای امپریالیستی آسیب پذیر می باشد (همانند آنچه در رکود جهانی ۲۰۰۸- ۲۰۰۹ رخ داد). شمشیری بیخ گلوی صنعت پوشاک قرار دارد: اگر چنانچه این کارخانه های پوشاک هزینه های تعیین شده تولید را رعایت نکنند و یا به کاهش بیشتر آنها اقدام نورزند، خرده فروشان غربی می توانند به سایر تامین کنندگان در کشورهای فقیر دیگر رجوع و با آنها قرارداد ببندند. این تفرقه افکنیِ یکی-علیه-دیگری شیوه کار زنجیره های تامین کالای امپریالیستی است. کاهش هزینه ها، افزایش سودآوری و… همگی بر پایه فوق استثمار بیرحمانه استوارند و این روالی معمول حتی پیش از شروع کوید۱۹ بوده است.

با تاثیرات ویران کننده همه گیری و بسته شدن فروشگاه ها در ایالات متحده، ناگهان شرکت های غربی سفارشات میلیارد دلاری خود را لغو کردند. بخش عمده صنعت پوشاک و سایر شرکت های تولیدی در بنگلادش تعطیل و میلیون ها کارگر، که اغلب زنان روستایی اند، به خانه های خود فرستاده شدند. تقریبا تمامی این شرکت های بزرگ مشهور از کمک در پرداخت بخشی از دستمزد های کارگران بیکارشده طبق قانون بنگلادش، امتناع ورزیدند. ۷۰ درصد از این کارگران بدون دریافت دستمزد به خانه های خود بازگشتند. (۳) بسیاری ، بدون آنکه بدانند، ویروس کرونا را به روستاهای خود منتقل کردند.

اما این تعطیلی ها موقتی بوده و رقبا و کارخانه های پوشاک در کامبوج، چین، سریلانکا و ویتنام (که این ها هم بخشی از زنجیره تامین کالای غرب هستند) بازگشایی شده بودند. بنابراین، اگر کارخانجات در بنگلادش راهی برای بازگشایی پیدا نمی کردند، احتمال اینکه سفارشات خود را  برای همیشه از دست دهند وجود داشت و بیم آن می‌رفت که باعث رفت و آمد صدها هزار نفر از کارگران حوزه پوشاک میان داکا (پایتخت بنگلادش و مرکز فعالیت صنعت پوشاک) و روستاهای خود – که بسیاری از آن پیاده صورت می گیرد – شود. و به قول نشریه اکونومیست، این خطر وجود داشت که کارخانه های پوشاک کارگران را رها کنند تا در زاغه ها جان دهند، زاغه‌هایی که اکنون به کانون انتشار ویروس کرونا تبدیل شده اند.

اجازه دهید به واقعیاتی تلخ اشاره کنم؛ در یکی از فقیرترین مناطق داکا که کارخانه های پوشاک در آنجا متمرکزند، ۱۵۰ مورد از ۱۶۰ مورد آزمایش شده کووید ۱۹ که در یک روز انجام شد، مثبت اعلام شدند. و برای جمعیت ۱۷۰ میلیونی بنگلادش تنها ۱۰۰۰تخت مراقبت های ویژه وجود دارد. (۴)

مورد سوم. زاغه نشین های ایجاد شده توسط امپریالیسم… بعنوان کمربند های انتقالی کووید ۱۹

هم زمان با کنترل کووید ۱۹ در کشورهای ثروتمند، این ملل فقیر هستند که در حال حاضر با رشد سریع موارد ابتلا مواجه اند. یکی از دلایل اصلی آن، پدیده ای است که باب آواکیان از آن بعنوان “زاغه سازی جهان سوم” یاد می کند. این پدیده به شهرنشینی سرسام آور، انفجار رشد مناطق متراکم جمعیتی و فقیر سازی شهرها و زاغه ها – که بیماری در آنها براحتی گسترش می یابد – در کشورهای تحت سلطه اشاره دارد.

چه چیزی این رشد بی سابقه شهرها و “کلان” شهرها در جهان سوم را توضیح می دهد؟ سرمایه گذاری های امپریالیستی در کشاورزی، مواد خام و زمین خواری در نواحی روستایی سبب نابودی کشاورزی معیشتیِ دهقانی شده است. مناطق آزاد تجاری امپریالیستی که به تولید کالا برای کشورهای ثروتمند مشغولند، مهاجران را جذب شهرها می کنند. گرمایش جهانی که عمدتا ناشی از استفاده از سوخت های فسیلی توسط کشورهای ثروتمند است، زمین هایی را که سابقا در آنها کشت انجام می گرفت و یا بعنوان مرتع استفاده می گردید به بیابان تبدیل کرده است. این ها و مجموعه ای از سایر عوامل ده ها میلیون نفر را از مناطق روستایی خارج و جذب شهرها کرده است. اما اقتصاد کشور های تحت سلطه بدست امپریالیسم به حدی معیوب شده که توان اشتغال زایی معمول برای این حجم از افراد را ندارد.

همین طور که در منزل خود نشسته‌اید، در این متن کوتاه که برگرفته از مطالعه ای علمی است، تامل کنید: ” ۱.۲ میلیارد نفر در سرتاسر جهان در زاغه ها زندگی می کنند، زاغه‌هایی متراکم از جمعیت بدون دسترسی کافی به آب و بهداشت – این بدان معناست که هرگونه جداسازی و تحمیل قرنطینه غیر ممکن خواهد بود. در برخی از این زاغه ها تراکم جمعیت به ۸۰۰۰۰۰ نفر در مایل مربع می رسد – این در حالیست که تراکم جمعیت در شهر نیویورک تنها ۲۷۰۰۰ نفر است. (۵) در اینجا این سوال مطرح است که: چگونه فاصله گذاری اجتماعی در این شرایط دهشتناک رعایت خواهد شد؟

اما مسئله تنها این نیست که در این کشورهای تحت سلطه چه نوع زندگی به مردم تحمیل می شود.  بلکه همچنین، چه شرایط کاری بر آنها تحمیل می شود.  اکثریت مردم در کشوهای “جنوب جهان” در اقتصاد به اصطلاح “غیر رسمی” کار میکنند – البته وقتی که کاری پیدا کنند. این ها مشاغل بی قاعده و قانونی هستند که از خصایص بارز آنها نداشتن کمترین امنیت شغلی، پرداخت نقدی دستمزد، عدم شمول قوانین کار و نبود مزایای شغلی است. اغلب کسانی که در این اقتصاد غیر رسمی به کار مشغولند، هیچگونه پس اندازی نداشته و به درآمد روزانه و یا هفتگی خود برای کسب روزی خانواده خویش نیازمندند. و حال این سوال مطرح می شود که: آیا شما تن به قرنیطنه داده و از گرسنگی خواهید مرد و یا از آن سرپیچی کرده تا بتوانید خانواده خود را سیر کنید؟

حکومت ها در فقیرترین کشورها بودجه محدودی برای حمایت از جمعیت بیکار و در قرنطینه دارند. طبق مشاهدات یک خبرنگار، «از این بدتر نمیشود  _ فقر گسترده برآمده از قرنطینه، ابتلای گسترده و مرگ و میر ناشی از ادامه گسترش ویروس.» (۶) و این واقعیت کنونی برای اکثریت جمعیت جهان است.

مورد چهارم. وضعیت بغرنج تر می شود…طناب دار امپریالیسم بر گردن  نظام سلامت همگانی در کشورهای فقیر

در سال ۲۰۱۹، ۶۴ کشور که تقریبا نیمی از آنان واقع در آفریقای سیاه (کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقا) هستند، برای خدمات استقراضی خود بودجۀ بیشتری نسبت به حوزه سلامت و درمان، اختصاص داده اند. (۷) خدمات استقراضی، مقدار پولیست (اصل مبلغ وام به اضافه بهره آن) که در بازۀ زمانیِ معینی برای تسویه وام دریافتی از بانک ها، دولت ها و سایر نهادهای وام دهنده امپریالیستی نظیر صندوق بین المللی پول**پرداخت می شود.

صرف بخش اعظم بودجه در باز پرداخت بدهی ها بجای تخصیص آن در بخش سلامت همگانی داخلی آماری دهشتناک است. بدلیل این که برای سالیان دراز، بودجه حوزه سلامت، آموزش و تحقیق در کشورهای فقیر کاهش یافته (و این بخشی از تامین شرایط لازم برای دریافت وام های بیشتر از موسسات مالی امپریالیستی بوده است) بسیاری از پزشکان تحصیل کرده در آفریقا به غرب مهاجرت می کنند. به عبارت دیگر، در این برهه از زمان و همه گیری ویروس، آن منابع مالی که می تواند صرف بهبود جنبه هایی از بحران شود، برای باز پرداخت وام ها کنار گذاشته می شوند. این به نوبه خود، سبب تحکیم کل ساختار سلطه امپریالیسم بر کشورهای تحت سلطه می شود: تولید صادرات-محور، استخراج مواد خام و توسعه زیرساخت ها جهت تامین نیازهای سرمایه های امپریالیستی در انباشت سودهای هرچه بیشتر. امپریالیسم با هدف انباشت سود و سود بیشتر. و در شرایط کنونی، با سقوط شدید اقتصاد ملت های فقیر، و نیاز مبرم به میلیاردها دلار دیگر برای مقابله با این بحران سلامتی، بازپرداخت قرض این کشورها باری بس مضاعف را بر دوش آنها گذارده است.     

این واقعیت ها را در نظر بگیرید:

  • آفریقا در حالی سنگین ترین بار بیماری را به دوش می کشد که تنها از سه درصد کارکنان حوزه بهداشت برخوردار است. (۸)
  • در اوج همه گیری ابولا در آفریقای غربی، بطور متوسط به ازای هر ۱۰۰۰۰۰ نفر تنها دو پزشک در سیرالئون و ۴۵ پزشک در نیجریه (پر جمعیت ترین کشور آفریقا) وجود داشتند. این در حالیست که در همین زمان در ایالات متحده تعداد پزشکان به ازای رقم ذکر شده ۲۵۰ نفر بود. (۹)
  • در اواسط ماه آپریل امسال، نیجریه با جمعیت ۲۰۰ میلیونی خود، تنها ۱۰۰ دستگاه تنفس مصنوعی در اختیار داشت. (۱۰)

نتیجه گیری

تمام آنچه که گفته شد، بازتابی از عدم توازن در جهان است: تمرکز نیروهای تولیدی پیشرفته و فناوری در کشورهای سرمایه‌داری امپریالیستی. تمام «شرایط پیش زمینه» {مشابه وجود «بیماری های پیش زمینه» در بیماران مبتلا به کوید۱۹ که خطر مرگ را افزایش می دهد} سلطه امپریالیسم در “کشورهای جنوب جهانی” – وجود کارگاه های بهره کشی زنجیره تامین کالا، وام هایی که سبب کنترل بیشتر بر اقتصاد کشورهای فقیر شده و آن را معیوب می سازند و زاغه های به شدت متراکم مملو از فقر و بیماری حاکی از دهشتی تسکین نیافته اند. اینها همگی در تار و پود سیستم امپریالیستی- سرمایه داری بافته شده اند و الفبای ماهیت بنیادی و نحوه عملکرد آن را تشکیل می دهند. همه گیری کوید ۱۹ نیز، نمکی بر زخم بود که درد و رنج مردم را مضاعف کرده و مضاعف تر خواهد کرد.

آن طور که باب آواکیان می گوید: «ما دو انتخاب بیشتر نداریم؛ یا در همین وضعیت به زندگی خود ادامه داده و نسل های آینده را (اگر آینده ای داشته باشند) به زندگی در همین شرایط و حتی بدتر محکوم کنیم و یا اینکه انقلابی به پا کنیم! »

توضیحات

*زنجیره تامین کالا، شبکه ای درهم تنیده از واحدهای تولید، ترابری و توزیع است که فرایند تولید محصولات نهایی از قبیل نایک، آیفون یا خودروها را شکل می دهند. سرمایه امپریالیستی با بهره گیری از زنجیره جهانی تامین کالا اقدام به برون سپاری به تامین کنندگان با دستمزد پایین کرده و با بخش های مرتبط تولید (نظیر استخراج مواد، ساخت قطعات و اجزاء و مونتاژ) در کشورهای تحت سلطه “جنوب جهان یا همان جهان سومی” قرارداد می بندد و به بهای استثمار بیرحمانه کارگران به این تامین کنندگان جهت پایین آوردن هزینه ها فشار مضاعف می آورد.

**برای بازپرداخت بدهی های خود، کشورهای فقیر می بایست به درآمد زایی؛ عموما از طریق تولید و فروش کالا در بازار جهانی که فراهم کننده ارز خارجی نظیر دلار است روی آورند. اما اغلب، هنگامی که این کشورهای فقیر بدلیل بهره بالا و یا بازپرداخت کوتاه مدت وام ها قادر به پرداخت آنها نیستند، وادار به وام گرفتن و دوباره وام گرفتن برای بازپرداخت وام های قبلی خود می شوند که در اصطلاح “تله قرض” نام دارد.

منابع:

۱. Natalie Kitroeff, “As Workers Fall Ill, U.S. Presses Mexico to Keep American-Owned Plants Open,” New York Times, April 30, 2020

۲. See, Dana Thomas, Fashionopolis: The Price of Fast Fashion and the Future of Clothes (New York: Penguin, 2019)

۳. Elizabeth Paton, “‘Our Situation is Apocalyptic’: Bangladesh Garment Workers Face Ruin,” New York Times, March 31, 2020.

۴. “Suffering from a stitch—Bangladesh cannot afford to close its garment factories,” The Economist, April 30, 2020.

۵. Asif Saleh and Richard A. Cash, “Masks and Handwashing vs. Physical Distancing: Do We Really Have Evidence-based Answers for Policymakers in Resource-limited Settings?,” Center for Global Development, April 3, 2020.

۶. Kelsey Piper, “The devastating consequences of coronavirus lockdowns in poor countries,” Vox, April 18, 2020.

۷. Jubilee Debt Campaign, “Sixty-four countries spend more on debt payments than health,” April 12, 2020

۸. Robert Nash, et al., “Reflections on family medicine and primary healthcare in sub-Saharan Africa,” BMG Global Health, May 12, 2018.

۹. Statista Research Department, “Physician density in West African countries suffering from the 2014 Ebola outbreak,” August 16, 2014.

۱۰. Max Bearak and Danielle Paquette, “Africa’s most vulnerable countries have few ventilators—or none at all,” Washington Post, April 18, 2020