راهی برای درک رویدادهای جاری

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

گزیدۀ مقاله ای از باب آواکیان. ۱۲ جون ۲۰۰۵

از نشریه حقیقت شماره ۸۲ خرداد ۱۳۹۷

… فاشیسم مسیحی (عنصر فاشیسم مسیحی در درون هیئت حاکمه و به طور کلی در جامعه) یک نیروی قدرتمند است و ناپدید نخواهد شد. مساوی با کلیت حزب جمهوری خواه نیست و صرفا دنباله روی برنامه های دیگر در آن حزب نخواهد بود. این نیرو، دینامیک خودش را دارد و هم زمان با دیگر برنامه های «محافظه کارانه» هم پوشانی دارد. در حال حاضر اتحاد زیادی میان این برنامه ها موجود است اما اتحاد کامل موجود نیست و میان آن ها تفاوت هم هست.

آیا ممکن است در طبقه حاکمه یک تجدید صف آرایی صورت بگیرد که فاشیست های مسیحی درهم شکسته شوند؟ بله. به لحاظ تئوریک ممکن است که درهم شکسته شده و به طور جدی عقب رانده شوند. … اما برای تحقق آن باید یک نبرد مهم در طبقۀ حاکمه صورت بگیرد، باید کسانی پا جلو گذاشته و یک برنامه منسجم کاملا متفاوت جلو بگذارند و به واقع به طور تهاجمی به نیروهای دست راستی حمله کنند. با نگاهی به اطراف و به دینامیک های درون جامعه و جهان، به نظرم خیلی محتمل نمی آید. غیرممکن نیست. اما خیلی محتمل نیست.

… فاشیسم مسیحی یک نیروی واقعی است و دارای دینامیک خودش درون طبقه حاکمه و کل جامعه می باشد. … من واقعا فکر می کنم عنصر فاشیست مسیحی به خودی خود، جنبۀ هدایت کننده و اساسیِ این وضعیت است. بله، گسترش امپراتوری می تواند تبدیل به گسترش بیش از اندازه شود و برایشان مشکل آفرین بشود و این می تواند شکلی باشد که تحت آن همه چیز به زیر سوال کشیده شود و حتا یک وضعیت انقلابی سربلند کند. با این وجود فکر می کنم آن چه در این مجموعه مصمم و سمج است، به فشرده ترین وجه عنصر فاشیسم مسیحی است. هم مصمم و سمج است و چالشی اساسی است علیه اجماعی که در این کشور به شکل های مختلف در سراسر تاریخ آن حاکم بوده است. اینجا همیشه یک کشور مذهبی بوده است اما همیشه اساسا رژیمی سکولار حاکم بوده است. ….

…. متعصبینِ بنیادگرای مسیحی و دیگر فاشیست ها دارند «محراب» دموکراسی را که نهایتا و اساسا دیکتاتوری بورژوایی است  از بین می برند. بله، هنوز خیلی ها می خواهند در این محراب نیایش کنند اما کل این وضعیت باورهای آنان را نیز زیر سوال می کشد و به ویژه اگر سنتز متفاوتی در میدان باشد و پژواکش به آن ها بخورد. این یکی از چالش های بزرگ است که در مقابل ما قرار دارد. یعنی، واقعا یک سنتز بنیادا متفاوت را به طرزی زنده به میدان بیاوریم.

اگر این وضعیت در حصار سیاست ها و حاکمیت بورژوایی بماند به طور جدی می تواند به قهقرا برود. مسایل روی سنگ حک نشده اند: دینامیک هایی می تواند سربلند کنند که بسیار بزرگتر از رویدادهای هر مقطع زمانی مشخص باشند. نکتۀ مربوط به رخدادهای غیر منتظره، پیش بینی نشده و به گونه ای «غیر قابل پیش بینی» همین است. حتا چیز هایی که اکنون می توانیم دیده و پیش بینی کنیم می توانند مختصات این وضع را عوض کنند. اما بدون یک فرآیند کشمکش سخت، هیچ یک از این ها، حتا در چارچوب پارامترهای طبقه حاکم عوض نخواهند شد. من فکر نمی کنم این کشمکش می تواند بدون درگیر کردن و کشیدن کل جامعه به درون آن رخ دهد. و مطمئنا ما نمی خواهیم این کشمکش بدون این که جامعه به درون آن کشیده شود جریان یابد.

و بعد سوال این جاست که از درون آن چه چیزی بیرون خواهد آمد؟ این از قبل تعیین نشده است.

این فکرها را می خواستم طرح کنم چون برای ما فوق العاده مهم است که به گونه ای علمی، ماتریالیست دیاکتیکی اوضاع را درک کنیم. به بهترین وجه ممکن  دینامیک ها را شناسایی و درک کنیم و بهترین روش و رویکرد ممکن را در کنکاش عمیق در این دینامیک ها داشته باشیم و آن ها را کاملتر، با تمام پیچیدگی هایشان و جوهرشان بفهمیم تا بتوانیم مبارزه ای را برای تغییر رادیکال وضعیت در جهت مثبت راه ببریم.

این متن ترجمه ای است از:

A Way To Understand What’s Going On: The Two Pats, And Andrew Sullivan…And Cornel West. by Bob Avakian, Chairman of the Revolutionary Communist Party. Revolution #005, June 12, 2005,