آنها چهل سال است تجاوز می کنند؛ چند تصویر، یک ستم و انقلاب کمونیستی

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

تصویر شادی زن دوچرخه سوار در نجف آباد را در کنار شناعت تصاویر حمله وحشیانه به زنی در آبادان قرار دهیم. اینکه این شناعت آزاد و آن شادی ممنوع می شود، نه تصادفی است و نه جنبی و فرعی؛ این شناعتی است که در بنیان دولت دینمدار-سرمایه دار جمهوری اسلامی قرار دارد. و دقیقا به همین خاطر است که مبارزه علیه ستم بر زنان، یکی از مهمترین پایه های تمامیت این سیستم را هدف می گیرد. سیستمی که مولد هارترین شکل مردسالاری است، که تحت آن پونز بر پیشانی زنان می زند، سر زنان را می برد، تجاوز می کند، اسید می پاشد، به بدن شکنجه شده زن تعرض می کند و هر شکلی از شکنجه کلامی، روانی و جسمی را بر نیمی از جامعه تجویز می کند.

تصاویر خشم برانگیزِ شکنجه و تعرض به «دختر آبادان» را دیده ایم از این قبیل تصاویر کم نیستند. به عقب بر گردیم؛ به شکنجه یک زندانی سیاسی در دهه شصت؛ منیرۀ حقیقتخواه از زندانیان سیاسی چپ؛ زمان: سال ۶۳؛ مکان: زندان گوهر دشت کرج : « وقتی دستگیر شدم و برای بازجویی و شکنجه برده شدم، مرا به شکم دراز کردند و ملافه کثیف بدبویی را روی سرم انداختند و دو نفر مشغول کابل زدن شدند. در همان حال و درست در همان هنگامی که من از شدت ضربات کابل به خودم می پیچیدم و فریاد می زدم، یک نفر دیگر از پاسدارها روی کمر من نشست و با دست شروع کرد به بازی کردن و لمس کردن بدن من و اندام های جنسی بدن من.» (و ما انکار خدایشان بودیم؛ ۲۱۲)

آنچه این تصاویر را به هم وصل می کند، روایتشان نیست، بلکه واقعیت ستمی است که در تمام سطوح جامعه جریان دارد. نه این ستم فرعی است و نه خشم زاییده این ستم جنبی است. این خشم می تواند و باید تبدیل به یکی از نیروهای اصلی سازمانیافته انقلاب کمونیستی شود؛  باید پتانسیل عظیمی که بر لبه های این تضاد قرار گرفته را دید و از آن به عنوان نیروی مادی برای حل آن بهره برد.

در مورد مشخص ستم بر زن آنچه، عرصه ی آزادی ما برای ابتکار عمل را گسترش می دهد دو جنبه دارد: اول این که این تضاد تحت دولت فاشیستی جمهوری اسلامی، به شدت حاد شده و همچنین فراگیر شده و، دوم اینکه این حل این تضاد تنها به واسطه ی انقلاب کمونیستی محقق خواهد شد. همانطورکه حزب ما در سند «مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران» نیز اشاره کرده ایم: « ستم بر زن محدود به طبقه اقتصادی خاصی نیست و به طور عام در میان زنان کشش به سمت تغییرات رادیکال و انقلاب سوسیالیستی را ایجاد می کند. بر پایه این واقعیت مادی و عینی، می توان و باید بسیاری از زنان قشرهای گوناگون طبقاتی را به این واقعیت آگاه کرد که با مطالبات و افق برابری و دموکراسی نمی توان زنان و جامعه را از این ستم رها کرد و انقلاب کمونیستی تنها بدیلی است که راه را برای ریشه کن کردن این ستم باز می کند.»

۲ آبان ۱۳۹۹