جان پدر کجاستی؟ (همراه با فایل صوتی)
الف. صحاف
«جان پدر کجاستی؟»[۱]
-در پُلچرخی[۲] به زبان روسی ناخنهای پایم را میکشند
و سرطان و ثور و جَدی[۳] متکامل میکنند.
«جان پدر کجاستی؟»
در خیبر ماشۀ قناسه را بر پیشانی ام گرفته اند[۴]
بوی «دنیای آزاد» می آید
و گلۀ سگان شکاریِ خدا از چهارگوشۀ جهان در خانه ام میزبان میشوند.
«جان پدر کجاستی؟»
آواره ام
در کراچی
مشهد
کرانه های کویت
در همۀ کوره راه هایی که از آغوش تو دورم میکنند.
«جان پدر کجاستی؟»
به بادبادکهایم نگاه میکنم
که در آسمان کابل در آتش بازی سلحشوران خشتک دریده آتش گرفته اند[۵]
در پنجشیر تجاوز میشوم
و در سالنگ بر نعشم اسب میتازانند
«جان پدر کجاستی؟»
زیر برقع سنگسار میشوم
در قندهار بر دار میشوم
در بامیان آوار میشوم[۶]
«جان پدر کجاستی؟»
بر ویرانه های دو برج به صلیبم کشیده اند[۷]
و دمکراسی گوانتانامو[۸]
آزادی را در گریبانم به رعشه در می آورد
«جان پدر کجاستی؟»
همین جا در افغانستان
در جُرگه های ریش سفیدان و قلندران
در ضیافت دوحه[۹]
در اسلام آباد
تهران، ریاض، آنکارا
در تمام کارتیه[۱۰] هایی که بوی باروت میدهند
در پوهنتون[۱۱] کابل
سر بر کتابچۀ سرخ گذاشته ام
و رویای روزی را میبینم که هیچ پیامت بی جواب نماند.
الف صحاف ۱۲ آبان ۱۳۹۹
[۱] پس از حملات تروریستی به دانشگاه کابل در نیمروز ۱۲ آبان ۱۳۹۹ یک خبرنگار حاضر در صحنه که موبایلهای جان باختگان را جواب میداد نوشت:
متوجه تلفنی شدم که ۱۴۲ بار تماس گرفته و نهایتا یک مسج دریافت کرده بود؛ «جان پدر کجاستی؟»
[۲] زندان پلچرخی کابل قتلگاه دوران حاکمیت حزب خلق و رژیم وابسته به سوسیال امپریالیسم شوروی در افغانستان بود.
[۳] اشاره به کودتای ۲۸ سرطان داود خان، کودتای ۷ ثور حزب خلق و تجاوز ارتش شوروی در ۸ جدی
[۴] اشاره به عکس معروف برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر که برای کمک به اسلامگرایان افغانستان به تنگۀ خیبر در نوار مرزی پاکستان رفته بود
[۵] اشاره به جنگهای گروه های جهادی هفت گانه طی سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ پس از سقوط رژیم وابسته به شوروی
[۶] اشاره به منفجر کردن مجسمه های تاریخی بودا در بامیان توسط طالبان
[۷] اشاره به تجاوز ارتش آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱
[۸] زندان و شکنجه گاه ارتش و سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا در گوانتانامو
[۹] اشاره به مذاکرات سازش میان دولت آمریکا و طالبان
[۱۰] خیابان
[۱۱] دانشگاه