بار دگر شانزدهم آذر
۱۶ آذر روزی برای بزرگداشت دانشجویان نیست. روز بزرگداشت و ارج گذاریِ سمتگیری با ستمدیدگان و استثمارشوندگان جامعه علیه نظم و نظام حاکم و مبارزۀ دانشجویان مبارز است. این روز هر سال به دانشجویان یادآوری میکند که مسئولیتی بیش از خواندن، نوشتن و مدرک گرفتن دارند. این روز بنا است به جامعۀ پر تضاد ما یادآور شود که دانشجویان نیز به طبقات تقسیم می شوند، اما نه به خاطر موقعیت عینیِ شغلی شان بلکه به علت تصمیم آگاهانه و عزم و اراده برای این که در کدام سمت قرار گیرند: همدست و یار مردم یا خدمت به ارتجاع حاکم؟ تلاش برای بالا رفتن از نردبان ترقی در نظامی سر تا پا پوسیده و ستمگر یا تلاش برای تغییر رادیکال نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی حاکم به نفع اکثریت ستمدیدگان و استثمار شوندگان جامعه؟
رژیم جمهوری اسلامی از بدو به قدرت رسیدن، به خوبی نقش مترقی ای که دانشگاه و دانشجویان میتوانستند در مقابل امواج ارتجاعی اسلامگراییِ فاشیست ایفا کنند را متوجه شد. از این رو یکی از کارویژه هایش، فلج کردن دانشگاه بود. نهادی که خاصه در دوران توفانهای انقلاب، مَحمِل جدلهای فکری و سیاسی درباره جامعه آینده شده بود. خوب به خاطر داریم که در سالهای منتهی به انقلاب و دو سالِ اول پس از آن، درهای دانشگاه به روی تمامی قشرهای مردم گشوده و عرصۀ فعالیت گروه ها، سازمانها، احزاب سیاسی و جریانهای فکری متفاوت جامعه شد و آن پویایی کم نظیر را رقم زد. این پویایی فکری و سیاسی نمیتوانست توسط جمود فکری و سیاسی دولت جمهوری اسلامی تحمل شود. جمود مورد نظر اسلامگرایان به قدرت رسیده برای تثبیت خود، لاجرم باید یکی از مهمترین کانونهای مبارزاتی، یعنی دانشگاه را تخریب میکرد. «انقلاب فرهنگی» (ضد انقلاب فرهنگی) شروع شد. این تخریب، یکی از پایه های تثبیت رژیم بود.
دانشگاه تعطیل شد و دانشجویان و اساتید مبارز تصفیه شدند؛ «دانشگاه پادگان شد». در امتداد همین مسیر، آن تفکری که از سوی دولت به صورت سازمان یافته به دانشگاه تزریق شد، مجموعه ای از نظام ها و اندیشه های دینی، خرافی و طبعا ارتجاعی بود؛ «دانشگاه حوزه شد». هیچ کدام از این امور تصادفی و دلبخواهی نبودند، بلکه ضرورتهای تثبیت یک دولت فاشیستی دینی بود. بنیادگرایی دینی با لانه کردن در دانشگاه، نه تنها مبارزان را تصفیه کرد بلکه به صورت سیستماتیک محل ترویج ایده های ضد زن، تثبیت مردسالاری و دولت تئوکراتیک شد.
جنبش دانشجویی در دوره های مختلف در مقابل پادگانی شدن دانشگاه صدایش را بلند کرده است. اما واقعیت این است که چندان که باید به پایه های تئوکراتیک این دولت سرمایه داری توجه نشان نداده است. این در حالی است که مبنای داخلی پلیسی کردن دانشگاه ها و سرکوب فزایندۀ دانشجویان و سرکوب و تحقیر دانشجویان زن، همین ستونهای تئوکراتیک است.
سال گذشته، صدای دانشگاه در مقابل سرکوب آبان از مقطعی به بعد رسا بود؛ بیش باد. امسال دولت از شرایط ناشی از بحران کرونا، جهت خفه کردن صدای دانشجویان استفاده کرد. دانشگاه ها تعطیل شده و سرکوب دانشجویان و فعالین اجتماعی تشدید شده است. مسئله این است: نه علی رغم تعطیلی دانشگاه، بلکه بیشتر به دلیل افزایش سرکوبها، بر دانشجویان است که مبارزات خود را گسترش دهند. مبارزه دانشجویان مبارز، هیچگاه به دانشگاه محدود نبوده که این بار با تعطیلی دانشگاه ها بخواهد تعطیل شود یا حتی به تعویق بیافتد. این امر به ویژه در بزنگاه فعلی، حیاتی است. هشدار این که در بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم، نیروهای حامی دولت از یک سو و نیروهای وابسته به امپریالیستها از سوی دیگر، در حال تمرکز و تجدید قوا جهت آلترناتیوسازی برای جامعه هستند. بر دانشجویان مبارز و کمونیست است که به خلق افکار علیه این دو بدیل منسوخ بپردازند و به کنکاش دربارۀ تضادهای جامعه همت گمارند.
فراموش نکنیم که در طول تاریخ مبارزات کمونیستی، دانشگاه همیشه یکی از منابع تجمیع نیروهای آگاه جهت خط دهی و مبارزه سیاسی بوده است. دانشجویان مبارز نباید این نقش تاریخی خود را به دست فراموشی بسپرند. این لایه از دانشجویان مبارز، مترقی و کمونیست موظفند که در باب راه رهایی جامعه تحقیق و تبادل نظر کرده و با برخورد صریح، صادقانه و بی تردید نقادانه، با علم شناخت و حل تضادهای جامعه، مسیر مبارزاتی خود را تعیین و تدقیق کنند. در علم انقلابی کمونیسم جهشی تکاملی صورت گرفته که حزب ما آن را به رسمیت شناخته و عمیقا بر این باور است که بدون فهم و کاربست درست این تئوری و گسست از اشتباهات تاریخی و تئوریک گذشته، نمیتوان مسیر مبارزه ای را که برای رهایی بشریت از عصر تاریک نظام طبقاتی ضروری است، هموار کرد. در این باب ما تمامی دانشجویان و روشنفکران کنجکاو، مبارز، مترقی و کمونیست را به بحث و تبادل نظر در مورد کمونیسم نوینِ باب آواکیان دعوت می کنیم
در شانزدهم آذر سال گذشته که در پی خیزش آبان رسید، دانشجویان مبارز بر پیوند دانشگاه و خیابان تاکید کردند. این رژیم سرکوب خونین آبان را هنوز ادامه میدهد و با تمام قوا میکوشد تا مانع از رختۀ آگاهی و سازمان کمونیستی به درون خیزشهای توده ای شود. رژیمی که شورش و اعتراض علیه فقر و بیکاری، علیه سرکوب آزادی اندیشه، علیه بردگی زنان و حجاب اجباری، علیه ستم ملی و نابودی محیط زیست را «توطئه علیه امنیت ملی کشور» میداند و با حبس و شکنجه جزا میدهد را بایستی سرنگون کرد. برای رسیدن به این هدف از یک طرف ضروری است با خلاقیت و ابتکار و ادامه کاری برای راه انداختن جنبشی بزرگ و سراسری و متحدانه برای مغلوب کردن دولت پلیسی بکوشیم و دانشجویان نقشی تعیین کننده در این راه میتوانند بازی کنند. از سوی دیگر، تاریخ انقلابهای جهان بارها ثابت کرده است که هیچ جنبشی بدون آنکه دائما آگاهی کمونیستی و سازمان مخفی کمونیستی در بطن آن نشو و نما کند، یارای ایستادگی در مقابل دشمن سازمان یافته و دارای رهبری را نخواهد داشت.
حزب کمونیست ایران (م ل م) ۱۶ آذر ۱۳۹۹