فاشیسم ترامپ هر روز وقیحتر و خطرناکتر میشود: چگونه میتوان با بسیج توده ای مغلوبش کرد

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

باب آواکیان. ۲۲ سپتامبر ۲۰۲۰. بخش سوم از مقاله: رای دادن کافی نخواهد بود: ما نیاز داریم که با خواست بیرون راندن فوری رژیم ترامپ/پنس از قدرت، به خیابان بیاییم و در خیابان بمانیم

ترجمه از حزب کمونیست ایران (م ل م)

من در «بیانیه ای از باب آواکیان، اول اوت ۲۰۲۰: در باره اوضاع خطرناک پیش رو، ضرورت فوریِ بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس از قدرت، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی به انقلاب کردن» به نکته مهمی اشاره کردم:

«در این لحظۀ حساس، باید از هر وسیلۀ عملِ غیر خشونت آمیز مناسب برای بیرون کردن این رژیم از قدرت، استفاده شود. اگر علیرغم اعتراضات گسترده با خواست بیرون کردن رژیم ترامپ/پنس از قدرت، این رژیم در زمان انتخابات کماکان در قدرت باقی مانده باشد، آنگاه (با فرض این که انتخابات به واقع برگزار شود) استفاده از کلیۀ ابزار مناسب برای کنار زدن این رژیم باید شامل رأی دادن علیه ترامپ باشد، بدون این که تکیۀ اساسی بر روی این روش گذاشته شود.  واضح بگویم که این به معنای «رأی اعتراضی» برای برخی کاندیداها که شانس پیروزی ندارند نیست. بلکه برای رأی موثر علیه ترامپ، در واقع باید به نامزد حزب دمکرات یعنی بایدن رأی داد.»

اما هم زمان تاکید قاطعانه کردم: « تقریبا با اطمینان می توان گفت که صرفا  تکیه بر رأی دادن برای بیرون راندن رژیم از قدرت، منجر به نتایج بسیار بد و حتی فاجعه آمیز خواهد شد

این امر به ویژه با توجه به کارهایی که رژیم انجام داده و آن چه ترامپ در رابطه با انتخابات می گوید، حقیقت دارد.

اما اگر چنین است، پس چگونه می توان این رژیم را از قدرت کنار زد و به طور خاص، چگونه یک بسیج گستردۀ توده ای می تواند منجر به بیرون کردن این رژیم شود؟

تصورش را بکنید:

شمار فزاینده از هزاران نفری که رفیوزفاشیسم RefuseFascism.org از طریق فعالیت هایش حول خواست «این رژیم فاشیستی باید همین حالا برود!» به حرکت در آورده و مرتبط شده است، خودشان تبدیل به سازمان دهندگان محلی رفیوزفاشیسم شوند و از طریق ارتباط گیری مستقیم، رسانه های اجتماعی و سایر روش ها بتوانند خانواده و دوستان و مردم محلۀ خود و انواع و اقسام افراد و گروه ها را درگیر آن کنند و هزاران نفر دیگر را که در نفرت از این رژیم و آن چه بیرحمانه به زور می خواهد تحمیل کند سهیم هستند، وارد این جنبش رو به رشد و متنوع کنند. این گونه، عدۀ زیاد دیگری، به نوبه خود، سازمان دهنده می شوند.

تصورش را بکنید:

اگر مانند اعتراضات گسترده علیه ستم نژادی و ترور پلیسی، مردم به خیابان بیایند و  از ۳ اکتبر هر روز، در پاسخ به فراخوان رفیوزفاشیسم به  تظاهرات های بی وقفۀ غیر خشونت آمیز اما مصمم حول شعار متحد کنندۀ این رژیم هم اکنون باید برود، به خیابان بیایند و این بسیج توده ای رشد کرده و چند برابر شود و هرچه بیشتر افرادِ خشمگین از تداوم خشونت پلیس و قتل؛ از تخریب محیط زیست؛ از کودکان در قفس و ده ها هزار مهاجر در اردوگاه های اجباری در مرز؛ از غفلت و دروغگویی غیر مسئولانۀ ترامپ در مورد بیماری همه گیر کوید که موجب مرگِ قابل پیشگیریِ ده ها هزار نفر به خصوص در میان سیاهان و رنگین پوستان و بومیان شده است؛ از حرکت بی وقفۀ رژیم برای تحکیم بیشتر دیوان عالی که ابزار دیگری در تبعیض تعصب آمیز و سرکوب فاشیستی این رژیم است، به آن بپیوندند. تصور کنید که توده های مردمِ بخش های مختلف جامعه که از همۀ این مسائل بیزارند و هرچه واضح تر دست این رژیم فاشیستی را  در همۀ این امور می بینند، به بسیج های توده ایِ روزانه بپیوندند و خشم و مقاومت خود را با خواست متحد کنندۀ «این رژیم همین الان باید برود» پیوند بزنند.

تصورش را بکنید:

 دانشجویان، معلمان، دانشمندان، متخصصان پزشکی، وکلا، کشیش ها و جمعیت کلیساهایشان، اتحادیه ها، سازمان های حقوق مدنی و عدالتخواه، هنرمندان ، ورزشکاران و کارکنان عرصۀ فرهنگ– همه اینها  و دیگران، فراخوان رفیوزفاشیسم را بپذیرند و برای تقویت جنبش بسیج شوند. سلبریتی ها و افراد مشهورِ رشته های مختلف، از پلاتفرم شان برای بزرگ کردن پیام و کمک به بسیج شمار عظیم تر استفاده کنند.

جنایات این رژیم روز به روز اوج بیشتری می گیرد: ترویج برتری طلبی سفید، مردسالاری و دیگر تبعیض ها؛ تلاش برای سرکوب آرا و سرقت انتخابات؛ تهدید به این که بی اعتنا به نتایج انتخابات در قدرت مانده و برای این کار دست به خشونت زده و آن را ترغیب خواهد کرد؛ تبدیل “وزارت دادگستری” به ابزار سرکوب بی قانون و دستبرد به حقوق اولیۀ مردم؛ تلاش برای درست کردن یک دیوان عالی که کلیۀ این اعمال را “مطابق قانون اساسی” و “قانونی” اعلام کند. با اوج گیریِ این جنایات و بسیاری دیگر و به موازات هرچه عریان تر شدن آنها که با نزدیکی انتخابات سرعت سرگیجه آوری به خود گرفته اند، بخش های بیشتری از جامعه به این درک می رسند که برای مقابله با این وضع نمی توانند صرفا نگاهشان را به انتخابات بدوزند. تصورش را بکنید  اگر در سراسر کشور، توده های مردم عادی، به طور موج وار، اتکاء منفعلانه به “پروسه سیاسی متعارف” را کنار بزنند و در برابر تهدید و تعرض اوباش و اراذل فاشیست، بر ترس ها غلبه کنند و به خیابان بیایند و به جریان سازمان یافتۀ جاری حول «این رژیم باید همین الان برود» ملحق شوند یا خودشان، در هر نقطه ای که هنوز چنین بسیج هایی راه نیفتاده آن را شروع کنند. تصور کنید که این جریان تبدیل به سیلابی شود که سراسر کشور را در بر بگیرد و شرایط سیاسی را به طرز چشمگیری تغییر دهد و هر جریان سیاسی و تمام نهادهای مسلط جامعه را مجبور به واکنش نسبت به این موج مقاومت توده ای کند. تصور کنید که این بسیج رو به رشد از حاشیه به مرکز توجه و پوشش رسانه ایِ کشور و جهان منتقل شود و توجه مردم سراسر جهان را جلب کرده و الهام بخش آنها بشود تا در همبستگی و حمایت اقدام کنند.

تصور کنید که ناگهان، سیاستمداران و کارگزاران حزب دموکرات وادار به تشخیص این مسئله شوند که نمی توانند به سادگی خشم و نارضایتی مردم را وارد مجرای انتخاباتی کنند که هر روز توسط رژیم فاشیستی دزدیده شده و با اعمال خشونت به انحطاط کشیده می شود. تصور کنید که اکنون، این سیاستمداران اعلام  کنند با احساسات توده های معترض که خواست شان «این رژیم باید همین الان برود» است، همراهند. و می کوشند در تجمعات سخنرانی کنند و اعتراضات را کنترل کرده و به “مجاری قابل قبول” هدایت کنند تا منجر به “بی نظمی” بیشتر نشوند. اما، با توجه به درک و عزم فزایندۀ معترضین، کوشش های این سیاستمداران فقط موجب جلب توجه شمار بیشتری به این تجمعات می شود– و حتی در مواجهه با تهدیدات فزاینده و اقدامات سرکوب گرانه و خشونت رژیم و هواداران فاشیست آن، این تجمعات رشد بیشتری کرده و با قدرت رعدآساتری خواهان رفتن این رژیم می شوند. رهبران حزب دموکرات در مواجهه با این وضعیت حدت یابنده، محاسبه می کنند که تنها راه برای این که شاید بتوانند اوضاع را کنترل کرده و نوعی از “پروسۀ منظم” را حاکم کنند، این است که خودشان بخواهند که رژیم ترامپ/پنس فورا برود — حتا قبل از برگزاری انتخابات برنامه ریزی شده ای که این رژیم کاملاً آن را به انحطاط کشیده و مانع از برگزاری آن به صورت یک روند “آزاد و منصفانه” شده است. دیگرانی هم که در موقعیت های قدرتمند در حکومت هستند، به این حرکت دموکرات ها می پیوندند (یا در پشت صحنه از آن حمایت می کنند) و حتی برخی از سیاستمداران جمهوری خواه که سرانجام به این نتیجه می رسند که برای اهداف سیاسی و جاه طلبی های شخصی شان مفیدتر است که از این رژیم جدا شوند و حول “رهبران” دیگری حلقه بزنند هم به این حرکت می پیوندند. از طرف این نیروهای طبقه حاکم به ترامپ (و پنس) اولتیماتومی داده می شود که یا استعفا دهند یا استیضاح شوند و این بار محکوم شوند — و کسانی که این خواسته را مطرح می کنند روشن می کنند که اگر ترامپ (و پنس) از رفتن امتناع کنند، نهادهای قدرت پشت سر آنها هستند و حکم را عملی خواهند کرد.

تصورش را بکنید!

البته پیش بینی این که اوضاع به کجا منتهی خواهد شد غیرممکن است و هیچ “ضمانتی” برای موفقیت وجود ندارد. اما ممکن است.  و در رابطه با این امر باید بر دو نکته تأکید کرد.

اول، اگر توده های مردم از هم اکنون حول خواست رفتن رژیم به خیابان نیایند؛ اگر به این رژیم اجازه سرکوب آرا و استفاده از تهدید و زور و خشونت برای ابقاء در قدرت داده شود؛ اگر حکومت فاشیستی موفق به تثبیت بیش از پیش خود شده و میخ برنامه و اهداف فاشیستی خود را هرچه عمیق تر بکوبد، آنگاه پیامدها واقعا فاجعه بار خواهد بود.

دوم ، ما– همه ما، از طیف های مختلف زندگی و دیدگاه های سیاسی مختلف که می توانیم ماهیت این رژیم فاشیستی را بشناسیم و حاضر نیستیم در یک آمریکای فاشیست زندگی کنیم – اگر با هم و در شمار هزاران و میلیون ها نفر دست به عمل بزنیم، می توانیم بیان احساسات عمیق ده ها و ده ها میلیون نفرباشیم که به حق از هر آنچه این رژیم نمایندگی می کند منزجرند و اشتیاق جهانی به مراتب بهتر از این را دارند. ما می توانیم به بسیج توده ایِ گسترده،غیر خشونت آمیز اما پایدار و در حال رشد سریع با خواست رفتن فوری این رژیم زندگی بدمیم تا این امکان تبدیل به واقعیت شود. ما می توانیم بیان قدرتمند این درک مهم باشیم که این رژیم به علت ماهیت فاشیستی اش و تلاش های فزاینده اش برای تباه کردن یک انتخابات و در قدرت ماندن، نامشروع است و باید از قدرت رانده شود. اگر این رژیم حتا با این نوع بسیج توده ایِ وسیع، در سوم نوامبر همچنان در قدرت بماند، اگر ترامپ و رژیم او تلاش کنند، بدون توجه به حاصل انتخابات در قدرت بمانند، این واقعیت که ما پیشاپیش دست به چنین بسیج گسترده زده ایم و با قدرت تمام خواهان رفتن این رژیم شده ایم، به معنای آن خواهد بود که شرایط بسیار مساعدتری برای تداوم این مبارزۀ توده ای و قدرتمندتر کردن و تقویت بیشتر آن را خواهیم داشت.

******

رئوس اساسیِ آن چه ضروری و آن چه ممکن است را به خاطر داشته باشیم: مبارزۀ مصمم و بسیج گستردۀ توده ای که بتواند به واقع حرکات رژیم ترامپ/پنس را در تحکیم حاکمیت فاشیستی اش که عواقب حقیقتا فاجعه بار خواهد داشت، شکست دهد. با به خاطر داشتن این رئوس، بر بستر اوضاع بزرگتر و تحولات مهم اخیر، بیشتر و کامل تر به این مساله نگاه کنیم.

مرگ روت بیدر گینسبرگ و فاشیست های متعصب متنفر از زنان

اعلام خبر مرگ روت بیدر گینسبرگ، قاضیِ لیبرالِ دیوان عالی، فرصتی برای ترامپ و همپالگی های فاشیست او بود. برای همین، وقت را با ادای احترام به گینسبرگ تلف نکردند و بلافاصله قصد خود را برای تخته گاز رفتن در انتصاب یک قاضیِ راست گرای افراطیِ دیگر به دیوان عالی اعلام کردند. فاشیست ها به این ترتیب می خواهند، “پشتوانه قانونی” بیشتری از طرف “عالیترین مرجع قضایی کشور” پیدا کنند و با این “پشتوانۀ قانونی” برنامه و اهداف ستمگرانه و سرکوبگرانۀ افراطی و تعصب بار خود را به اجرا درآورند که شامل این موارد است: استفاده از “قدرت اجرایی” برای زیر پا گذاشتن حاکمیت قانون و تبدیل “قانون” به ابزاری در دست رژیم فاشیست؛ دادن اختیارات نامحدودتر به پلیس برای این که به نام “نظم و قانون” به ضرب و شتم بیرحمانه و قتل بپردازد؛ تعقیب و آزار قساوتمندانۀ مردم ال جی بی تی و مهاجران، مسلمانان و سایر کسانی که این رژیم “عناصر نامطلوب” می داند؛ از بین بردن هرچه بیشتر محدودیت های غارت محیط زیست؛ حقنه کردن وطن پرستی و بنیادگرایی مذهبی (یعنی فاشیسم مسیحی) به همۀ افراد جامعه که کمترین وجه آن غیرقانونی کردن سقط جنین و پرتاب هرچه شدیدتر زنان به موقعیت تحت سلطۀ مردان و به طور کلی فرودست در جامعه است.

در سخنرانی «رژیم ترامپ/پنس باید برود!»، به “اتحاد نامقدس” میان ترامپ و بنیادگرایان مسیحی پرداختم و گفتم این “اتحاد”، هسته اصلی و نیروی محرکه  فاشیسم کنونی است. (۱)

کریستین کوبس دو مِز Kristin Kobes Du Mez هم در مورد همین پدیده سخن می گوید (او از بنیادگرایان مسیحی به عنوان “اوانگلیش ها” یاد می کند که منظورش به ویژه اوانگلیش های سفید است). او روشن می کند که: «حمایت اوانگلیش ها از ترامپ امری تصادفی یا گزینه ای صرفاً پراگماتیستی نبود. بلکه، اوج اتخاذِ مردانگی ستیزه جوی اوانگلیش ها بود، ایدئولوژی ای که اقتدار پدرسالارانه را مقدس شمرده و نمایش قدرتِ عاری از احساس و مروت را در داخل و خارج، قابل اغماض می داند.» (۲)

ضدیت تعصب آلودِ فاشیست های مسیحی با سقط جنین ربطی به تصویر جعلی مبنی بر این که سقط جنین یعنی “بچه کشی” ندارد و بسیاری شواهد از جمله ضدیت شدید مخالفان حق سقط جنین با کنترل بارداری، که مانع از حاملگی می شود، این را ثابت می کند. حقیقت این است: «که سقط جنین و کنترل بارداری به زنان کمک می کند تا استقلال معینی داشته باشند، به آنان آزادی تصمیم گیری درباره داشتن بچه و زمان بچه دار شدن می دهد — بله، آزادی معینی در برقراری روابط جنسی به انتخاب خودشان، بر مبنای میل و اراده خودشان به آنها می دهد تا در شرایطی که نه خواست و نه تصمیم به بچه دار شدن دارند، بدون نگرانی از بارداری وارد رابطه شوند. این استقلال و آزادی نسبی است که باعث ایجاد عصبانیت در میان فاشیست های مسیحی می شود، زیرا این امر با فرو کاستن نقش زنان به حد “دست یار” شوهران و تولید مثل کردن برای آن شوهران در خانواده های پدرسالار و تحت سلطۀ مردان در تضاد است و به طور کلی، با موقعیت تحت سلطه و تحت ستم زنان در جامعه در تضاد می باشد.» (۳)

در نوشته ها و سخنرانی های قبلی– از جمله در بخش دوم از این مجموعه، تأکید کردم که میان زن ستیزی پدرسالارانۀ این فاشیسم (انزجار از زنان و تحقیر آنان) و برتری طلبی تهاجمی نژادپرستانۀ سفیدِ آن رابطۀ مستقیم و حلقۀ اتصال قدرتمندی وجود دارد و این که: «هیچ “مصالحه ای” با این فاشیست ها نمیتواند وجود داشته باشد. “دلخوری های” آنان از کینۀ عمیق نسبت به هر تغییری که خدشه ای بر برتری طلبی سفید، مردسالاری، بیگانه هراسی (نفرت از خارجی ها)، شوونیسم هار آمریکایی و غارت افسارگسیختۀ محیط زیست وارد کند، بر می خیزد. هیچ مصالحه ای با این فاشیست ها  ممکن نیست مگر بر اساس موازین خود آنها  که پیامدها و عواقب هولناک خواهد داشت.» (۴)

هرکس که حاضر به پذیرفتن این چیزها (و “مصالحه” با اینها) نیست، باید به طور اضطراری و عاجل درک کند که اگر رژیم ترامپ/پنس بتواند جهش های بیشتری در تحکیم حاکمیت فاشیستی خود و عملی کردن برنامه فاشیستی اش بکند، با چه عواقب هولناکی مواجه خواهیم شد. این فاشیسم  صرفا یک رشته سیاست های وحشتناک نیست بلکه، عبارتست از «یک شکل حاکمیت کیفیتا متفاوت، مبتنی بر سرکوب وحشیانه و تجاوز به هر آنچه قرار است پایه ای ترین حقوق باشد.» (۵)

هوبرت لاک، الهیات شناس آفریقایی-آمریکایی که در بخش دوم از این مجموعه مقالات، از او نقل قول کردم، بر این نکته مهم تأکید می گذارد که: «اگر این نبرد صرفا نبردی بود برای فتح قلوب و اذهان مردم آمریکا، می توانستیم با نگرانی بسیار کمتری وارد آن شویم، با این اطمینان که حس خوب و نجابت انسانی در نهایت بر جهل و تعصب پیروز خواهد شد. اما این یک نبردِ قدرت، برای تصاحب حاکمیت دولت، دستکاری در محاکم و تصمیمات قضایی، کنترل رسانه ها و تهاجم به گوشه های زندگی و روابط خصوصی ما است، تا آن طور که راست مذهبی در نظر دارد ارادۀ خداوند را در آمریکا حاکم کنند.» (۶)

توضیح: متن بالا نسخه کوتاه این مقاله بود که در سایت رولوشن به انگلیسی موجود است.

منابع:

۱-ویدئوی سخنرانی باب آواکیان «رژیم ترامپ/پنس باید برود! به نام بشریت به یک آمریکای فاشیست تن نمی دهیم، جهان بهتری ممکن است». این ویدئو در revcom.us موجود است.

۲- کریستین کوبس دومز؛ مسیح و جان وین: چگونه اوانگلیش ها ایمانی را به تباهی کشیدند و ملتی را از هم گسیخته کردند.

Jesus and John Wayne: How White Evangelicals Corrupted a Faith and Fractured a Nation

۳- آواکیان. فاشیست های امروز و کنفدراسیون: خطی مستقیم، ارتباطی مستقیم میان همه ستم ها. این مقاله به انگلیسی در revcom.us موجود است.

۴- آواکیان. بخش دوم از مقاله رای دادن کافی نیست، باید به خیابان آمده و در آن جا بمانیم و بخواهیم که رژیم ترامپ/پنس همین الان باید برود! عنوان بخش دوم: ترامپ پیشاپیش در حال سرقت انتخابات است و تهدید می کند که برای در قدرت ماندن دست به خشونت بیشتری خواهد زد.

۵- بیانیه ای از باب آواکیان، اول اوت ۲۰۲۰: در باره اوضاع خطرناک پیش رو، ضرورت فوریِ بیرون راندن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس از قدرت، رأی دادن در این انتخابات و نیاز اساسی به انقلاب کردن. در وبسایت cpimlm.org

۶ -هوبرت لاک، تاملاتی درباره مکتب صلح طلبانه واکنش دینی به راست دینمدار

عنوان مقاله بالا به انگلیسی

Trump’s Fascism – More Blatant and Dangerous Every Day: How a Determined Fight and Massive Mobilization Could Defeat This

متن فارسی بخش اول مقاله

متن فارسی بخش دوم مقاله

https://cpimlm.org

https://www.instagram.com/cpimlm

https://t.me/newcommunism