خشم زنان را به مثابه نیروی قدرتمندی در خدمت انقلاب رها کنیم!
جهان دیگری در حال زاده شدن است: ما می توانیم همه چیز را تغییر دهیم و خواهیم کرد!
گروه مانیفست کمونیست انقلابی (اروپا) 8 مارس ۲۰۲۱
روز جهانی زن به سال ۲۰۲۱ در روز هشت مارس، به صحنه در می آید و در کران تا کران جهان فریاد نبرد طنین می اندازد که واژگون باد هر آن چه زنان را به بردگی می کشد! این مبارزه ای است اساسی برای قرار دادن جامعۀ بشری بر شالوده ای نوین. شکل گرفتن نیروی عظیمی از زنان، در شورش علیه بردگیِ پدرسالارانه در همه جای دنیا مشهود است. از نمونه های الهام بخش عصیان زنان در خیابانهای ایران که دیکتاتوریِ درنده خویِ دولت بنیادگرای اسلامی جمهوری اسلامی را حتی در سیاهچال ها و اتاقهای شکنجه اش به هیچ می گیرند تا نبردهای خیابانی در قلب اروپای سکولار “مدرن” که خبر از نزدیک شدن توفان خشم زنان می دهد. در لهستان، زنان تجسمِ ضدیتِ مصمم علیه حزب «قانون و عدالت» کازینزسکی هستند. این حزب، تلاش کرده است تا برنامۀ دیکتاتوری دینمدار بنیادگرایانه ای را به جامعه حقنه کند – برنامه ای که مبتنی بر پدرسالاریِ خشن، تحمیل زنجیر ارزش های سنتی، از بین بردن حق سقط جنین است تا کیش مادری و تبعیت زنان از مردان و کلیسای کاتولیک را تضمین کند. در همه جا مردانگی پرخاشجو که مشخصۀ جنبش های فاشیستی پدرسالار است با هزار و یک رشته به ملت گرایی ارتجاعیِ تجاوزگرانه گره خورده است: رئیس ملت و سرپرست خانواده، در پیوندی ارتجاعی، نیرویی منسجم کننده در نظام سرمایه داری-امپریالیسم است. حزب آ.اف.د در آلمان در حال احیای برنامۀ پدرسالارانۀ نازی های هیتلر است. یعنی، برنامۀ «فرزند، آشپزخانه، کلیسا» و شوونیسم و بیگانه ستیزی جنگ طلبانه که نه فقط در آلمان بلکه در سراسر اروپا طنین انداخته است: در فرانسه، توسط نسخۀ به روز شدۀ «جبهه ملی» و در بریتانیا توسط برگزیتی ها. وجه اشتراک میان قدرت های منسوخ سرمایه داری- امپریالیستی در غرب و نیروهای فاشیست که در دلشان پرورش یافته اند با نیروهای بنیادگرای مذهبی در جهان سوم که به همان اندازه منسوخ اند (چه آنها که مانند جمهوری اسلامی ایران در قدرت هستند و چه جهادگرانی مانند داعش و دیگران) آن است که هر دو طرف دارای جهان بینی و زن ستیزی قساوتمندانه، به انقیاد خشونت بار کشیدن و کمتر از انسان تلقی کردن زنان است، با این هدف که زنجیرهای اسارت زنان را حفظ کنند. کارزار سیاسی برای آزادی زندانیان سیاسی و مبارزین زنی که در زندان های ایران هستند جبهه قدرتمندی در مبارزه علیه پیوند مرگبار مجریان جهانی ستم پدرسالارانه است. (مراجعه کنید به اکانت اینستاگرامی «قفس را بسوزان، رها کن پرندگان را» در @burn_the_cage )
از شکست انتخاباتی و کودتای نافرجام نیروهای پشتیبانی کننده رژیم فاشیستی ترامپ/ پنس می توان نفس راحتی کشید اما نمی توان به خواب رفت. زیرا، فاشیست ها جرات یافته اند و مصمم تر شده اند که برنامه خود را پیش ببرند که عبارتست از: اعمال برتری مردانه، برتریِ نژاد سفید، میهن پرستیِ بیگانه ستیز، ال.جی.بی.تی کیو هراسی، و “حق” امپریالیستی برای سلطۀ قاهرانه بر دیگران، تقویت نیروهای فاشیست خویشاوندشان در اروپا و نقاط دیگر جهان. تهدید و نفوذ روزافزون نیروهای فاشیست که به همه عرصه های سیاسی هجوم آورده اند، در همه جای اروپا هویدا است: در نفودشان به عمق ساختارهای دولتی، پارلمان ها و نیروهای مسلح. این را به سادگی می توان در مورد آلمان نشان داد که مدعی است مدیر «همه فن حریف» باند امپریالیست های اتحادیۀ اروپا می باشد. مقاومت و شورش مردم، به ویژه نقش و قدرت مبارزۀ بی وقفه زنان علیه ستم و تحقیر پدرسالارانۀ سیستم، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همانطور که باب آواکیان خاطرنشان کرده است: «باید قطب بندی کاملاً متفاوتی به وجود آورد که منطبق بر پتانسیل های ایجاد جهانی بنیادا متفاوت که منافع توده های مردم و در نهایت تمام بشریت را نمایندگی می کند، باشد. یک رویکرد کاملاً متفاوت در فهمیدن روابط و معضلات جامعه و عمل کردن بر روی آنها باید در پیش گرفته شود — روش و رویکردی که کاملاً و به طور پیوسته علمی است.» مردم به خیابان ها می آیند و شجاعانه سختی ها را به هیچ می گیرند و مبارزه می کنند و مایل هستند که ضرورت اتکاء بر علم را در حل معضل پاندمی کوید۱۹ یا تخریب محیط زیست قبول کنند، اما اکثر اوقات ضرورت استفاده از همان نوع روش و رویکردِ علمیِ مبتنی بر شواهد را برای فهمیدن تحولات جامعۀ بشری و تضادها و معضلات آن و راه مقابله با آنها را قبول نمی کنند و حتا رد می کنند. باب آواکیان، معمار کمونیسم نوین، چارچوب نوینی را برای رهایی بشریت، برای محقق کردن تغییرات انقلابیِ مورد نیاز جامعه بشری تکامل داده است که بیش از پیش بر روش شناسی و دیدگاه علمی تکیه دارد. بخش عمده ای از آثار آواکیان شامل تجزیه و تحلیل علمی از تغییراتی است که در دهه های اخیر در نتیجۀ کارکرد سیستم سرمایه داری- امپریالیسم، در جوانب مختلف جامعه بشری رخ داده است. تحلیل وی آشکار می کند که چگونه تغییرات مذکور در حال از هم گسیختن روابط متعارف در ساختارهای موجود دموکراسی بورژوایی است و درها را به روی تلاش های فزاینده برای تحمیل فاشیسم و شکلی از حاکمیت بورژوایی که به طور علنی در شکل دیکتاتوری است، باز کرده است. این تغییرات همچنین شامل تحولات قابل توجه در شرایط زنان و تحمیل مجدد و خشونت بار ستم پدرسالارانه و ارزش های سنتی است. تحلیل و روش شناسی آواکیان در بیانیۀ سال جدید: «سالی جدید، نیاز عاجل به یک دنیای کاملا نوین، برای رهایی تمام بشریت» ارتباط عظیمی با تمام دنیا دارد: «در چند دهۀ گذشته … تغییرات عمیقی در وضعیت زنان و روابط درون خانواده رخ داده است. از ده خانواده تنها یکی از آنها در وضعیت “نمونه” قرار دارند که مرد “تنها نان آور” و زن “خانه دار” وابسته به مرد است. با تغییرات اقتصادی، تغییرات چشمگیری در نگرشها و انتظارات نیز رخ داده است و نه تنها بافت خانواده بلکه به بطور گسترده تر، بافت روابط اجتماعی زیر فشارهای مهمی قرار گرفته است … در شرایط فوق العادۀ امروز، کلیت مسالۀ موقعیت و نقش زنان در جامعه هرچه حادتر خودنمایی میکند. در ایالات متحدۀ، این یک انبار باروت است. نمیتوان تصور کرد که این گِرِه بتواند به جز با رادیکال ترین محتوا و خشونت آمیزترین راه ها، گشوده شود. سوال اینجا است که: آیا گشایش رادیکال ارتجاعی خواهد بود یا گشایش رادیکال انقلابی، آیا زنجیرهای بردگی تقویت خواهند شد یا تعیین کننده ترین حلقه های آن درهم شکسته شده و راه محو کامل این ستم و انواع این نوع بردگی ها باز خواهد شد.» آواکیان، به تحلیل از نفوذ نیروهای لیبرال که بن بستی مضر است، نفوذ نهادهای “جریان اصلی” و نیروهای رفرمیستی که “سیاست های هویتی” را ترویج می کنند و مبارزات توده ها را به مجاری و محدوده های تنگ سیستم موجود می رانند می پردازد و بر خطرات تاکید می گذارد: «… تا جایی که افق ها و فعالیت ها محدود به چارچوبه های سیستم بماند، در واقع نتیجه ای نخواهد داشت جز آن که مصائب هولناکی که این سیستم بر سر بشریت می آورد و در ذات آن تعبیه شده است؛ افزایش یابند و در عین حال این محدودیت، تحرک بیشتری به نیروهای اقتصادی (و اجتماعی و سیاسی) خواهد داد که فاشیسم را تقویت میکنند و پیشاپیش در این کشور و شمار دیگری از کشورها، قدرت زیادی از خود نشان داده اند.» آواکیان نشان می دهد که مردم تنها با به کار بردن روش علمیِ روبرو شدن با واقعیت و درک ساختار پیچیده و قوای محرکۀ آن می توانند بر حصارهای کُشندۀ سیستم سرمایه داری-امپریالیسم چیره شوند: «فقط از طریق انقلابی که هدفش سرنگونی سیستم، مغلوب کردن و درهم شکستن سیستم سرمایه داری-امپریالیسم و کلیۀ نهادهای ستم و سرکوب خشونت بار آن و جایگزین کردنشان با نهادهایی که می توانند به آرمان رهایی تمام بشریت خدمت کرده و آنان را قادر کنند که حافظان شایستۀ زمین باشند؛ تنها از این راه می توان هر شکل از ستم، غارت و استثمار را بالاخره تمام کرد.»
تصورش را بکنید اگر در اروپا و سراسر جهان، نیروی رشد یابنده ای وجود داشت که این رویکرد علمی رهایی بخش را در دست می گرفت و پیرامون مسائل دردناکی که در مقابل بشریت قرار دارد به بحث و چاره جویی می پرداخت: از فاجعۀ تخریب شتابان محیط زیست تا جنگ های امپراتوری، از نژادپرستی سفید و پدرسالاری که تا این حد ریشه دار هستند تا آواره شدن میلیون ها مهاجر از خانه و کاشانه شان، به ویژه در کشورهای فقیر و تحت سلطۀ «جنوب جهانی». دیر زمانی است که باید زنجیرهای فکری مان را پاره می کردیم. زنجیرهایی که باعث می شوند مردم امیدشان از اصلاح این سیستم اصلاح نکردنی را قطع نکنند. باید این زنجیرها را پاره کنیم و رها شویم تا بتوانیم جهانی بنیادن متفاوت را تصور کنیم. جهانی که به وجود آوردن آن نه تنها ضروری بلکه ممکن است. اما برای ممکن کردنش باید جرات کسب آن را داشته باشیم.
برای آشنایی با کمونیسم نوین به وبسایت revcom.us مراجعه کنید و به ما بپیوندید تا بخشی از اجتماع رها کنندگان بشریت شوید!
گروه مانیفست کمونیست انقلابی (اروپا) 8 مارس ۲۰۲۱
Email: rcmanifestogroup@gmail.com
Revolutionary Communist Manifesto Group (Europe)
Check out revcom.us