به یاد خیزش مردمی خرداد ۱۳۷۱ مشهد

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

ستاره مهری

از نشریه آتش شماره ۱۱۶ تیر ۱۴۰۰

نهم و دهم خرداد سال ۱۳۷۱ را نباید فراموش کرد. شورش مردم محروم محلۀ طبرسی ( کوی طلاب) شهر مشهد علیه ماشین تخریب شهرداری که قصد جان شان را کرده بود. بولدزرهای شهرداری، خانه را بر سر خانواده ها آوار کردند و خشم مردم شعله کشید. مردم از محله پا بیرون گذاشته و خیزش خود را به بخشهای وسیعی از شهر مشهد کشاندند و با نیروهای امنیتی درگیر شدند. ساختمانهای نماد حاکمیت را به آتش کشیدند و قشرهای دیگری از مردم مشهد به آنها پیوستند. این حرکت اعتراضی تبدیل به خیزشی شد که لرزه بر جان سران رژیم انداخت و آنها با تمام قوای امنیتی و نظامی سپاه و بسیج و نیروی انتظامی با دستور خامنه ای و رفسنجانی به میدان آمدند تا مردم را به خون بکشند.

عصر روز شورش، «شورای عالی امنیت ملی» جلسه‌ای تشکیل داد. رفسنجانی در صفحۀ ۱۰ کتاب خاطرات سال ۱۳۷۱ خود در ارتباط با حوادث خرداد مشهد نوشت: «دیشب شرارت تا ساعت یک ونیم بعد از نیمه شب ادامه داشته… رهبری با احضار وزرای مربوط، دستور سخت‌گیری داده‌اند». برای عملی کردن دستور خامنه ای، رئیس وقت قوۀ قضاییه (محمد یزدی) در ۱۱ خرداد ۱۳۷۱ وعده داد که به پروندۀ شورش مشهد به طور فوق العاده رسیدگی کرده و برای «مجازات شورشگران» به سرعت دست به کار خواهد شد. یزدی همچنین در اجلاس مسئولین قوه قضاییه گفت: «قضات مجربی با ابلاغ ویژه، مأمور رسیدگی به اتهامات مباشرین و مسببین حادثه اخیر مشهد شدند». و قاضی مجرب و ویژه وی برای اعدام، کسی نبود جز سید ابراهیم رئیسی که در آن زمان دادستان تهران و ۳۳ ساله بود. رئیسی با «کارآمدی» فوق العاده در عرض یازده روز بدون رعایت هیچ گونه آیین نامه های دادرسی کیفری، چهار نفر از ساکنان محله طبرسی به نام۹ای غلامحسین پورشیرزاد، جواد گنجی خانلو، حمید جاوید و علی صادقی  را به اعدام محکوم کرد. متهمان نه اجازه ملاقات داشتند و نه حق وکیل. این درحالی است طبق قوانین تصویب شده از سوی «مجمع تشخیص مصلحت» در تاریخ ۱۱ مهر ۱۳۷۰، «هرگاه محکمه‌ای حق وکیل گرفتن را از متهم سلب نماید، حکم صادره فاقد اعتبار قانونی بوده و برای بار ‌اول موجب مجازات انتظامی درجه ۳ و برای مرتبه دوم موجب انفصال از شغل قضایی می‌باشد».

دو روز پس از خیزش مشهد، عبدالله نوری که وزیر کشور وقت و از اصلاح طلبان بعدی، اعلام کرد «با شدتِ هرچه تمام‌تر با این نوع حرکات برخورد می‌کنیم… بروز این حوادث، ناشی از رأفت و رحمتِ بیش‌ازحدی است که دولت اسلامی ابراز داشته است که منجر به جری شدن برخی از اراذل و اوباش شده است» (روزنامه اطلاعات. ۱۱ خرداد ۱۳۷۱)  در همان روز علی خامنه‌ای در مقابل نمایندگان مجلس ساکنان محلۀ طبرسی را «…یک قشرِ رذلِ اوباشِ چاقوکش که… دستگاه‌های انتظامی مثل علف هرزه باید این‌ها را بکَنند و درو کنند و دور بیاندازند» خواند. خامنه ای ریشۀ عصبانیت و شورش مردم را «وابستگی به خارج» و مجاهدین دانست. روح الله قاسم زاده، در گزارش مستند خود از مصطفی ایزدی (معاون سیاسی- امنیتی وقت استانداری خراسان) نقل می کند که «نیروهای غافلگیر شدۀ اداره اطلاعات استان سعی می ‌کردند حادثه را برنامه ریزی‌شده قلمداد کنند… حدود هشتصد نفر را دستگیر کرده بودند. معاون مدیرکل اطلاعات گفت: اینها را منافقین [سازمان مجاهدین] سازماندهی کرده‌اند، بیشترشان کفش کتانی به پا دارند. به او گفتم، کتانی نشان‌دهنده تهیدستی آنها است نه علامت سازماندهی. بعد معلوم شد حتی یک نفر هم پیدا نکرده بودند که فامیل درجه سه او وابسته به منافقین [سازمان مجاهدین] باشد، اما فرزند رزمنده و شهید در میان آنان وجود داشت …» [۱] جنتی استاندار وقت خراسان هم در مصاحبه‌ای اعتراف کرد که وزارت اطلاعات حدود دو ماه از این‌ بازداشتی‌ها بازجویی میکرد و نهایتا هیچ سندی مبنی بر وابستگی این ها به گروه خاصی از مخالفین جمهوری اسلامی را نیافتند.

حاشیه های فقیر و محروم شهر مشهد، یک سوم جمعیت شهر را در خود جای می دهد. ویژگی بسیاری از حاشیه نشینان این است که به طور مستقیم با قشر انگل روحانیت شیعه و تشکلات آنها روبرو هستند. یکی از بزرگترین این انگل صفتان مذهبی، کارتل سرمایه داریِ «آستان قدس رضوی» است. در خراسان، آستان قدس حاکم مطلق است. بیش از ۸۵ درصد اراضی مشهد، تمام شهرستان سرخس، ۵۰ درصد از شهرستان چناران موقوفۀ آستان قدس است.

محله طبرسی (کوی طلاب) یکی از این محلات است که هزاران نفر از کارگران کارخانجات اطراف، کارگران ساختمانی و فصلی و مهاجرین روستایی را در خود جای می دهد، همانطور که حاشیه های کلان شهرهای دیگر مانند تهران و اصفهان و شیراز. تخریب خانه های محله طبرسی در سال ۷۱ تحت عنوان گسترش خانۀ «امام غریب» انجام شد. خامنه ای در فروردین ۱۳۷۱ در سفر به مشهد، به واعظ طبسی که تیول دار آستان قدس» بود و بعد از او ابراهیم رئیسی و امروز احمد مروی جای او را گرفتند، گفت که وضع حرم را «آبرومندانه و در شأن امام غریب» کند. بر مبنای این فرمان بود که استاندار وقت خراسان علی جنتی (وزیر ارشاد دوره اول ریاست جمهوری روحانی) دستور تخریب خانه های محله طبرسی را داد. زمین خواری اسلامگرایان در ایران، عمدتا طبق شرع و قوانین آن انجام می شود و طبق شرع قشر انگلی آخوندها و بازوهای نظامی و اداری و امنیتی آن ها تبدیل به سرمایه داران و زمین داران بزرگ می شوند.

بولدزرها و لودرها که از سوی نیروهای امنیتی پشتیبانی می شدند به محله هجوم آوردند و تخریب و کشتار کردند. دانش آموزی به نام عباس فوقانی در نتیجۀ اصابت گلوله به صورتش کشته شد و عده ای از اعضای خانواده ای که در مقابل بولدوزرها مقاومت کرده بودند زیر آوار دفن شده و کشته شدند. واکنش ساکنین در مقابل این تجاوز جنایتکارانه، قیام بود. شعله های خشم و اعتراض مردم به محله های اطراف سرازیر شد و تبدیل به حرکتی اعتراضی شد که مشهد را از کنترل حکومت خارج کرد. در همان گزارش می خوانیم: «مردم ماشین تخریب شهرداری را واژگون و در ساعت ۱۰ صبح آتش زدند… همچنین در تجمع میدان خاکی طبرسی، در اولین رگبار ماموران، یک حاشیه‌نشین اهل چابهار نیز به ضرب گلوله‌ کشته می‌شود و زن میانسالی زخمی می‌گردد. بااین‌حال، به روایت شاهدان عینی در تیراندازی ها ۱۶ نفر کشته شده‌اند… جمعیت خشمگین از مسیر بلوار طبرسی اول به طبرسی دوم رفته و پس از آتش‌زدن کلانتری دریادل سلاح‌ها را برمی‌دارند. در پل اول طلاب کلانتری دیگری را خلع سلاح و یک بانک را به آتش می‌کشند. مردم با تسخیر کلانتری‌های۳ و۴ ضمن مسلح شدن و به آتش‌کشیدن آن‌ها، بیسیم‌ها را از کار می‌اندازند. شدت حمله به کلانتری چهارم (بلوار طبرسی) به‌حدی بود که رییس کلانتری با لباس مبدل با مردم اعلام همبستگی می‌کند. حال معترضان باعبور از پل کوی طلاب، درگیری را به مرکز شهر کشانده‌اند. علاوه‌بر تصرف و به‌آتش‌کشیدن کلانتری ۳ و ۴ ، معترضان مشهدی تابلوهای پایگاه بسیج را واژگون و آتش زدند… وحشتی بی‌سابقه بر نیروهای امنیتی و مقامات سیاسی مشهد حکم‌فرما شد. جنتی استاندار خراسان این وحشت را چنین توصیف می‌کند: “مسئولان نظامی را پیدا نمی‌کردیم… بعد مردم به یک پاسگاه نیروی انتظامی حمله کردند. مأموران از فرط رعب و وحشت، تسلیم شدند… نیروی انتظامی خود را باخته بود، سپاه و ارتش هم در آن فاصله به این‌ راحتی نمی‌توانستند نیرو جمع کند”. ۲۷ سال بعد از ماجرا ریسمانچیان فرمانده وقت نیروی انتظامی خراسان در مصاحبه با روزنامه شرق اعتراف کرد که در آن روز بسیاری مسئولان به‌خاطر ترس از خشونت مردم، خودشان را مخفی کردند. این درحالی بود در آن سال، فارغ از سپاه، بسیج و عوامل اطلاعات، تنها نیروی انتظامی ۲۶۵۰۰ نیرو در خراسان داشت[۲]…»

برخی از اماکن دولتی و مراکز مالی و نظامی که در جریان این خیزش به آتش کشیده شد عبارت بودند از: شعبه مرکزی بانک ملّت، ساختمان ادار‌ه کل دارایی، ساختمان تبلیغات اسلامی، ساختمان اجرای احکام دادگستری، تعاونی آستان قدس و پاساژ مرکزی قدس وابسته به آستان قدس، چندین بانک‌های دولتی در شهر.

قیام مشهد در دو روز سرکوب شد. اما فریاد اعتراضات خیزش های دی ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ ، ندای خشم قیام مشهد را ۳۰ سال پس از آن دوباره زنده کرد. در واقع شورش مشهد و در همان سال شیراز و سه سال بعد در اسلام شهر و غیره طلایه داران خیزش های دی و آبان بودند.

معضل فقر و بی حقی و گرفتار آمدن در دست سرمایه داران و زمین داران شریعت که مجوز «الهی» برای غارت مردم دارند، فقط در نتیجۀ یک انقلاب کمونیستی و استقرار دولت جمهوری سوسیالیستی نوین به جای جمهوری اسلامی حل خواهد شد. همین کارگران تهیدست و تهیدستان شهری همراه با کارگران مهاجر و آواره، پتانسیل آن را دارند که  نیروی ضربت و گشایندۀ راه این انقلاب باشند.

در سند «مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران[۳]» آمده است که پس از پیروزی این انقلاب یک «شورای حکومت موقت» تشکیل خواهد شد که دست به اقدامات عاجل برای تامین رفاه و آزادی های اساسی خواهد زد. از جمله این که تمام اموال نهادها و موسسات دینی مصادره خواهند شد. از نهادهای دینی مانند آستان قدس و دیگر تولیت های مراکز مذهبی و دارایی های موقوفی سلب مالکیت شده و کلیۀ موسسات صنعتی و تجاری و کارخانه ها و اراضی کشاورزی آنها مصادره خواهد شد و به دست شوراهای کارگران و کارکنان و دهقانان فقیر و بی زمین در هر منطقه اداره خواهند شد. هرگونه دخالت مراکز دینی در امور اقتصادی و اجتماعی ممنوع خواهد بود و همه ساکنان کشور اعم از شهروند یا مهاجر از حق تغذیه مناسب، سرپناه، درمان و آموزش برخوردار خواهند شد. و «شورای حکومت موقت» با استفده از دارایی های مصادره شده این نیازها را تامین خواهد کرد.

یادداشتها:

[۱]  روح الله قاسم زاده، فرمان «سخت گیری» خامنه ای و نقش ابراهیم رئیسی بعد از قیام کوی طلاب مشهد. جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ – ۱۱ ژوین ۲۰۲۱

[۲]  همان

[۳]  حزب کمونیست ایران (م ل م) (۱۳۹۶) مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران. نشر اینترنتی در وبسایت cpimlm.org