قطعنامه

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

سرودۀ سیروس ماهان فوریه ۲۰۲۲

از نشریه آتش شماره ۱۲۴. اسفند ۱۴۰۰

به خاطر آرزوهایی

که از ما به سرقت برده ای

و اندوهی

که در جانمان کاشته ای

به خاطر آن شیفتگانِ پر از زندگی

که از ما گرفته ای

و حرمان پایان ناپذیری

که در قلبمان نوشته ای

به خاطر رقص

به خاطر سرور

و سازهایی که

دم بر نمی آورند

و حنجره هایی که بیمارند

به خاطر رودهای تشنه

و گلهایی که پیش از شکوفه می میرند

به خاطر مردمی

که به زبان خویش سخن نمی گویند

و نمی توانند

آب تو را آب

و نان تو را نان بگویند

به خاطر کودکیها یی

که پیر شده اند

به خاطر فرزندان کار

گورخوابها

کولبران

به خاطر آنانی که

صبحگاهان

به جستجوی نان

به خیابان خطر می کنند

باز می گردند و نمی گردند

به خاطر حجاب اجباری

که تو قانون کرده ای

و قتل های ناموسی

که تو ترویج کرده ای

به خاطر زنان قبرستان

زنان مبارز در بند

به خاطر پروانه ها

که در هوای مه آلود

که تو آلوده اش کرده ای

بر زمین خشک

فرو می ریزند

به خاطر روزنامه هایی که

منتشر می شوند

و آنان که نمی شوند

به خاطر آنانکه زندگی را

در مکعب سیمان زنده می دارند

و لب به سخن باز نمی کنند

تا تو را خشنود کرده باشند

به خاطر کتابهای گمشده

آدمهای ناپدید

به خاطر دار و دیوار

که شاهدان بی بدیل ما هستند

به خاطر ملزومات فکری کهنه ات

که مرا می آزارد

و رسن به دست و پایم می بندد

به خاطر به راه اندازی سگ کشی

و قتل محبوبترینِ حیوانات

بدون برگزاری هیچ دادگاهی

به خاطر اینکه سربازانت

از هر سوی مرا می پایند

و زندگی را بر من تنگ کرده اند

به خاطر هرآنچه که

من دوست می داشته ام

و تو انکار کرده ای

به خاطر بذرهایی که

قتل عام گلها را

به خاطر می آورند

و از روییدن سر باز می زنند

به خاطر قلم

که تو زنجیر کرده ای

و آموزگاری

که رمقی به جانش نیست

که بامداد

پای تخته بایستد

به خاطر مهاجران

که از دهانه تفنگ تو گریخته اند

اما هرگز به زمین امن نرسبده اند

به خاطر بیمارانی

که پشت در بیمارستانها

درمان نمی شوند

و در خیابان ها جان می دهند

به خاطر تولید هیئت مرگ

که در آن

مرا بدون دادگاه

به قتل رسانده ای

به خاطر گلوله های خونین و گورها

به خاطر خاوران

و مادران

به خاطر همه اینها

من چاره ای ندارم

جز اینکه به زبان تفنگ

با تو سخن گویم

و تو را با گلوله

به محاکمه بکشم