به یاد ژان لوک گدار

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

ژان لوک گُدار در گذشت. هنرمندی که یک اتفاق در سینما بود و به قول امثال برتولوچی تاریخ سینما را به بعد و قبل از او میتوان تقسیم کرد. همو که زبان جدیدی در سینما و تصویر خلق کرد؛ نوعی نگاه متفاوت و در واقع بازآفرینی دگرگونۀ جهان و واقعیت در کُلاژی از تصاویر و کلمات و جملات و نمادها و هر آنچه که «گُداری» شد و سینمای او را تشکیل میداد. او که در کنار هم نسلانش علیه «بابا بزرگ های» عظیم الشأن در سینما و جامعه شوریدند و به تمام قواعد مسلط و تثبیت شدۀ فرمیک و محتوایی صنعتِ سینمایی موجود خصوصا شی واره گی و لذت خویی مصرف گرایانۀ سینمای هالیود پشت کردند و رویکرد و راه نوینی را برای نقد و به چالش کشیدن باورها و فرهنگِ حاکمِ جامعۀ بورژوایی غرب را در کادر دوربین و پردۀ سینما به وجود آوردند. او که از مائوئیسم و آتشفشان خروشان انقلاب فرهنگی چین سوسیالیستی (۱۹۴۹-۱۹۷۶) و جنبشهای آزادی بخش دهۀ ۱۹۶۰ عمیقا تأثیر گرفت و کوشید بارقه ای از انقلاب و سیاست انقلابی را در سینما بازسازی کند و به گفتۀ خودش «فیلم سیاسی» بسازد. او که به دقت مسائل سیاسی و فکری و فلسفی و شعارهای انقلاب فرهنگی پرولتاریایی چین را دنبال کرد و سعی داشت در سبک فیلم سازی جمعی گروه ژیگا-ورتوف و در زبان و جهانِ سینما آن مفاهیم و دغدغه ها را بازسازی و تداعی کند. گدار آن منتقد سرسخت سرمایه داری که دست کم در پاره ای از زندگی هنری اش بی رحمانه با زبان تصویر و سینما به بورژوازی و جنگ امپریالیستی و از خودبیگانی و شی واره گی ناشی از تولید سرمایه داری تاخت و افشا و ریشخندش کرد، همو که در کنار مردم الجزایر و ویتنام و فلسطین در نبرد علیه امپریالیسم و بقایای استعمار و اشغالگری ایستاد و خلاف جریان رفت و هرگز با سواستفاده و تجاوز فرهنگ و رسانه های بورژوازی به هنر و سینما و اذهان مردم سازش نکرد. ژان لوک گدار درگذشت، با جهانی از سینما و خلاف جریان رفتن و زیبایی و مقاومت که در زندگی و آثارش بر جای گذاشت.

(توضیح کلیپ: ترانه ای در دفاع از مائو تسه دون و جنبش های انقلابی دهه ۱۹۶۰ با پس زمینۀ برخی تصاویر فیلمهای گدار)