دفن حجاب اجباری دفن ادغام دین و دولت آغاز شده است، تمامش کنیم!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

اطلاعیه دوم حزب کمونیست ایران (م ل م)

 حجاب اجباری در ده ها شهر در شعله های خشم مردم می سوزد و راه را برای سرنگونی جمهوری اسلامی و دفن «ادغام دین و دولت» باز می کند. فرمان حجاب اجباری خمینی در سال ۵۷ شلیک توپ آغاز استقرار یک رژیم بنیادگرای اسلامیِ همه جانبه بود و دفن حجاب اجباری فرآیند سرنگونی این رژیم دینمدار فاشیست را جهش وار تسریع می کند. حجاب اجباری و قوانین شرع (ادغام دین و دولت) راهگشای جمهوری اسلامی در لگدمال کردن حقوق پایه ای گسترده تر مردم در همه زمینه ها شد: سرکوب مخالفت، آزادی اندیشه و بیان و نشر، آزادی تشکل و تحزب، سرکوب ملل تحت ستم، سرکوب کارگر و دانشجو و معلم و… حجاب اجباری، چسب انسجام بخش جمهوری اسلامی است به طوری که سردمداران آن گفته اند «حفظ آن حتا از ضدیت با آمریکا مهمتر است».

اما هرگز نباید فراموش کرد که سهم امپریالیست ها به ویژه امپریالیست های آمریکایی در تحکیم برج و باروی بنیادگرایی اسلامی در ایران و کل خاورمیانه بسیار بزرگ بوده است. آمریکا و دیگر قدرت های سرمایه داری امپریالیستی، متفق القول در سال ۵۷ راه را برای قدرت گیری بنیادگرایان اسلامی در ایران باز کردند. زیرا در آن هنگام امپریالیسم آمریکا جامعه آمریکا و دنیا را در چارچوب کارزار ضد شوروی و ضد کمونیسم اداره می کرد. تحکیم پایه های قدرتش در داخل آمریکا علیه تاثیرات خیزش انقلابی دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و تحکیم هژمونی امپریالیستی اش در خاورمیانه در مقابل رقیب امپریالیستش شوروی که هنوز نقاب سوسیالیسم بر چهره داشت و در ایران علیه جنبش کمونیستیِ واقعی که علیرغم سرکوب های خونین رژیم شاه در حال گسترش بود را در این چارچوب پیش می برد و اتحاد با نیروهای بنیادگرای دینی و تقویت آنها بخشی از رویکردهای سیاسی اش بود. حتا در خود حکومت آمریکا  با وجود آن که قانون اساسی آن مبتنی بر «جدایی دین از دولت» است اما حکومت آمریکا، هر دو جناح دموکرات و جمهوری خواه، این اصل را تبدیل به امری بسیار نسبی کرد و حتا از دهۀ ۱۹۵۰ به بعد واژه «زیر سایۀ خدا» را به مراسم سوگند روسای جمهورش اضافه کرد. با چنین سیاستی، افزایش نفوذ فاشیست های بنیادگرای مسیحی در ارکان حکومت آمریکا تضمین شد تا اینکه در دوران ریاست جمهوری ترامپ (۲۰۱۶-۲۰۲۰) در راس قدرت قرار گرفتند و قدرتشان جهش وار رشد کرد. و هرگز نباید فراموش کرد که تضمین موقعیت بردگی و فرودستی زن در خانواده و جامعه از اصول آنها برای اداره جامعه آمریکا و جهان است.

 بنابراین هرگونه توهم به حمایت امپریالیست های آمریکایی، چه دموکرات ها و چه جمهوری خواهان فاشیست، از زنان ایران خیانتی بزرگ به جنبشی است که برای دفن زن ستیزی در ایران آغاز شده است. از تجربه تلخ افغانستان باید عبرت گرفت که نه تنها آمریکا قانون اساسی بر مبنای مذهب حنفی اسلام را برای افغانستان نوشت بلکه راه را برای بازگشت مجدد طالبان گشود. همانطور که بارها تاکید کرده ایم بنیادگرایی اسلامی و امپریالیسم، دو نیروی منسوخ هستند که باید سرنگون شوند. بنیادگرایان اسلامی حاکم در ایران و دیگر نقاط خاورمیانه با وجود این که به تضاد با امپریالیسم رسیدند، اما هدفشان هرگز این نبوده است که از امپریالیسم و مالکیت خصوصی سرمایه داری گسست کنند. بلکه افق اجتماعی و سیاسی و منافع خود را در همین نظام سرمایه داری-امپریالیستی دنبال کرده اند.

زنجیرهای اسارت دینی را باید پاره کرد

همه ادیان جهان و مشخصا ادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت و یهودیت) ادیان پدرسالار و اشباع شده از روابط برتری مرد بر زن و کمتر از انسان دانستن زن هستند و به طرز عریان و خشونت بار بر ضرورت تسلیم زنان به مردان، سلطۀ پدر و شوهر و هر نرینه ای بر جنس مونث در خانواده و طایفه و جامعه تاکید می ‏کنند. اما با متصل شدن این اصول کهنه به ماشین سرمایه داری، دهشتی بی پایان و بی نظیر برای زنان ایران و جهان ایجاد شده است. همۀ جریان های بنیادگرای دینی در جهان اعم از اسلامی و مسیحی و یهودی و هندو و غیره با تمام تفاوت های شان، دارای وجه اشتراک معرفت شناختی و سیاسی بسیار مهمی هستند: همه شان ضد علم اند و همه شان دین گرایی را عامل عمده در منسجم نگاه داشتن جوامع تحت سلطه شان می دانند. این امر در مورد فاشیست های مسیحی در آمریکا که امروز در حزب جمهوری خواه متمرکز هستند، صادق است و الغای حق سقط جنین در آمریکا، توسط قضات حامی این فاشیست ها اثبات این واقعیت است.

امروز، در چارچوب دنیایی که سرمایه داری بر آن حاکم است، در هر عرصه از روابط اقتصادی و سیاسی و اجتماعی که پای دین در میان باشد، بی تردید منافع طبقاتی و اجتماعی نیروهای اجتماعی منسوخ و ارتجاعیِ در میان خواهد بود. فقط یک جمهوری سوسیالیستی می تواند «جدایی دین از دولت» را تضمین کند. این جدایی، به معنای بیرون کردن دین از کلیۀ حوزه های عمومی جامعه و دولت است؛ به معنای آن است که دولت باید ضامن محدود ماندن دین در حوزۀ خصوصی شهروندان باشد. از جمله از طریق تصویب قانون اساسی و قوانینی در حوزه های مختلف آموزش ابتدایی و عالی؛ بهداشت و درمان؛ اقتصاد و مالکیت و به طور کلی در حوزۀ اختیارات و وظایف سه قوۀ مجریه و مقننه و قضایی.

برای پیشبرد موفقیت آمیز مبارزه ای که شروع شده و برای از بین بردن هر نوع ستم و استثمار باید خرافات دینی را در هر شکلی که هست بیرون کرد و زنجیرهای فکری خود از تفکرات دینی را پاره کرد و به جایش جهان بینی و روش و رویکرد علمی نسبت به هستی را اتخاذ کرد. به ویژه اگر واقعا می خواهیم ریشۀ معضلات کنونی جامعۀ بشری و راه حل آن را بفهمیم باید روش و رویکرد کمونیسم نوین را اتخاذ کنیم و وارد راه حقیقی مبارزه برای ریشه کن کردن هر شکل از ستم و استثمار از طریق انقلاب کمونیستی و استقرار جمهوری سوسیالیستی نوین ایران شویم که مختصاتش در سند «قانون اساسی برای جمهوری سوسیالیستی نوین ایران» آمده است.

حجاب اجباری را دفن کنیم! جمهوری اسلامی را سرنگون کنیم! پیش به سوی استقرار جمهوری سوسیالیستی نوین ایران!

حزب کمونیست ایران (مارکسیست- لنینیست- مائوئیست)

اول مهر ۱۴۰۱