ماهیت پروژۀ «صلح» اردوغان با پ.ک.ک چه بود؟!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۱۱ دقیقه

گزیده ای از مقاله «محتشم امپریال- امپراتوری» از نشریه حقیقت شماره ۶۳ خرداد ۱۳۹۲
هدف از این گزیده، دادن تصویری از پیش زمینه های ائتلاف پارلمانی میان اردوغان و احزاب و جریان های «چپ» ترکیه در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۱۵ است که پ.ک.ک نقش کلیدی در بسیج نیروهای مختلف طیف «چپ» ترکیه در ورود به این ائتلاف بازی کرد. نشریه آتش

پیام نوروزی اوجالان و عقب نشینی چریک های پ.ک.ک
پنجشنبه ۲۱ مارس ۲۰۱۳ (اول فروردین ۱۳۹۲) شهر آمِد (دیاربکر) واقع در جنوب شرقیِ ترکیه شاهد مراسم جشن نوروزی استثنایی بود. این گردهمایی توسط شهرداری شهر برگزار شد و صدها هزار نفر (و به تخمین برخی آمارهای دیگر، یک میلیون نفر) از مردم این شهر و سایر شهرهای کردستان ترکیه در آن شرکت کردند؛ با حضور نمایندگانی از احزاب کردی ایران، سوریه، عراق و نیز میهمانانی از سایر کشورهای منطقه. نمایندگان پارلمانیِ حزب صلح و دموکراسی (BDP) که هوادار پ.ک.ک می باشد و شهردار شهر آمِد به زبان کردی در مورد پروژه ی «صلح و دموکراسی در ترکیه نوین» سخن راندند. اما مهمترین فراز این مراسم پیام کتبی عبدالله اوجالان رهبر پ.ک.ک از زندان اِمرالی خطاب به کردهای ترکیه و به ویژه چریک های مسلح این حزب در کوهستان قندیل بود که در آن خواهان عملی کردن آتش بس نظامی شده بود. این پیام با استقبال دولت های اروپایی و ایالات متحده آمریکا روبرو شد و نوروز از سوی دولت ترکیه نیز به رسمیت شناخته شد. رجب طیب اردوغان نخست وزیر ترکیه در این رابطه گفت: «با تحقق این پیام، فضای سیاسی هم در ترکیه و هم در کل منطقه تغییر خواهد کرد». (۱)
بسیاری از تحلیلگران، مقامات سیاسی و صاحب نظران در عرصه مسائل خاورمیانه بر این باورند که اگر این پروسه به نتیجه قطعی برسد و جنگ سی ساله میان کردهای این کشور و دولت متوقف شود، پیامدهای آن نه تنها بر آینده سیاسی و اقتصادی ترکیه بلکه بر کل منطقه خاورمیانه تأثیرات عمده ای خواهد گذاشت. اوجالان نیز در پیام نوروزی خود از چشم گشودنشان بر یک ترکیه و یک خاورمیانه جدید سخن گفت و تاکید کرد که «اینک در نقطه ای هستیم که باید اسلحه ها خاموش شده و ایده ها و سیاست حرف بزنند» او کُردها و تُرک ها را «دو قدرت استراتژیک» در خاورمیانه خواند که باید با هم متحد شده و یک جامعه دموکراتیک «به سود فرهنگ و تمدن بنا کنند». (۲)
این پروسۀ «صلح» در واقع بخشی از یک پروژۀ عظیم سیاسی- اقتصادی- نظامیِ امپریالیستی در منطقۀ خاورمیانه بوده و در داخل ترکیه نیز بخشی از یک نقشۀ بزرگتر برای تثبیت و تقویت دولت ترکیه است تا بتواند به نیابت از سوی امپریالیسم آمریکا، نقشی بزرگتر در خاورمیانه ایفا کند.
هدف دولت ترکیه از «صلح: با پ.ک.ک، به طور عام ایجاد ثباتِ سیاسی در داخل ترکیه و به طور خاص؛ تکیه بر پ.ک.ک و حکومت اقلیم کردستان در عراق برای اهداف منطقه ای اش می باشد. معاون سابق میت (سرویس اطلاعات ترکیه) در اظهار نظری گفت مذاکرات ایمرالی (مذاکره دولت ترکیه با اوجالان) اهمیت زیادی دارد و لازمۀ «خیز بلند ترکیه به سوی اهداف سیاسی و اقتصادی منطقه ای و جهانی» است. (۳) به گفته سینان اولگن رئیس موسسۀ تحقیقاتیِ ادام Edam در ترکیه: «اگر ترکیه اختلافاتش را با کردهای خود حل کند، طبیعتا در موقعیتی خواهد بود که با کردهای منطقه در سوریۀ عراق وارد ائتلاف بشود. می توان گفت که ترکیه در حال تبدیل شدن به یک بازیگر مدعی، با نفوذ و مطمئن در منطقه است.» (۴)
ترکیه مصمم است تا دسامبر سال ۲۰۱۳ «مسئله کرد» را در داخل مرزهای خود حل کند. برای رسیدن به این مقصود به دنبال تحقق چند سیاست است: یکم، عقب نشینی نیروهای مسلح پ.ک.ک به قندیل (در کردستان عراق)، دوم، آغاز پروسه انتقال ۲۰۰۰ چریکِ پ.ک.ک به سوی کردستان عراق در اواسط ماه مه. (۵) سوم، تصویب قانون اساسی جدید ترکیه که راه را برای ادغام بورژوازی کُرد در ساختار سیاسی دولت ترکیه می گشاید.
علاوه بر این ترکیه آرزوهای دیگری مانند تکیه بر پ.ک.ک و حکومت اقلیم کردستان برای ادغام اداری و اقتصادیِ کردستان سوریه در حوزۀ زیر نفوذ آنکارا در سر دارد. به گفتۀ تحلیلگران، به این ترتیب ترکیه «مسئله کرد» را از داخل مرزهای خود به بیرون آن منتقل کرده و تلاش خواهد کرد که آن را از نقطه ضعف به نقطه قوت منطقه ای خود تبدیل کند.
فشار آوردن بر اتحادیۀ اروپا برای قبول عضویت ترکیه محور دیگری از پروژه است. «صلح» با پ.ک.ک قرار است نقطه قوت ترکیه در ورود به اتحادیه اروپا باشد. اتحادیه اروپا بعد از صلح دولت ترکیه با پ.ک.ک و تصویب قانون اساسی جدید هیچ عذری برای نپذیرفتن ترکیه ندارد. (قانون اساسی فعلی می گوید «دولت جمهوری ترکیه بر مبنای خلق ترک بنا شده است» و یکی از موارد مورد نظر کردها تغییر این بند و بندهای مشابهی است که بر حق حاکمیت انحصاری ملت ترک تأکید کرده و موجودیت سایر ملل در جمهوری ترکیه را به رسمیت نمی شناسند)
نوریل روبینی Nouriel Roubini اقتصاددان ترک در اجلاس اقتصادی اولوداغ گفت: اگر صلح میان دولت و پ.ک.ک برقرار شود «ترکیه وارد جهان موفقیت عظیم اقتصادی خواهد شد.» در همان اجلاس محرم ایلماز، رئیس اتحادیۀ صنعت گران و تجار ترکیه (توسیاد) که می توان وی را صدای بورژوازی بزرگ ترکیه دانست گفت: «اگر صلح برقرار شود و یک قانون اساسیِ فراگیر تصویب شود ترکیه تبدیل به قدرتی می شود که هیچ چیز نمی تواند متوقفش کند.» و روزنامه دیلی نیوز خبر دارد که در راستای تغییرات اداری در ساختار دولت ترکیه در ژانویۀ ۲۰۱۳ در پارلمان ترکیه تصویب شد که هرکس حق دارد به زبان مادری خود در دادگاه ها شهادت دهد یا محاکمه شود. در اجرای این قانون، نظام قضائی ترکیه بیش از هفت هزار نفر مترجم و متخصص از جمله مترجمین کرد را استخدام کرده است . (۶)

بازی بزرگ نفتی و امپراتوری عثمانی
روزنامۀ فاینانشال تایمز در مورد خطرات «صلح با پ.ک.ک» نوشت: اگر سیاستِ دولت ترکیه آن است که با آوردن کردهای عراق و سوریه به زیر منطقۀ نفوذ ترکیه، در ترکیه حداقل امتیازات را به کردها بدهد، پروژۀ «صلح» با پ.ک.ک خطری برای ثبات دولت ترکیه نخواهد داشت. این روزنامه نوشت: «در چارچوب یک حوزۀ ترکی (Turkosphere) تمایلات پان-کردی برای دست یافتن به دولتی مستقل کمرنگ خواهد شد.» نویسندۀ فاینانشال تایمز توضیح می دهد که منظور از «حوزه ترکی» وجود دو ملت در چارچوب دولتی واحد است که سوختش توسط ادغام اقتصادی (و مقداری نفت و گاز عراق) تامین می شود و سنی های ترک و کرد شانه به شانۀ یکدیگر در مقابل قدرت های شیعۀ تهران، بغداد و دمشق صف آرائی کنند! (۷)

یک پایۀ دیگر سیاست ترکیه در «صلح» با پ.ک.ک، بازی های امنیتی برای به زانو در آوردن این حزب در تمامی زمینه ها است. پروژه «صلح» با پ.ک.ک دادنِ حداقل امتیازات به کردهای ترکیه و هم زمان تقویت روابط دولت ترکیه با اقلیم کردستان عراق است که به عنوان یک شبه دولت عمل می کند. دولت طیب اردوغان از یک سو به اوجالان وعده می دهد و از سوی دیگر برنامه های امنیتی برای دامن زدن به انشعاب در پ.ک.ک و ایجاد انشقاق میان پ.ک.ک و متحدینش در جریان است.
علاوه بر این سازمان امنیت ترکیه در حال تقویت جریان های اسلامی علیه پ.ک.ک است. در هفتۀ اول آوریل ۲۰۱۳ به مدت چند روز در دانشگاه دجله در شهر آمد (دیاربکر) میان دانشجویان هوادار پ.ک.ک و دانشجویان اسلامی که طبق گزارش روزنامه های ترک «حزب الله» هستند درگیری های خونین رخ داد.
از سوی دیگر، سرمایه های کلانی به قصد سرمایه گذاری های بزرگ به سوی دیاربکر سرازیر شده است. قرار است این شهر تبدیل به قطب اقتصادی دینامیک منطقه کردستان شود. روشن است که چنین پروژه هایی خود بخشی از رشوه دادن به بورژوازی بزرگ کرد است.

اوجالان چگونه پایه هایش را قانع می کند
پ.ک.ک فقط یک نیروی نظامی چند هزار نفره نیست، بلکه در میان مردم کردستانِ ترکیه و حتا کردستان ایران، سوریه و عراق نفوذی گسترده دارد. مردم روستاهای آمِد در پاسخ به این که «چه می خواهید» قادرند فرمول های اوجالان در مورد جامعۀ آینده را تکرار کنند که «جامعۀ کنفدرال دموکراتیک و اکولوژیک و ژِنولوژیک و …» (۸)
این سازش را نمی توان خیانتی به طبقۀ بورژوازی کرد به حساب آورد. زیرا هدف این طبقۀ اجتماعی در کردستان گرفتن سهمی از قدرت سیاسی و اقتصادی بوده است و با این سازش تا حدی آن را به کف خواهد آورد. این بورژوازی همواره منافع طبقاتی خود را مساوی با منافع توده های کارگر و دهقان کرد قلمداد کرده است و امروز نیز اوجلان در مقام سخنگوی منافع این طبقه تلاش می کند مردمی را که سال ها چشم امید به وعده های پ.ک.ک بسته بودند بباوراند که این سازش به نفع آنان است. فارغ از این که رهبریِ پ.ک.ک چقدر بتواند با خیال بافی های سیاسی توده های طرفدار خود را قانع کند، این پروژه در جوهر خود چیزی نیست جز خیانت به امید و فداکاری های آنان. هر زمان که مبارزه ای در میانۀ راه سقط شود، نتیجۀ آن یأس و سرخوردگی بوده، اغلب به رشد عرفان، دین و خرافه منتهی می شود و حتا موجب قهقرا و عقبگرد در روابطِ اجتماعی میان خودِ توده های مردمی می شود که طی سالیان دراز مبارزه، رشته های همبستگی و اتحاد با یکدیگر بافته بودند.
اوجالان در پیام نوروزی خود از چشم گشودنشان بر یک ترکیه و یک خاورمیانه جدید سخن گفت و اینکه در نقطه ای هستند که باید سلاح ها خاموش شده و ایده ها و سیاست حرف بزنند. او کردها و ترک ها را «دو قدرت استراتژیک» در خاورمیانه خواند که باید با هم متحد شده و یک جامعه دموکراتیک «به سود فرهنگ و تمدن بنا کنند». این ادبیات و این رویکرد رهبر پ.ک.ک پدیده جدیدی نیست و در واقع مرحله نهایی جهت گیری ایدئولوژیک و سیاسی است که از مدتها پیش آغاز شده بود و مرکز آن به رهن گذاشتن بیش از سی سال مبارزات مردم کردستان علیه ستم گری ملی و دست یافتن به جایی در قدرتِ سیاسیِ حاکم و یافتن راه حلی رفرمیستی و تسلیم طلبانه برای مساله کرد در ترکیه است. عبدالله اوجالان اندکی پس از دستگیری اش در سال ۱۹۹۹ و در جریان محاکمات قضایی و سپس نامه نگاری در سطح بین المللی، چارچوبه نظری این سازش و چرخش را شخصا تئوریزه کرد و پیرامون آن چندین جلد کتاب به رشته تحریر در آورد و مدعی شد، راه حل عملی برای حل مساله کرد در ترکیه و ستم ملی در این کشور و در کل خاورمیانه را سنتز کرده است. راه کارهای اوجالان و «کنفدرالیسم دمکراتیکِ» مدنظرش در واقع معجونی است آشفته و ناهمگون که با به عاریت گرفتن نظریه های پست مدرنیستی و شبه آنارشیستی و ایده آلیستی پیرامون مسائل کلیدی و مهمی چون دولت، طبقات، ستم ملی، رهایی زنان به وجود آمده است. به عنوان نمونه او در مورد ماهیت اقتصادی جامعه مورد نظرش می نویسد که این مدل و این جامعه: «…در برابر عناصر مدرنیته کاپیتالیستی که محیط زیست را تخریب می کنند و بیش از حد سود گرایند، از جامعه و محیط زیست محافظت خواهد کرد. این اقدام را نیز از راه کمون های اقتصادی و اکولوژیک که سود را مبنا قرار نمی دهند، نیازهای اساسی جامعه را برآورده می سازند و از محیط زیست صیانت به عمل می آورند عملی خواهد ساخت. مانع از احتکار انحصارگران بر بازار خواهد شد. عناصر کاپیتالیستی از میان برداشته نخواهد شد اما به میزان زیادی با محدودیت مواجه خواهند گشت و ….» (۹)
حفظ محیط زیست آن هم در چارچوب سرمایه داری؟ مقابله با سود گرایی آن هم با حفظ عناصر کاپیتالیستی؟ این ها در بهترین حالت، فریب و خودفریبی است . «پروسۀ صلح و دموکراسی» که اوجالان در پیام نوروزی اش به توده های کرد وعده داد چیزی نیست جز ادغام هرچه بیشتر کردستانِ ترکیه و اقلیم کردستان در یک نظام فرماندهیِ سود که عملکردش مانند باقیِ نقاط جهان چیزی نخواهد بود جز قربانی کردن حیات مردم و محیط زیست در محراب سرمایه. زیرا بر خلاف ایده آلیسم «آپوئیستی» سرمایه داری و نظام سرمایه، ماهیت و قانونمندی هایی دارد که با ادعا و موعظه نمی توان آن را انکار کرد و تضادهای بنیادین و ضد انسانی این سیستم را جزء از طریق یک راه حل کمونیستی و انقلابی به نفع یک جامعه بنیادین نوین نمی توان حل کرد. اوجالان، مانند هر بورژوا دموکراتِ دیگری می خواهد رفع ستم ملی، جلوگیری از تخریب محیط زیست و ممانعت از انحصار بر بازار را بدون سرنگونی بورژوازی و طبقات حاکمه، بدون دولت سوسیالیستی و بدون برداشته شدن عناصر کاپیتالیستی به دست آورد و مانند هر رهبر بورژوای تسلیم شده ای، آن را از طریق همزیستی مسالمت آمیز با بورژوازی و دولت حامی آن میسر می داند.
در پس زمینه این پروژه دو احتمال برای پ.ک.ک و کردهای ترکیه وجود دارد؛ یکی اینکه از طریق خلع سلاح گریلاها و راندن آنان به کردستان عراق که قرار است تا دسامبر ۲۰۱۳ کامل شود زمینه را برای سرکوب پ.ک.ک و شاخه نظامی آن فراهم کنند و دیگر اینکه رزمندگان آن را با واسطه بورژوازی کُرد در ماجراجویی های نظامی ترکیه ادغام و آن ها را به سربازان توسعه طلبی های دولت ترکیه و امپریالیست ها در منطقه تبدیل کنند. چیزی که در کردستان عراق تا حد زیادی اتفاق افتاده است و قوای پیشمرگه و احزاب کردی آن عملا به عوامل امپریالیسم آمریکا در عراق تبدیل شده اند. یک نکته قابل تأمل این است که خود رهبر پ.ک.ک نیز این مساله را تأیید کرده است که امپریالیسم به دنبال تبدیل کردن کردها و از جمله کردهای ترکیه به ذخیره ارتجاعی خود در منطقه است و حتی می خواهد کردستان را به اسرائیل دوم تبدیل کنند و از آنان نیروی قابل اتکایی بسازند. با این وجود اوجالان مدعی است که «کنفدرالیسم دموکراتیک» مغایر با این روند است و بذرهای رهایی کل منطقه را در خود حمل می کند و پیشنهاد «صلح» مد نظرش را نیز در راستای خنثی کردن این پروژه امپریالیستی می داند.
اوجالان سخت در تلاش است تا با نظریه پردازی مغشوش، ماهیت این پروژه را «موجه» جلوه دهد. او مدعی است تئوری اش یک بدیل مثبت به نام « دولت-ملتِ دموکراتیک» را جایگزین پدیده « دولت-ملتِ کاپیتالیستی» (به عنوان علت عمده تمام فجایع و مشکلات بشر و از جمله خلق های خاورمیانه) کرده است. اما در واقع با تبدیل شدن کردستان و پتانسیل های اقتصادی و نظامی آن به محور جدیدی در حیات اقتصادی و نظامی دولت ترکیه، عملا به تثبیت و بقا و تحکیم هر چه بیشتر این دولت خدمت می کند. البته، اوجالان چه در پیام نوروزی اش و چه پیش از آن در کتابی به نام «نقشه راه» خواهان آن شده بود؛ یعنی وحدت نیروهای سیاسی کُرد با دولت ترکیه برای ایجاد «عثمانی قرن بیست و یکم» در منطقه و جهان و این دقیقا تز حزب عدالت و توسعه (AKP) و ایدئولوگ های دولت اردوغان است.
اوجالان این سمت گیری با طبقات حاکمه در ترکیه و دولت فعلی آن و ایدئولوژی ارتجاعی «حزب عدالت و توسعه» (آکپ) را در فرازهای اسلامی پیام نوروزی اش بار دیگر اثبات کرده است. او نوشت: «خلق ترک… باید زندگی مشترک خود با کُردها را زیر پرچم اسلام مبتنی بر اصول دوستی و همبستگی به رسمیت بشناسد… حقیقت پیام های موسی، عیسی و محمد امروز با نویدهای نوین در زندگی ما عملی می شوند». معنی اش این است که کنفدرالیسم دموکراتیک و «کمونالیسم اکولوژیک» اوجالان تضادی با دین ندارد و حتی با اسلامگرایی و عظمت طلبی اسلامی-عثمانی آکپ نیز قابل ترکیب است. او بارها و بارها در آثار ده سال اخیر خود بر ضرورت وحدت اسلامی دو ملت کُرد و ترک تأکید کرده است و خطاب به بورژوازی ترک خاطرنشان کرده که شکل گیری جمهوری ترکیه محصول این وحدت استراتژیک بوده است.

سخن آخر:
در عصرِ کنونی که عصر حاکمیتِ نظام سرمایه داری امپریالیستی بر جهان است، افق ها و برنامه های ناسیونالیستی حتا در زمینه حل مسئله ملی محکوم به شکست اند و فقط در چارچوب انقلاب پرولتری می توان ستمگری ملی را پایان بخشید. زیرا ستم ملی در کشورهای تحت سلطه جزء لاینفک کارکردهای نظام ستم و استثمار حاکم در هر کشور است و همچنین نقش کلیدی در تامین سلطۀ قدرت های امپریالیستی باز می کند و در زمره گسل های اجتماعی است که برای انباشت سودآور سرمایه ضروری است. عصرِ مترقی بودن دولت-ملت سازی چند قرن است که پایان یافته است. افق ها و برنامه های ناسیونالیستی حتا در زمینه حل مسئله ملی محکوم به شکست اند. زیرا در عصر امپریالیسم هر راه حل دیگری جز انقلاب پرولتری لاجرم به بازسازی همان ساختارهای ستم و استثمار سرمایه داری امپریالیستی در شکل هایی جدید منتهی می شود.
اما این گسل ها در عین حال که برای عملکرد سرمایه داری ضروری بوده است، همواره منبع بی ثباتی سیاسی نیز بوده اند؛ چیزی که تعجب آور نیست. اقدامات نظام سرمایه داری برای رفع موانع و حصرهای مقابلِ حرکت سرمایه در نهایت تبدیل به موانع و تضادهای بحران زا در برابر آن می شوند. این امر ذاتیِ حرکت سرمایه است. بنابراین، ستم ملی، از یکسو ساخته و ضرورتِ کارکردِ این نظام است و از سوی دیگر سرچشمۀ بحران ها و بی ثباتی های سیاسی برای نظام ستم و استثمار حاکم می باشد. در نتیجه، از یک طرف ساختارهای ستم ملی را فقط در چارچوب نابود کردن ساختارهای سیاسی حاکم یعنی دولت های موجود و استقرار دولت پرولتری و نظام سوسیالیستی که محو تمایزات طبقاتی و اجتماعی ضرورت ذاتی اش است، می توان از بین برد. از سوی دیگر ملل تحت ستم همواره منبع سربلند کردن شورش های توده ای علیه نظام حاکم اند و دارای ظرفیت عظیمی برای تبدیل شدن به یک جنبش انقلابی الهام بخش می باشند. اما برای تبدیل این ظرفیتِ انقلابی به فعلیتِ انقلابی نیاز به یک خط انترناسیونالیستی، ایجاد بزرگترین اتحاد ستمدیدگان و استثمارشوندگان از هر ملتی برای نابود کردن دولت های کهنه و استقرار دولت های سوسیالیستی نوین است.

۱-http://www.tinyurl.com/bl86z96
۲-http://www.edalat.org/sys/content/view/8072
۳-کردپرس. تاریخ: ۱۳۹۱/۱۱/۲ کد مطلب: ۳۸۶۶۵ : جواد اُنش معاون سابق سرویس اطلاعاتی میت که در عین حال از کارشناسان صاحب نظر در حوزه کردشناسی و رفتارشناسی پ.ک.ک است، در گفتگو با روزنامه ینی شفق، مذاکرات ایمره آلی را یک مقطع سیاسی حساس دانسته و در این خصوص گفته است: « سال ۲۰۱۳ برای ترکیه و کردها یک سال سرنوشت ساز است. ما در سال های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ دو انتخابات بزرگ و مهم در پیش رو داریم و در صورتی که بتوانیم در سال جاری به موضوع ترور پایان داده و با کردها به توافق برسیم، در مقاطع بعدی خواهیم توانست خیز بلندی به سوی اهداف سیاسی و اقتصادی منطقه ای و جهانی خود برداریم. من پس از بازنشسته شدن، با سران و فعالان سیاسی کُرد گفتگوهای فراوانی داشته و در اغلب کنفرانس ها و نشست های مهم آنان حضور دارم و به این نتیجه رسیده ام که کردها نیز خواهان برقراری آرامش و صلح بوده و برای پذیرش چنین فضایی آمادگی دارند».
۴-صدای آمریکا به زبان انگلیسی- اول آوریل ۲۰۱۳
۵- تاکنون مسعود بارزانی رئیس حریم اقلیمی کردستان عراق و سرکرده حزب دموکرات کردستان عراق، نقش مهمی در مذاکرات صلح میان پ.ک.ک و دولت ترکیه بازی کرده است و قرار است نقش مهمتری در نظارت بر خلع سلاح پ.ک.ک ایفا کند. دیلی نیوز ترکیه. ۹ آوریل. ص ۵- VERDA OZER
۶-روزنامه ی دیلی نیوز دوم آوریل ۲۰۱۳
۷-آنکارا با طناب کردیِ خاورمیانه بازی می کند. سوم آوریل ۲۰۱۳. روزنامه ی فاینانشال تایمز نوشته ی دیوید گاردنرAnkara pulls at Mideasts Kurdish thread-By David Gardner
۸-ژنولوژیک، واژه ای بر گرفته از ژِن در زبان کردی به معنای زن.
۹-اوجالان، عبدالله ، نقشه راه ، ترجمه باران ر. بریتان ، مرکز نشر آثار و اندیشه های عبدالله اوجالان ، ۱۳۹۱/ ژوئن ۲۰۱۲ ، صفحه ۱۱۴