چهار نکته در مورد تعرفه های رژیم فاشیست ترامپ/ماگا

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

هفتهٔ گذشته، در یک تغییر عمده در سیاست اقتصادی، ترامپ سیاست تعرفه ای جامع جدیدی را تصویب کرد که شامل وضع عوارض ۱۰٪ بر تمام کالاهای وارداتی به ایالات متحده می شود. او تعرفه های بالاتری نیز برای کالاهای خاص مانند خودروها، نیمه هادی ها و داروها (۲۵٪) وضع کرد. این اقدام بلافاصله شوکی به اقتصاد جهانی وارد کرد و بورس های سراسر جهان با سقوط مواجه شدند.

تعرفه نوعی مالیات یا عوارض است که بر کالاهای وارداتی از سایر کشورها به آمریکا اعمال می شود. این ابزاری در رقابت سرمایه داری است که تأثیر کلی آن افزایش قیمت ها خواهد بود. ترامپ در اعلامیه اش صراحتاً بیان کرد که قصد دارد تعرفه های بالاتری بر شرکای تجاری اصلی مانند چین، ویتنام، ژاپن و اتحادیهٔ اروپا تحمیل کند.

این تغییر بسیار مهمی در سیاست آمریکاست. تأثیر آن – چه در اینجا و چه در سطح جهانی – هنوز نامشخص است. چهار نکتهٔ اساسی برای درک آنچه اتفاق میافتد، دلایل آن (در حد اطلاعات فعلی) و منافع بشریت در این زمینه:

۱. این تعرفه ها تجلی این اصل فاشیستیِ ترامپیستی است که – همانطور که باب آواکیان هفتهٔ گذشته گفت – «قدرت ویرانگرِ خام باید در عرصهٔ بین المللی حکمرانی کند، بدون حتی تظاهر به پایبندی به قوانین بین المللی یا توجه به حاکمیت – یا حتی حق بقا – مردم و کشورهای ضعیفتر…» (از پیام رسانه های اجتماعی @BobAvakianOfficial در REVOLUTION #114.)

این تعرفه ها اشتباهی احمقانه یا بی معنی نیستند بلکه بخشی از یک دیدگاه و استراتژی هستند که هدفشان بازآرایی رادیکال جهان از نظر اقتصادی، سیاسی و نظامی به نفع آمریکاست. این استراتژی به شدت انفجاری است و بسیاری از تحلیلگران از آن به عنوان اقدامی «شبه جنگی» یاد می کنند.

۲. ترامپ دروغ میگوید که آمریکا توسط کشورهای دیگر «استثمار شده است». دهه هاست که آمریکا استثمارگر و ستمگر شمارهٔ یک جهان بوده است، با بهره کشی از کشورهایی مانند چین، ویتنام، کامبوج و بنگلادش. میلیون ها نفر – از جمله ۱۵۰ میلیون کودک در شرایط سخت کار می کنند تا کالاهای ارزان برای شرکت های آمریکایی مانند اپل، نایکی، والمارت و اچ اند ام تولید کنند، که قیمت ها را در آمریکا پایین نگه می دارد و سودهای کلان را به میلیاردرهای آمریکایی سرازیر می کند.

بسیاری از مخالفان این تعرفه‌ها بر آسیب‌هایی تمرکز کرده‌اند که این سیاست به مردم آمریکا وارد خواهد کرد. بله، این تعرفه‌ها به بسیاری از مردم این کشور که همین حالا هم با مشکلات معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند، صدمات واقعی وارد خواهد کرد. اما آسیب بسیار بزرگ‌تر متوجه کشورهایی خواهد شد که آمریکا طی ۷۰ سال گذشته به غارت و استثمار آنها پرداخته است—ویتنام ها، بنگلادش‌ها، نیجریه ‌ها، گواتمالا‌ها و همهٔ کشورهای دیگری که منابع و مردمشان مثل خون به کام این امپریالیسم‌های انگلی مکیده شده‌اند. این تعرفه‌ها ابزاری برای تشدید این رابطهٔ انگلواره است.

۳. هرگونه رنج و مشقتی که این سیاست‌ها برای مردم این کشور به همراه بیاورد، به خودی خود باعث سقوط رژیم نخواهد شد. تأثیر اقتصادی این تعرفه‌ها ممکن است بخشی از عواملی باشد که مردم را به خیابان‌ها بکشاند یا حتی برخی از لایه‌های حاشیه‌ای حامیان ترامپ را تکان دهد—اما این تأثیرات به تنهایی نمی‌تواند پایگاه اجتماعی ترامپ را از فاشیسم جدا کند. بلکه ممکن است شووینیسم «اول آمریکا»، هیستری ضد مهاجرتی، برتری‌طلبی سفید و هجمه به زنان و جامعهٔ ال جی‌بی‌تی‌کیو را حتی در شرایط سخت اقتصادی تقویت کند.

همانطور که باب آواکیان در پیام رسانه‌ای خود انقلاب شماره ۱۱۴ اشاره می‌کند:

«… فقط وضعیت اقتصادی نیست که پایه اجتماعی فاشیسم را تحریک کرده بلکه جایگاه اجتماعی‌شان نیز هست. برای صفوف فاشیست‌های «آمریکا را دوباره باعظمت کنیم»(MAGA)، حتی فراتر از شرایط اقتصادی‌شان، یک عامل محرکهٔ قدرتمند و منحط و پست، پافشاری آنان بر برتری نژاد سفید و مردسالاری، نفرت از جامعهٔ ال جی‌بی‌تی‌کیو و مهاجران (به ویژه مهاجران از کشورهایی که ترامپ با عبارت نژادپرستانه کثیف اش آنها را «کشورهای خاکروبه» می خواند) است. از نگاه این فاشیست‌ها این است معنای واقعی شعار « آمریکا را دوباره باعظمت کنیم». و همهٔ اینها دروغ‌های آشکار، خرافات ضدعلمی و تئوری‌های توطئهٔ جنون انگیز را تقویت می‌کند – با هدف قرار دادن گروه‌های آسیب‌پذیر، از مهاجران به عنوان «جنایتکاران خطرناک» گرفته تا افراد ترنس که به عنوان آدم ربایان فاسد معرفی می‌شوند.»

حالا بیش از هر زمان دیگری، نیاز به نیرویی است که ماهیت این رژیم فاشیستی را افشا کند، در اعتراضات توده‌ای متحد شود و این خواسته که رژیم فاشیستی ترامپ باید برود!  را در هر گوشه جامعه به اهتزاز درآورد و دست به اقدام بزند تا چنان بحران سیاسی ایجاد شود که رژیم ترامپ نتواند حکومت کند و دستور کار حکومت فاشیستی خود را پیش ببرد. در ترکیب با تکان شدید و تغییر رادیکالی که این تعرفه‌ها ممکن است ایجاد کنند، اگر برای شکست این فاشیسم اقدام کنیم—قبل از آنکه دیر شود—شانس واقعی برای موفقیت وجود دارد.

۴. خواه امپریالیست‌های حاکم سیاست «تجارت آزاد» را در پیش بگیرند یا سیاست تعرفه‌های شدید، هر دو گونه‌ای از یک نظام استثمار بیرحمانۀ بین‌المللی هستند – نظامی که روزبه‌روز روحیه‌ها را درهم می‌کوبد و زندگی میلیاردها انسان را نابود می‌کند.

باب آواکیان در مجموعه‌ی خود درباره‌ی استثمار(استثمار: چیست و چگونه می‌توان به آن پایان داد؟ و پایان دادن به استثمار و تمام ستم‌ها) توضیح می‌دهد که چرا این نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی ناگزیر به چنین اقداماتی است و چگونه یک نظام سوسیالیستی می‌تواند روند فرارفتن از استثمار و تمام تقسیم‌بندی‌های خصومت‌آمیز میان انسان‌ها را آغاز کند.

همان‌طور که باب آواکیان می‌گوید، چنین شوک‌های رادیکالی می‌توانند:

«باور مردم را به این که “روشی که همیشه بوده تنها روش ممکن است” متزلزل کنند. می‌توانند مردم را بیش‌تر به پرسش‌گری وادارند – معنایی واقعی کلمه، حتی آن‌ها را مجبور به پرسش‌گری کنند – درباره‌ی روش گذشتۀ امور و این که آیا باید به همین منوال ادامه یابد. و این امر به‌ویژه زمانی محتمل‌تر است که نیروهای انقلابی در میان مردم حضور داشته باشند، واقعیت عمیق‌تر آنچه در جریان است را روشن کنند، و این پیام را برسانند که راهی دیگر برای زندگی کردن وجود دارد.»