اعدام های اخیر و اعتصاب سراسری در کردستان

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

بار دیگر، جمهوری اسلامی طی اقدامی زبونانه و در اوج ناباوری دست به جنایتی بزرگ زد؛ در سپیده دم نوزده اردیبهشت پنج تن از بهترین فرزندان خلق را به قتل گاه برد و جان عزیزشان را گرفت. این اولین جنایت این رژیم نیست و تا پاک شدن این رژیم از صحنه زندگی مردم آخرین اش هم نمی تواند باشد. اغلب این جوانان به اتهامات واهی و در دادگاههای قرون وسطائی چند دقیقه ای به اعدام محکوم شده اند.

این اقدام رژیم در همان ساعات اولیه خود موجی از اعتراض خصوصا در خارج از کشور را برانگیخت. مردم، بویژه جوانان مبارز در گروههای چند نفره در ساعات اولیه صبح حادثه به سفارتخانه های رژیم هجوم برده و اعتراض خود را با خشم و نفرت ابراز کردند.

این بار موج اعدام جوانان و خطه کردستان را آماج قرار داده است این بار حربه تبلیغاتی رژیم برای موجه نشان دادن این اعدامها «عضویت در سازمانهای مسلح کرد»” و بکار گیری روشهای مبارزه قهرآمیز است. حتی اگر این عزیزان معتقد به مبارزه مسلحانه بودند و در این راه فعالیت هایی را سازمان دادند، امر شان بر حق بوده است. متشکل شدن حق مردم است. کاربرد قهر توسط مردم در برابر رژیمی خونخوار که تا بدندان مسلح بوده نه تنها عادلانه است بلکه باید مورد حمایت همگان قرار گیرد. تنها کسانی واقعا مخالف قهر ضد انقلابی هستند که از قهر عادلانه حمایت کنند.

اما «جرم و گناه» واقعی آنان از نظر رژیم این نبوده است. آنان به عنوان انسانهای آگاه، آرمانخواه و معترض به دار آویخته شدند. نامه های فرزاد کمانگر سند گویایی است که چرا رژیم این معلم آگاه، زحمتکش و مردم دوست را  نتوانست تحمل کند. جنایتکاران جمهوری اسلامی از این طریق می خواهند مردم را مرعوب کنند و به سکوت و انفعال وادارند. زهی خیال باطل! این رژیم حق مجازات هیچکس  را ندارد این رژیم خود باید محاکمه شود. کسانی که  با قتل عام بهترین فرزندان مردم طی این سی سال جامعه را به قهقرا بردند؛ کسانی که مظهر تجاوز به دختران  و پسران جوان در زندانهای رسمی و غیر رسمی  هستند باید مجازات شوند نظام قضائی قرون وسطائی جمهوری اسلامی بر پایه عدالت سلاخ خانه ای استوار است. در این زمینه هیچ شکی نباید بخود راه داد.

امروزه سئوال بر سر چند و چون قضاوت نیست، سئوال بر سر این است که قضات کیانند؟ جانیان واقعی کیانند؟ سئوال بر سر موجودیت مشتی اقلیت مفتخور و فاسد است که حاضرند برای حفظ منافع و قدرت ارتجاعی شان به هر جنایتی دست یازند. سئوال بر سر بود و نبود یک رژیم بحران زده و مستاصل است. اینرا بهتر از هر کسی گردانندگان جمهوری اسلامی دریافته اند. به همین دلیل به چنین اعمالی روی آورده اند. آنان بهتر از هر کسی از بی پایگی و شکنندگی نظام شان باخبرند و می دانند که تنها اقدام پیشگیرانه شان خونریزی از پیکر خلق است. اما آنان مانند تمامی مرتجعین تاریخ نمی دانند سنگی که بلند کرده اند هر آن می تواند بر پاهای خودشان بیفتد. این کاریست که بر عهده مردم قرار دارد. این وظیفه کلیه نیروهای انقلابی و آزادیخواه و کلیه جنبشهای توده ای در داخل و خارج از کشور است که بی محابا به میدان آیند و مانع از ادامه و اجرای این توطئه های جنایتکارانه علیه بهترین فرزندان مردم شوند.

ما ضمن حمایت از فراخوان کومله (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) مبنی بر اعتصاب همگانی در کردستان در روز پنجشنبه ۲۳ اردیبهشت، از مردم مبارز کردستان می خواهیم که این مبارزه را بر پایه همبستگی با مبارزات سراسری مردم ایران برای سرنگونی کلیت رژیم به پیش برند. امثال فرزاد کمانگر و شیرین برای رهایی همه انسانها از ستم ملی، جنسیتی و طبقاتی مبارزه می کردند و آمال و آرزوهای همه مردم ایران را نمایندگی می کردند.

نقشه های شومی که جمهوری اسلامی در سر می پروراند بیش از هر زمانی نشانه ضعف و استیصال این رژیم است. نشانه وقایع تکان دهنده و نبردهای خونینی است که در راهست. نبردهائی که باید قهر انقلابی سازمانیافته را برای تسویه حساب کامل با مرتجعین اسلامی در دستور کارخود قرار داده، نظام دولتی شان را سرنگون کرده  و جامعه ای نوین و انقلابی فارغ از ستم و استثمار را بنا نهد.

کی میرود ز خاطر خون روان یاران! مرگ بر جمهوری اسلامی!

 زنده باد انقلاب! زنده باد کمونیسم! ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۹

درود بیکران بر مردم مبارز کردستان!

مردم مبارز کردستان!

شما بار دیگر به میدان آمده اید؛ با جسارت و دلاوری!

این بار در شمار وسیع به میدان آمده اید، با گامهایی آهنین و با عزم و اراده ای استوار!

اقدام شما به اعتصاب سراسری، پاسخی بود به جنایتکاران حاکم که بزدلانه پنج تن از فرزندان مان را به قتل رساندند.

درود بر معلمان، استادان، دانش آموزان و دانشجویانی که پرچم آگاهی و آزادیخواهی فرزاد کمانگر را برافراشتند!

درود بر زنانی که یاد شیرین علم هولی را گرامی داشتند!

درود بر کارگران و زحمتکشانی که بر آتش خشم علی حیدریان دمیدند!

درود بر جوانانی که شور انقلابی فرهاد وکیلی را به نمایش در آوردند!

درود بر کارکنان بخش دولتی و خصوصی که ظلمی که بر مهدی اسلامیان روا داشته شد را بی پاسخ نگذاشتند!

درود بر آن زن نانوایی که از  لقمه نان فرزندان یتیم خود زد تا با اعتصاب همراهی کند!

درود بر آن شیر فروش زحمتشکی که از درآمد ناچیزش گذشت تا به اعتصاب یاری رساند!

درود بر مردم مبارز کامیاران، مریوان، سنندج، بوکان، بانه، سقز، مهاباد و همه شهرها و روستاهای کردستان که تهدید و ارعاب دشمن را به هیچ گرفتند!

اعتصاب شما بار دیگر به دشمن نشان داد که با خلقی مبارز و آگاه روبروست. خلقی که تشنه رهائی از ستم ملی و مذهبی، طبقاتی و جنسیتی است.  شما با اعتصاب خود نشان دادید که شعله مبارزه در کردستان خاموش ناپذیر است و هر آن می تواند زبانه گیرد و تباهی و ستم را بسوزاند.

رژیم تلاش زیادی به کار برد تا مانع این اعتصاب سراسری شود. انفراد و بی پایگی اش آن چنان عیان بود که تکرار  طرحهایی که برای ۲۲ بهمن سال گذشته در تهران بکار برد به مضحکه ای در سنندج بدل شد. اعلان ۲۲۲ جایزه نفیس و نقدی و جنسی به مناسبت دیدار خامنه ای از سنندج  پرکاهی بود در توفان اراده مردم. این ترفند مسخره فقط چند صد نفر از عوامل رژیم را به گرد خود آورد. طی سی سال گذشته رژیم بارها به مناسبت های دولتی به مردم فشار می آورد که بازارها را ببندند، اما کسی تبعیت نمی کرد. ولی این بار علیرغم تهدید و قلدری نتوانست مانع از بستن مغازه ها شود.

پس از سی سال همبستگی سراسری مردم کردستان بی نظیر بود. این اعتصاب بیان دور جدیدی از بپاخیزی توده های کرد است. بیان روحیه مبارزاتی جدیدی است که در میان اقشار و طبقات مختلف کردستان شکل گرفته است.  این امر دریچه جدیدی در برابر خیزش سراسری مردم ایران گشوده است. جنبش انقلابی در کردستان نه تنها خار چشم گردانندگان جمهوری اسلامی است، بلکه امتیازی برجسته و نقطه قوتی بزرگ برای مردم ایران می باشد. خلقی که  دهسال در مقابل جمهوری اسلامی مقاومت مسلحانه کرده، از تجربه غنی مبارزاتی و از آگاهی سیاسی بالایی برخوردار بوده، از نزدیک فواید مبارزه متشکل و رزمنده را مشاهده کرده، می تواند بار دیگر پرچمدار انقلاب در ایران شود. این جنبش انقلابی خلق کرد بود که در دوران انقلاب ۵۷ از سنت های مذهبی دوری جست، مبارزات عادلانه اش نقش مهمی در افشای ماهیت ارتجاعی خمینی داشت و تنها منطقه ای در ایران بود که انقلاب توانست از عمق و دوام بیشتری برخوردار شود.

امروزه نیز مبارزه مردم کردستان می تواند نقش مهمی در قطبی کردن مجدد خیزش سراسری داشته باشد. کردستان  از نظر سیاسی چشم اسفندیار رهبران موج سبز است. چرا  که ستم ملی یک رکن مهم ماشین دولتی ارتجاعی است که رهبران موج سبز برای ترمیم و اصلاح آن به میدان آمده اند. اهمیت جنبش کردستان در این است که می تواند چشم  بسیاری از زنان و جوانان مبارزی که نسبت به موج سبز متوهم اند را باز کند و مردم را در سراسر ایران یاری دهد که مبارزه شان را بر پایه صحیح به پیش برند: بر پایه منافع اکثریت ستمدیدگان جامعه نه منافع این یا آن جناح حکومتی.

مردم سراسر ایران نه تنها باید فعالانه از مبارزات مردم کرد حمایت کنند بلکه از تجارب انقلابی این خلق مبارز نیز بیاموزند. باید از نگاه و برخورد شوونیستی گسست کنند و نقش پیشروی این خلق و خلاقیتهای مبارزاتی اش را برسمیت شناسند و بکار گیرند.

با اعتصاب سراسری ۲۳ اردیبهشت، مردم کردستان دستاورد سیاسی مهمی کسب کرده اند. نه تنها باید تلاشی همه جانبه به کار برد تا این دستاورد از عمق و گسترش بیشتری برخوردار شود بلکه باید مانع از آن شد که نیروهای طبقاتی سازشکار و تسلیم طلب و مدافع ناسیونالیسم ارتجاعی از این دستاورد برای شراکت در ائتلافات بورژوایی سود جویند. کسانی که می خواهند به مردم کردستان حقنه کنند که دشمنان دیروز به دوستان امروز بدل شده اند.

کسانی که اعلامیه های موسوی و کروبی در محکومیت اعدامها را «نشانه گامی به جا و مسیری درست برای جلب اعتماد مردم کردستان» می دانند و عوامفریبی ها رهبران موج سبز حول چند و چون قضاوت را به عنوان همدردی با مبارزه مردم کرد جا می زنند. قوه قضائیه ای که توسط همین اصلاح طلبان بنیان نهاده شد و شمشیر «عدالت اش» تاریخا با خون ریزی از پیکر خلق کرد تیز شد. ملتی که از نظر رهبران موج سبز هنوز قوم محسوب می شود و آنان نیز مانند مردم دیگر نقاط ایران لایق «جمهوری اسلامی نه یک کلمه بهتر نه یک کلمه بیشتر» هستند.

مردم مبارز کردستان، روشنفکران مترقی و کمونیستهای انقلابی!

مسولیت بزرگی بر عهده شماست. شما می توانید  پرچمدار انقلاب دمکراتیک نوین و سوسیالیستی در این منطقه حساس از جهان باشید و آینده نوینی را برای بشریت رقم زنید.

  بیشک دور نوین مبارزات، وظایف جدیدی بر عهده همگی ما گذشته است. روزهای خاطره آفرین و با شکوه دیگری در راهند. جانفشانی ها و قهرمانی های زیادی باید از خود نشان دهیم. با دشمنی غدار روبروئیم که برخورد قهری با وی اجتناب ناپذیر است. تدارک پیروزمند این نبرد تلاش و سختکوشی بسیاری می طلبد. اینکه مبارزات ما این بار به پیروزی و رهایی کامل دست یابد منوط به آن است که از تجارب مثبت و منفی مبارزه در کردستان – در زمینه های سیاسی و نظامی- بیاموزیم، فراتر از آن از تجارب مثبت و منفی موج اول انقلاب های پرولتری – از کمون پاریس تا انقلاب اکتبر روسیه تا انقلاب فرهنگی در چین – درس گیریم و با تکیه به آن درسها راه پیروزی را هموار کنیم. اینکه موج جدید مبارزات مردم بشارتگر مرحله دوم انقلاب پرولتری شود یا خیر؟ بستگی به تلاش کمونیستهای انقلابی دارد که  با تکیه به سنتز نوینی از علم انقلاب نقش پیشاهنگی خود را ایفا کنند و طبقه کارگر، ملل ستمدیده، زنان و جوانان را حول اهداف عالی و انترناسیونالیستی متحد کرده و به پیروزی دست یابند.

 24 اردیبهشت ۱۳۸۹