از درون تباهی سرمایه داری، جهان نوین کمونیستی را برآوریم

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

اطلاعیه حزب کمونیست ایران (م ل م) به مناسبت اول ماه مه ۱۳۹۹/۲۰۲۰

اتفاقی غریب و غیر منتظره ای در جهان رخ داد و به طرزی انکار ناپذیر رابطۀ مستقیم رنج های بشریت با نظام مالکیت خصوصی سرمایه داری را در هر کجای جهان به نمایش گذاشت. ویروس بی مقدارِ کرونای جدید، بیماری جهان گیری را تولید کرد که نوع بشر را با خطر بود و نبود مواجه کرده است. و این تازه اول شب است! بحران جهانی بعدی، بحران گرسنگی است که آغاز شده است و اگر برنخیزیم، در سال های آینده توان نابود کردن حداقل یک هشتم جمعیت کرۀ زمین را دارد.

 ویروس کرونا زادۀ سرمایه داری نیست. اما سرمایه داری آن بیماریِ مزمن «پیش زمینه»ای است که جامعۀ بشری را در مقابله با کرونا و گرسنگی آسیب پذیر و بی پناه رها می کند. آنهم در شرایطی که ما چند میلیارد مردم جهان، دانش و وفوری را تولید کرده ایم که در تمام تاریخ بشر بی سابقه بوده است. اکنون نیمی از مردم هشت میلیاردی جهان در قرنطینه اند. میلیون ها انسان به کوید ۱۹ مبتلا شده اند. ویروس کرونا همچون «مرگ سیاه» که قرن ها پیش برای اجداد ما ناشناخته بود، ناشناخته نیست. دانش علمیِ که ما تولید کرده ایم بی سابقه، اما در قفس تنگ روابط بورژوایی است. حکام جهان، تهی مغزانی از نوع ترامپ، خامنه ای، پوتین و نتانیاهو هستند که کنترل ثروت جهان ما و مرگبارترین سلاح های هسته ای را در دست دارند و از خدای ناموجود طلبِ شفا و رستگاری می کنند! پزشکان و دانشمندان جهان ما، زندگی هشت میلیارد مردم ما و تولید اجتماعی ما همگی در تنگنای چنین قفسی قرار دارند.

در شرایطی که حیات انسانها بر روی زمین به کار و دانش و تولید یکدیگر وابسته است، نظام مالکیت خصوصی سرمایه داری با دیوارهای استثمار و رقابت، این بدن واحد بشریت را قطعه قطعه و پاره پاره می کند و قدرت خلاقه و توانایی جسمی و ذهنی این هشت میلیارد انسان و تمام منابع زیست کرۀ زمین را به طور خصوصی توسط عده قلیل طبقه سرمایه دار و دولت های سرمایه داری کنترل می کند. حتا زمانی که بحرانهای همه گیر از نوع کرونای جدید بروز پیدا کرده و ناچاریم مشترکا با آن بجنگیم، نظام سرمایه داری جهانی در هر گام موانع غیرقابل عبور برپا می کند و دولت های حاکم در کشورهای مختلف که نگهبانان سرمایه و مالکیت خصوصی هستند با تفنگ و دین و دیگر ایدئولوژی های ارتجاعی از وضع موجود حفاظت می کنند.

بحران اخیر، زشتیِ سرمایه داری را چنان عریان به نمایش درآورده که حتا اقشار مرفه که قربانیان مستقیم کارکرد این نظام نیستند را هم در بهت فرو برده است که سیستم و حرکت سرمایه داری چقدر در تضاد و تخاصم با نیازهای بشریت است. دیگر کافی نیست بگوییم شکاف طبقاتی وجود دارد؛ اکثریت مردم در حاشیۀ فقر و محرومیت ذره ذره می میرند؛ دو مرد به اندازه تمام زنان آفریقا ثروت دارند، صدها میلیون نفر در دنیا از دسترسی به آب اشامیدنی محرومند، حتی قبل از کوید ۱۹هشتصد میلیون نفر گرسنه مطلق در جهان به سر می بردند؛ یک پنجم بچه های جهان در جنگ به دنیا می آیند و بزرگ می شوند، زندان ها بیشتر از کارخانه ها انسان در خود جای داده اند و استبداد دینی و خرافه و نژادپرستی و فاشیسم مردم جهان را به ستوه آورده است. سرمایه داری از لحظۀ زایش به قول مارکس «خون و چرک از هر منفذش جاری بود»، اما اکنون کارکرد این نظام بقای نوع بشر و کل حیات روی کرۀ زمین را تهدید می کند.

همۀ این رنج و دهشتِ زائد و غیر ضروری، نتیجۀ عملکرد ذاتی و قانون مندی های بنیادین شیوۀ تولید سرمایه داری هستند. سرمایه داری نتوانست، نمی تواند و نخواهد توانست بدون رنج و گرسنگی و فقر، بدون جنگ و آوارگی و بحران ادامۀ حیات بدهد. با بحران کرونا، کارگزاران و دولت های بورژوایی ناچار از توقف موقت اقتصادشان شدند. متوقف کردن روال عادی اقتصادی سرمایه داری، زنجیره های تولید و مصرف پایه ای ترین نیازهای مردم جهان را گسست و ضربات مرگبار و طویل المدتی بر اقتصاد و معیشت کشورهای موسوم به «جهان سوم» وارد کرد. اما حتی در میانۀ این خطر جهانی، قدرت های امپریالیستی به ویژه آمریکا و چین درگیر در رقابت های حادتر بر سر سلطه بر جهان شدند. رقابتی که به نوبۀ خود بر امنیت غذایی و بهداشت و درمان مردم جهان تأثیر منفی گذاشت و خواهد گذاشت.

بشریت در جای جای جهان، به راهی برای پایان دادن به اینهمه رنج و فلاکت نیاز دارد. از این رو است که در هر کجا از بغداد و بیروت و بالتیمور تا ماهشهر و پاریس و کاراکاس علیه ستم و استثمار شورش می کند. به خیابان می آید، اعتصاب می کند، میدانها و شهرها را به تصرفش در می آورد، حتی سلاح در دست می گیرد و میجنگد. هر بار اما در پایان کار با سرکوب و شکست و نا امیدی روبرو شده و با تهاجم و توحش بسا بدتر نظام سرمایه داری مواجه می شود. برای پیروزی شوروش و عصیانهای مردمی، چه عاملی باید تغییر کند؟

بیش از هر چیز آنها که خواهان یک دنیای متفاوت هستند و از انقلاب سخن می گویند، نیازمند یک درک واقعی از معضل اساسی جهان ما و راه حل واقعی، مطلوب و ممکن رها شدن از آن هستند. این رویکرد علمی کمونیسم نوین است که هم اصلاح ناپذیر بودن سرمایه داری را اثبات می کند، هم دهشتهای اجتناب ناپذیرِ برآمده از آن را و هم راه حل واقعیِ انقلاب کمونیستی به عنوان تنها آلترناتیو واقعی را پیش می گذارد. آلترناتیوی که با سرنگونی انقلابی و قهرآمیز دولت های موجود، مستقر شده و به نوبۀ خود همچون یک منطقه پایگاهی برای ایجاد نظام کمونیستی در جهان عمل می کند. چهارچوبه های استراتژیک این انقلاب و جامعه در اسناد پایه ای حزب ما (مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران، استراتژی راه انقلاب در ایران، قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی نوین ایران) تدوین شده اند و مبانی علمی و تئوریک این آگاهی، در آثار رفیق آواکیان سنتز شده اند. همو که گفت:

«این نظام مانند هر نظام دیگر بر اساس دینامیک‌های معین و به کاربست روابطی معین عمل می‌کند. در نتیجه، مادامی که به شکلی رادیکال از ان نظام گسست نکنید و نظام دیگری را که با دوام و زنده ماندنی باشد جایگزین آن نکنید، با فشار به درون نظام کهنه کشیده خواهید شد. یعنی به درون نظام مالکیت خصوصی بر ابزار تولید، نظام سرمایه، نظام تولید و مبادلۀ کالایی، نظامی که توسط هرج و مرج تولید حرکت کرده و منجر به نزاع میان سرمایه داران می شود. نظامی که سرمایه در آن نه به شکل یک بلوک عظیم بلکه به مثابۀ سرمایه های متعدد و رقیب یکدیگر شکل میگیرد. نظامی که مرتبا زیر فشار دینامیکهای تولید و مبادلۀ کالایی و هرج و مرج در تولید از ریل خارج شده و مکررا توسط همان دینامیک ها در هم شکسته میشود… اگر از این دینامیکها از طریق انقلاب در روبنا گسست نکنید و با دگرگون کردن رادیکال، زیربنایی اقتصادی بادوام ایجاد نکنید، آنگاه دینامیک های نظام کهنه دوباره سربلند کرده و غلبه خواهند کرد.  زیرا مردم باید غذا بخورند و نیازمندی های زندگی خود را تأمین کنند. این امر به این یا آن شکل و به طور کلی در انطباق با نیروهای مولدۀ موجود صورت خواهد گرفت. اگر اگاهانه یک شکل بنیادا متفاوت را به وجود نیاورید، آن شکل دیگر غلبه خواهد کرد. اگر آگاهانه از آن گسست نکنید، دست به انقلابی  برای ریشه کن کردن کامل نظام سرمایه داری نزنید و آن را با سوسیالیسم و راه پیشروی به سوی استقرار کمونیسم در سراسر جهان جایگزین نکنید، آنگاه نظام سرمایه داری از راههای متفاوت دوباره بازگشته و غلبه خواهد کرد.»

طرح این مساله و این راه حل در سطح جامعه و جهان در دورانهای بحرانی شانس موفقیت بیشتری دارد. بحران ها همیشه زمین حاصل خیز برای افشاگری علیه تمامیت نظام جهانی سرمایه داری و  ترویج افکار انقلابی علمی اند. آنچه بشر در گیر و دار ویروس کرونا به آن نیاز عاجل دارد، همچنین شناخت ویروس مرگبار سرمایه داری و راه رهایی از آن یعنی انقلاب کمونیستی است. چرا که هیچگاه هم سرنوشتی بشریت در چهارگوشۀ جهان چنین آشکار نشده بود. هیچگاه رابطۀ مستقیم وضعیت رنج آور بشریت با رنج طبقه کارگر (پرولتاریا) تا این حد برجسته نشده بود. مارکس، رنج پرولتاریا به مثابۀ طبقۀ تحت استثمار مستقیم سرمایه داران را به عنوان «رنج  جهانشمول بشریت» دید و گفت این طبقه:

«حوزه ای از جامعه است که خصلت جهانشمول دارد. زیرا رنج هایش جهانشمول اند… ستمی که به پرولتاریا شده است، ستم ویژه ای نیست بلکه ستمی است عام و همگانی. این طبقه ای است که… نه در مخالفت با پیامدهای خاص این نظام سیاسی… بلکه در ضدیت با تمامی مبانی آن قرار دارد. بخشی است که  نمی تواند خود را رها کند مگر اینکه.کل جامعه را رها سازد. به یک کلام، طبقه ای که بیانگر ضایع شدن کل انسان است و بنا براین تنها با رهایی بشریت می تواند خود را رها کند. این طبقه همچون طبقه ای خاص، مظهر زوال جامعه است. این طبقه پرولتاریا است.»

امروزه در بستر جهانگیر شدن ویروس کرونای جدید، در سایۀ ناتوانی دولتهای سرمایه داری و در پرتوی ضد انسانی و جنایت پیشه بودن نظام سرمایه داری به وضوح می توان دید که چگونه رهایی این طبقه و رهایی تمام بشریت در یک هدف عاجل و ضروری به یکدیگر رسیده اند؛ نابود کردن نظام مالکیت خصوصی سرمایه داری و تطبیق جامعه جهانی درهم تنیده بشر با نظام سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مناسب آن یعنی کمونیسم. ما کمونیستها به مثابه بخش پیشگام و به قول مارکس خودآگاه طبقۀ پرولتاریا، هدف استراتژیکی به جز انقلاب کمونیستی را تحقیر کرده و حق سرنگونی انقلابی سرمایه داری و استقرار سازمان اجتماعی کمونیستی در سراسر جهان را به آماج و آمال زندگی و مبارزاتمان تبدیل می کنیم. این تنها امکان رهایی است.

اول مه ۲۰۲۰/ ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست)