علیه اعدام مقاومت کنیم و برای مبارزات بزرگ آماده شویم
برادران افکاری با حکم دولت سرمایه دار- دینمدار جمهوری اسلامی در صف اعدام قرار دارند. خبر اعدام توده ها امر تازه ای نیست. شنیده ایم، می شنویم و- در صورت ادامۀ این شرایط – باز هم خواهیم شنید. اما آن چه بیش از هر چیز باید به آن گوش فرا داد، سخنان نوید افکاری است که حکم اعدام گرفته: «اگر چیزی از تشک کشتی یاد گرفته باشم، این بحثه که زیر بار ظلم و دروغ نرم».
این پیام یکی از توده های دربند است. از طرف دیگر نسرین ستوده روشنفکر و حقوقدان به ناحق دربند، با اعتصاب غذایش که بیش از بیست روز از آن می گذرد، با ما سخن می گوید و به آنها نهیب می زند. زنان خبرنگار، پرده از تجاوز و تعرض های پدرسالارهای جاخوش کرده در مجلس اسلامی برداشته اند و زنان از تمامی قشرها سکوت خود را شکسته اند و به افشاگری علیه مردسالاری تنیده در تاروپود جامعۀ اسلامی پرداخته اند. توده های روستای ابوالفضل در مقابل بولدوزر ها و تفنگ های سپاه پاسداران ضدانقلاب از خانه و کاشانۀ خود به دفاع برخاسته اند.
ذکر این موارد اخیر، برای ردیف کردن ستم های جمهوری اسلامی علیه توده ها نیست- که اگر در صدد آن برآییم سیاهۀ طویلی خواهد بود. مقصود ما نهیب زدن به روشنفکران مترقی، از دانشجویان گرفته تا نویسندگان، از معلمان گرفته تا وکلا و محققان و فیلم سازان و … است. در این بین روی سخن ما خاصه با قشری از روشنفکران است که «چپ» قلمداد می شوند.
پیام حکومت روشن است: «خفه می کنیم». این پیام را همه شنیده اند. پیام توده های تحت ستم و لایه های پیشرو آن ها نیز روشن است: «مقاومت می کنیم». این پیام را کم تر کسی از بین روشنفکران شنیده است. برای بسیاری، هیبت پیام اول، شکوه و پتانسیل پیام دوم را محو کرده است. بسیاری مرعوبِ ارعاب دولت شده اند.
در این جا مشخصا روی سخن ما با جوانان و روشنفکران مترقی است؛ جوانان و روشنفکرانی که گاه در چنین فضایی امید و انگیزۀ مبارزه برای رهایی را از کف می دهند: شکوه و امکاناتی که در مقاومت توده ها نهفته است را دریابیم. این احکام فقط اعدام جوانان خیزش نیست. تحمیل فقر و بیکاری و ستم در اشکال گوناگون و تشدید آنها است. مقاومت در مقابل اعدام و درهم شکستن آن یعنی مقاومت در مقابل ارادۀ حکومت در تحمیل شرایط نکبت بار زندگی و آیندۀ تاریک بر مردم این کشور. حمایت از این مقاومت و پیشبرد آن به اشکال مختلف ضروری است. تا آنجا که به ما کمونیست های انقلابی بر میگردد، اساسا هنگامی مسئولیت خود را عهده دار شده ایم که این مقاومت ها را به سطح آگاهی و سازماندهی در راه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و سازماندهی نظم نوین سوسیالیستی ارتقاء دهیم. نیروی عمده و ستون فقرات انقلاب کمونیستی، همین توده های جسوری هستند که از ستم به ستوه آمده اند و تحت رهبری کمونیستی می توانند زنجیرهای ستم و استثمار را بگسلند.
بر پیشانی هیچ کسی «مبارز انقلاب کمونیستی» مرقوم نشده، مبارزان این انقلاب کسانی هستند که تضادهای وضعیت و راه حل آن را تشخیص داده و صادقانه در این مسیر گام می گذارد. بنابراین بدیهی است که نباید از حضور بعضا سنگین سلبریتی های فضای مجازی که از قضا «چپ» هم هستند و بیش از پاسخ (یا حتی اندیشیدن) به تضادهای وضعیت، به لیچارگویی به کمونیست ها و مرثیه سرایی و مدیحه خوانی برای همدیگر مشغولند، ناامید شد. برعکس مسئولیت همین ها هم بر عهدۀ مبارزان صادقی است که به علم کمونیسم و انقلاب کمونیستی می اندیشند. در مقابله با این فضا باید مسئولانه به انقلاب اندیشید و در آن راستا عمل کرد. به قول آواکیان «اگر اجازۀ تداوم این وضع را بدهیم، با دهشتهای بدتری مواجه خواهیم شد. آن هم در شرایطی که این دهشتها کاملاً غیرضروری اند. چرا که اساس و امکان ایجاد جهانی بنیاداً متفاوت و به مراتب بهتر وجود دارد.»
نهایتا به تمامی روشنفکرانی که مدعی اندیشه و عمل برای انقلاب هستند اما اکنون – به بهانه «اوضاع نامساعد»- هرکاری می کنند جز اندیشه و عمل برای انقلاب کمونیستی میگوییم: «گل همین جا است، همین جا برقص.»
آثار کمونیسم نوین را بخوانید و در حزب ما برای انقلاب، متشکل شوید.
حزب کمونیست ایران (م ل م)
۲۰ شهریور ۱۳۹۹