تغییر رادیکال در راه است: این تغییر رهایی بخش خواهد بود یا برده کننده: انقلابی خواهد بود یا ارتجاعی؟. به قلم باب آواکیان

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۶ دقیقه

باب آواکیان

از وبسایت انقلاب ۸ ژوئن ۲۰۲۰

ترجمه و انتشار از حزب کمونیست ایران (م ل م)

تغییر رادیکال در راه است: این تغییر رهایی بخش خواهد بود یا برده کننده: انقلابی خواهد بود یا ارتجاعی؟

 به قلم باب آواکیان

۲۳ خرداد ۱۳۹۹

از وبسایت انقلاب ۸ ژوئن ۲۰۲۰

ترجمه و انتشار از حزب کمونیست ایران م.ل.م

بگذارید به کسانی که در واکنش به جنون ترامپ، پنس و دیگران، آرزوی «بازگشت شرایط عادی» را می کنند و فکرشان به چیز دیگری نمی رسد بگویم:  فراموشش کنید، این اتفاق نخواهد افتاد!

به علاوه، هیچ کس نباید خواهان «بازگشت شرایط عادی» این سیستم باشد. «شرایط عادی» سیستم همواره شامل ستمگری وحشیانه علیه مردم سیاه و دیگر رنگین پوستان بوده است؛ همواره شامل ترور سیستماتیک، قساوت و کشتار برای تحمیل این ستم بوده است. همیشه شامل تبعیض های شنیع، خشونت و ضدیت با مهاجران، زنان، مردم ال.جی.بی.تی.کیو و سایر کسانی بوده است که به عنوان مادون انسان و «بیگانه» تلقی شده اند. همواره شامل جنگ های ناعادلانه برای امپراتوری و تداوم جنایت علیه بشریت بوده است. و اکنون از طریق نابودی روزافزون محیط زیست و خطر همیشگیِ جنگ هسته ای، موجودیت بشر راتهدید میکند.

قتل بی رحمانه و بیمارگونه جورج فلوید صرفا حلقه ای در زنجیر ظاهرا پایان ناپذیر کشتار مردم سیاه و دیگر مردم تحت ستم به دست پلیس است؛ پلیسی که کاملا از مصونیت خود مطمئن است و ترسی از مجازات و تنبیه ندارد. اما علیه آن خیزشی قدرتمند به پا خاست و غلیان قدرتمند خشم، که نه تنها مردم سیاه بلکه مردم همه نژادها و جنسیت ها و مردم اقصی نقاط جهان را متحد کرد، شروع به تغییر دادن کل چشم انداز و فرهنگ سیاسی کرده و ابتکار عمل را به روشی بسیار مثبت از رژیم ترامپ/پنس و «پایگاه» فاشیستی آن ربوده است. و کلیت نگرش فلج کننده ای را که واقعیت بیرحمانه این سیستم و «هنجارهای» آن را تنها واقعیت ممکن می بیند که گویا هرکس صرفا باید جای خود را در آن پیدا کرده و به بهترین وجه ممکن «به خود خدمت کند» به چالش گرفته است.

در مواجهه با اوضاع کنونی که به سرعت در حال تغییراست، ترامپ دست به تهدیدهای قابل پیش بینی و قلدری و تشدید سرکوب زده است. در همان حال، دیگرانی که نماینده همان سیستم هستند اما احساس می کنند در چنین مواقعی باید خشم مردم را «خوابانده» و آنها را «اهلی» کرده و به خدمت خود بگیرند، بار دیگر بر حسب «اصلاحات» بی معنی حرف می زنند و به ظاهر نسخۀ «نرم تری» از تحمیل «نظم و قانون» را تبلیغ می کنند که به نوبۀ خود نسخه ای است شنیع که بر توده های مردم ستم میکند و هر کسی را که جرات ایستادگی در برابر این ستم را داشته باشد سرکوب می کند. در این میان افرادی که در واقع صدای جناحی از طبقه حاکمه هستند (به طور مثال، کریس کومو در کانال سی.ان.ان) فهمیده اند پرده های وضع قبلی که روزمرگی خفقان آور جان کندن تحت این سیستم بود توسط شورش اخیر پاره شده است و در این شرایط دادن فراخوانِ بازگشت به وضع قبلی، می تواند شورش را شعله ورتر کند. بنابراین به جای فراخوان بازگشت، صحبت از ضرورت ایجاد «شرایط عادیِ جدید» را می کنند که ظاهرا قرار است «عادلانه تر» باشد.

اما هر شکل از «شرایط عادی» سیستم حاکم، شامل بی عدالتی سیستماتیک، تداوم جنایت و وحشت برای مردم این کشور و سراسر جهان است. و رژیم فاشیستی ترامپ/ پنس که در حال حاضر اهرم های کلیدیِ قدرت را در دست دارد و توانسته یک پایگاه توده ای از پیروان متعصب را ایجاد کرده و انسجام بخشد، هیچ شکلی از «شرایط عادی جدید» را نخواهد پذیرفت مگر یکی را: تشدید ستمگریِ خوفناک این سیستم تا حد وحشیگریِ افراطی. اگر کسی با این امید به انتخابات مقرر در ماه نوامبر نگاه می کند که راهی برای حل بی دردسر و بدون آشوب و تلاطم مساله باشد باید بگویم که اولا، اصلا معلوم نیست که انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر برگزار شود. قطعا احتمال دارد که ترامپ راهی برای «به تعویق انداختن» آن بیابد. مثلا، از تداوم بحران ویروس کرونا یا هر بهانۀ دیگر برای این کار استفاده کند. (واضح است با توجه به رویکرد بوالهوسانه ای که رژیم ترامپ/ پنس از ابتدای امر به همه گیریِ کوید۱۹ اتخاد کرده است، استفاده از این بحران به عنوان بهانه ای برای تعویق انتخابات بسیار عوامفریبانه است اما کیست که از عوامفریبی این رژیم شگفت زده شود؟!)

حتا اگر انتخابات برگزار شود، با توجه به خصلت «اپوزیسیون» از سوی جو بایدن و حزب دموکرات، احتمال واقعی وجود دارد که ترامپ به طور «مشروع» در انتخابات پیروز شود.

به هر حال ، ترامپ از هم اکنون در حال زمینه چینی است که در صورت باخت بگوید که در انتخابات «تقلب» شده است. به خاطر بیاورید که او قبل از انتخابات گذشته،  حاضر نشد بگوید در صورت باخت، نتایج انتخابات را قبول خواهد کرد. ترامپ پیشاپیش اعلام کرده، آن تدارکاتی که در میشیگان و برخی ایالت های دیگر در جریان است تا امکان رای از طریق نامه را فراهم کنند، مصداق «تقلب» گسترده در انتخابات است. در حالی که در واقع رای دادن از طریق نامه نه تنها قانونی بلکه در شرایط بحران ویروس کرونا بسیار معقول است. هم زمان، ترامپ و حزب جمهوری خواه اقدامات دیگری برای سرکوب آرای کسانی که احتمالا علیه آن ها رای خواهند داد انجام می دهند. با نزدیک شدن زمان برگزاری انتخابات، مطمئناً همه این کارها دامنه دارتر خواهند شد.

علاوه بر این، اگر انتخابات برگزار و ترامپ بازنده شود اما از پذیرش نتایج انتخابات خودداری کرده و اصرار کند که او کماکان رئیس جمهور است، پیروان فاشیست ترامپ که برخی پیشاپیش با اسلحه رژه رفته و مردم و حتا مقامات منتخب را تهدید میکنند، در صورتی که ترامپ اعلام کند در انتخابات «تقلب» شده و از آنها بخواهد که به کمکش بشتابند، چه خواهند کرد؟ آیا به خاطر می آورید که ترامپ، در طول مسابقۀ انتخاباتی سال ۲۰۱۶ چگونه حریف خود، هیلاری کلینتون را تهدید کرد و به او گفت «افراد مادۀ الحاقیۀ دوم» حساب او را خواهند رسید؟ خاطرتان هست که ترامپ چگونه علنا می گفت حامیان زیادی در پلیس و ارتش و بین موتورسواران و دیگر «کله خرها» دارد؟ ترامپ تهدید کرده است که از ارتش برای سرکوب خشونت آمیز اعتراضات علیه وحشیگری و قتل پلیس استفاده خواهد کرد.

حتی اگر انتخابات برگزار شود و ترامپ ببازد و مجبور به قبول نتایج آن شود و در کوتاه مدت مردان و زنان دیوانۀ طرفدار او که کلاه ماگا به سر دارند، دست به «قیام مسلحانه» نزنند، آیا فکر میکنید که با سادگی «ناپدید» خواهند شد و یا این که منفعلانه خاموش شده و منتظر انتخابات بعدی خواهند شد؟

مهم نیست در انتخابات مقرر شده برای ماه نوامبر چه خواهد شد. کسانی که تحمل این رژیم و کارهای کنونی اش — و خطر واقعی اش برای آینده ای بسیار بدتر را ندارند از هم اکنون باید راه هایی پیدا کنند که حتا در شرایط همه گیری کوید۱۹، به طور قدرتمند نشان دهند که منتظر انتخابات نخواهند ماند و صرف نظر از این که نتایج آن انتخابات چه خواهد بود، مصمم به بیرون راندن این رژیم از قدرت هستند. در غیر این صورت، هیچ اتفاق خوبی نخواهد افتاد و باید انتظار اتفاقات وحشتناک را داشت. 

بیایید مساله را عمیق تر بشکافیم و با یک واقعیت پایه ای رو در رو شویم: حتا اگر ترامپ از ابزار فوق قانونی (یعنی، غیر قانونی) برای ماندن در قدرت استفاده کند باید دانست که این رژیم فاشیستی ابتدا به ساکن از طریق یک کودتای نظامی یا آنواع دیگری از نقض آصول و کارکرد این «دمکراسی بزرگ» به قدرت نرسید بلکه از طریق  «کارکرد عادیِ» سیستم به قدرت رسید. و آن «کارکرد عادی» به کار خود در تولید تباهی و ویرانی در دنیا ادامه خواهد داد؛ کماکان نابرابری های وحشیانه و استثمار خرده کننده و ستم های جنایت کارانه که همگی در «ژن» این سیستم حک شده و توسط مجریان بیرحم آن پیش برده می شود تداوم خواهد یافت و بر سر توده های مردم جهان انواع مصائب دیگر از طریق نابودی محیط زیست، جنگ ها، آوارگی گسترده و مهاجرت مستاصلانه خواهد ریخت.

به خاطر همه اینها:

به طور اساسی، نگرشِ «بازگشت شرایط عادی» توهمی است که توسط سرشت و کارکرد این سیستم سرمایه داری-امپریالیسم که توده های بشریت در انقیاد آن هستند، منفجر خواهد شد.

مدتی است که در تحلیل از شرایط زنان، تاکید کرده ام که با تغییراتی که در اقتصاد ایالات متحده و جهان صورت گرفته است:

بر بستر شرایط  اکستریم کنونی کل مسالۀ موقعیت و نقش زنان در جامعه به شکلی حادتر ظهور میکند و در جامعه کنونی آمریکا مانند انبار باروت است.

نمی توان تصور کرد که هر گونه گره گشایی در این وضع بجز از طریق رادیکال ترین شرایط و با ابزارهای بسیار خشونت آمیز امکان پذیر باشد. مساله ای که هنوز تعیین نشده است این است: آیا گره گشاییِ رادیکال ارتجاعی خواهد بود یا گره گشاییِ رادیکال انقلابی. آیا به معنای تقویت زنجیره های بردگی خواهد بود یا درهم شکسته شدن تعیین کننده ترین حلقه ها در این زنجیرها و باز شدن امکان تحقق نابودیِ کامل کلیه شکل های بردگی موجود در جهان.

این نه تنها در مورد وضعیت زنان که موضوعی بسیار مهم است ، بلکه برای همه کسانی که تحت این سیستم تحت ستم هستند و وحشیانه لگدمال می شوند صادق است. این نه تنها برای ایالات متحده، بلکه در سراسر این جهان به شدت درهم تنیده اما به طرز خوفناکی نابرابر که تحت سلطۀ سیستم سرمایه داری-امپریالیسم است، صادق است.

در شورش زیبا و مصممی که علیه نژادپرستی نهادینه و ترور پلیس به پا خاسته است و این حس در آن افزایش می یابد که نژادپرستی و ترور پلیس پیوند تنگاتنگ با سرشت این سیستم و بسیاری بی عدالتی های دیگر دارد، پتانسیل انقلاب را می بینیم؛ پتانسیل انقلابی که خواهد توانست زنجیرهای ستم را بشکند و راه ایجاد جهانی بنیادا متفاوت و بسیار بهتر را بر شالوده ای کاملا متفاوت باز کند. اکنون آن چه باید انجام شود این است که پتانسیل انقلاب را تکامل دهیم و به واقعیت برسانیم و – از طریق خیزش فعلی که جرقه اش را قتل جورج فلوید زد و از طریق حوزه های متنوع زندگی و جریان های مختلف مبارزاتی – شمار عظیم و عظیم تر از کسانی را جلب کنیم که آتش پایان دادن به همه ستم ها در دلشان شعله ور است و در حال کسب آگاهی علمی هستند تا بدانند منبع تمام این دهشت ها، دهشت هایی که همگی به یکدیگر متصل اند، سیستم سرمایه داری-امپریالیستی است. ما باید شمار عظیم و عظیم تر از کسانی را جلب کنیم که قوۀ محرکه شان نیاز به سرنگونی سیستم و ایجاد جهانی بسیار بهتر است و از امکان تحقق این امر الهام می گیرند.