سازمان اطلاعات و امنیت چگونه برای نابودی کمونیستها و جنبشها کار میکند

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

از وبسایت انقلاب. ۴ جولای ۲۰۲۲

ترجمه و انتشار از حزب کمونیست ایران (م ل م)

در دهۀ ۱۹۶۰ یکی از پروژه های دستگاه امنیتی در ایالات متحده آمریکا (اف.بی.آی) دست به اشاعۀ فرهنگ شایعه پراکنی برای بی اعتبار و بدنام کردن فعالین کمونیست و دامن زدن به برخوردهای غیر اصولی و تخریبی از سوی برخی به اصطلاح «فعالین سیاسی» علیه فعالین سیاسی دیگر در جنبش های مختلف زد و از همه مهمتر، شروع به استفاده از این فضا برای دستگیری و شکنجه یا ترور رهبران و کادرهای جنبش های مختلف کرد. الگویی که اف.بی.آی تحت ریاست شخص فاشیست ضد کمونیستی به نام ادگار هوور تکامل داد، در بسیاری از نقاط جهان توسط دستگاه های امنیتیِ رژیم های مرتجع استفاده شد و امروز هم می شود: از جمله در جمهوری اسلامی ایران. از این رو، مقاله ای که پیش رو دارید باید مورد توجه همه فعالین سیاسی قرار بگیرد. ما این مقاله را ترجمه کرده ایم تا هم توجه فعالین جنبش های مختلف را به این مساله خطیر جلب کنیم تا استانداردهای جنبشی را بالا ببرند و به عناصری که عوامل امنیتی نیستند، اما در نهایت حماقت و با ظاهر به اصطلاح «جنبشی» وارد منجلاب ها و فضاهای شایعه پراکنی و غیبت و ایجاد گیجی می شوند که توسط عوامل اطلاعاتی که شغلشان همین است اداره می شوند، هشدار دهند و از جنبش ها بیرون کنند.

مقالۀ زیر در واکنش به کارزار اطلاعاتی است که علیه حزب کمونیست انقلابی آمریکا و با آماج قرار دادن «برای حق سقط جنین برخیزید!» شروع شد. این جنبش که از ماه ها پیش برای ممانعت از حرکت دیوان عالی برای الغای حق سقط جنین به راه افتاده و درسراسر آمریکا، حرکت های مبارزاتی بی وقفه های را پیش می برد با رنگ سبز و بازوبندها و دستمال های سبز مشخص میشود و سانسارا تیلور، از فعالین حزب کمونیست انقلابی آمریکا، از مبتکرین و فعالین آن است. کارزار اطلاعاتی علیه این جنبش و حزب کمونیست انقلابی آمریکا، درست روز پس از رای دیوان عالی مبنی بر الغای حق سقط جنین شروع شد و جالب است که توسط یک گروه به ظاهر «طرفدار حق سقط جنین» آغاز شد! آنچه میخوانید ترجمه مقاله ای است از وبسایت حزب کمونیست انقلابی آمریکا با عنوان «در دهۀ ۱۹۶۰، حکومت آمریکا برای ایجاد برخوردهای خشونت آمیز در درون جنبش، دست به اشاعۀ دروغ زد؛ درس هایی از آن زمان که امروز باید آموخت!»

In the 1960s, the Government Spread Lies to Foment Violent Conflict Within the Movement, The Lessons of That Time Need to Be Learned Anew Today

****

آیا می دانید که از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۱ اف.بی.آی پروژه ای را پیش برد که هدفش عبارت بود از ایجاد برخورد درجنبش های انقلابی و هم چنین در جنبش هایی که برای اصلاحات به راه افتاده بودند؟  برخوردهایی به راه افتاد که این جنبش ها را فلج کرد و از این برخوردها به عنوان پوششی برای پاپوش دوزی برای مبارزین و فعالین انقلابی و حتا به قتل رساندن آنها، استفاده شد.

آیا می دانید که اف.بی.آی مامورین مخفی خود را به درون این جنبش ها فرستاد که ماموریت شان به طور خاص این بود که اختلاف به وجود بیاورند و اختلاف های موجود را غلیظ تر کنند؟ آیا می دانید که برای این کار از شایعه های بی پایه و اختراعی استفاده می کردند و سندهای ساختگی درست می کردند تا از آنها به عنوان ابزار کارشان سود جویند؟

تمام این ها در سال ۱۹۷۱ بر ملا شد: عده ای از آدم های شجاع و قهرمان در یک عملیات شبانه وارد دفتر اف.بی.آی شدند و فایل های مربوطه را مصادره کردند و فعالیت های شرورانه حکومت را به روشنایی روز درآوردند. در نتیجۀ این افشاگری، بسیاری از فعالین جنبش های آن زمان و حتا فراتر از آن در کل جامعه، استاندارهای متفاوت و اصولی در حل اختلاف های اجتناب ناپذیر حول سیاست و ایدئولوژی اتخاذ کردند و جلوی اف.بی.آی و دیگر نهادهای حکومتی را در پخش لیچار، دامن زدن به اختلاف و به خطر انداختن فعالین جنبش های عدالت خواهانه گرفتند.


محمد کنیاتا، اسناد دزدیده شده از اف.بی.آی را نشان می دهد. عکس از آسوشیتدپرس ۱۹۷۱

حال، چند دهه پس از آن، نسل جدید، بیش از اندازه نسبت به فعالیت های اف.بی.آی و پروتکل هایی که به طور وسیع مورد قبول قرار گرفته بود، ناآگاه است. نتیجه اش را می توانیم در همین کارزار بسیار خطرناک لیچار که علیه «رایزآپ فور ابورشن رایتس»، کمونیست های انقلابی، باب آواکیان و سانسارا تیلور به راه افتاده است بینیم.

ما از همه می خواهیم مقاله زیر را خوانده و پخش کنند و بر روی استاندارد بحث و مناظره اصولی حول اختلافات، پافشاری کنند و علیه کارزار خطرناک دروغ پراکنی، پخش اطلاعات غلط و تحریف شده که به راه افتاده، موضع گیری کنند. _____________

در سال ۱۹۵۶، در چارچوب سربلند کردن جنبش حقوق مدنی، اف.بی.آی مخفیانه «کواینتل پرو» را راه اندازی کرد و عملیات های آن بعدا توسط دولت کندی، «امضاء» شد. گسترۀ این عملیات وسیع و شرورانه بود. اف.بی.آی دست در دست «جوخه های سرخ» که پلیس سیاسی محلی بودند، کار می کرد؛ اطلاعیه هایی با هدف دامن زدن به اختلاف در میان گروه های مختلف، می نوشت. نامه های بدون امضاء به اولیا دانش آموزان و مدارس می نوشتند که چه نشسته اند فرزندان و دانش آموزان شما به اصطلاح این کار و آن کار را دارند می کنند. علیه کافه های ضد جنگ {ویتنام} که نزدیک پایگاه های نظامی باز می شد، عملیات جاسوسی و سرکوب پیش می بردند. سیاست اف.بی.آی، به ویژه در مورد کسانی که به عنوان رهبری تشخیص می داد، «خنثی کردن» بود. «خنثی کردن» واژۀ اف.بی.آی بود برای این که یا برای فرد پاپوش دوزی کرده و اتهام جنایی جدی ای به او بزنند یا او را بکشند.

یکی از عملیات های اولیه و بسیار شرورانه و دردناک علیه مالکم ایکس بود. اخیرا در مقالۀ دیگری این عملیات را بحث کرده ایم و در این جا هم آن را ضمیمه می کنیم.

هجمه به مارتین لوترکینک از طریق لیچارها و آزارهای شخصی

یکی از مولفه های حملات «کواینتل پرو» علیه جنبش حقوق مدنی این بود که اف.بی.آی در مورد زندگی جنسی مارتین لوترکینگ که هیچ ربطی به مبارزه برای حقوق مدنی و مباحث درون آن جنبش یا به طور کلی در جامعه نداشت، شایعه پخش می کرد. اف.بی.آی اتاق خواب مارتین لوترکینگ شنود می کرد و سپس به صورت مستقیم یا تحت نقاب افراد «دغدغه مند» نوارهای ضبط را به اصطلاح به عنوان «مدرک» به دست مطبوعات یا دیگران می رساندند– از جمله به کالج هایی که مارتین لوترکینگ را برای سخنرانی دعوت کرده بودند می دادند و درخواست می کردند که جلوی سخنرانی او گرفته شود. حتا یک بار چنین نواری را برای زن او (کورتا اسکات کینگ) فرستادند با این امید که میان آن ها دعوا راه انداخته و موجب جدایی شان شود.

اف.بی.آی همچنین اتهاماتی را پخش می کرد مبنی بر این که جنبش مارتین لوتر کینگ با کمونیست ها ارتباطات مالی و تشکیلاتی دارد. با این کار می خواست روی تعصبات ضد کمونیستی بازی کند و لیبرال های سفید و یا سیاهانی را که اف.بی.آی آنها را ملقب به «کامیونیتی سیاهان مسئول» کرده بود، از مارتین لوتر و جنبش حقوق مدنی دوری بجویند و تحت پوشش این اتهامات دست به جاسوسی گسترده علیه جنبش حقوق مدنی می زد؛ در حالی که هم زمان، فعالین جنبش حقوق مدنی به سختی و بیرحمانه زیر حملات پلیس و کوکلاس کلان ها بودند.

خانواده مارتین لوترکینگ و همکاران نزدیکش پافشاری کرده اند که در سال ۱۹۶۸ مقامات دولتی مستقیما درگیر در قتل وی در ممفیس بودند. اما مستقیما درگیر بودند یا خیر، اما عملیات «کواینتل پرو»  قتل او را تسهیل کرد و این عملیات تا یکسال پس از قتل او ادامه یافت.

سندی که عملیات اف.بی.آی علیه حزب پلنگان سیاه و قتل رهبرانش را نشان می دهد

یک هدف عمده و تمرکز «کواینتل پرو» ایزوله کردن انقلابی ترین نیروهای آن زمان و صحنه آرایی برای حمله به آنان بود– به ویژه به حزب پلنگان سیاه. رئیس اف.بی.آی، جی.ادگار هوور، در نامه ای محرمانه به اداره های اف. بی.آی نوشت که، «نیاز به اقدامات خلاق و ضربات محکم هست تا حزب پلنگان سیاه را فلج کند.» (تاکیدات اضافه شده است)

تمرکز اف.بی.آی اغلب این بود که دیگران را به سمت انجام کار کثیف عملی، هول بدهد. همان کاری که با ملکام ایکس کردند. یک مثال رسوا که زبانزد است، جعل نامه ای توسط اف.بی.آی بود. این نامه به ظاهر از سوی یکی از افراد حول و حوش پلنگان سیاه به جف فورت، رهبر یکی از گنگ های سیاهان در شیکاگو به نام «بلک استون رنجرز» نوشته شده بود. نامه مدعی می شود که حزب پلنگان سیاه در تدارک حمله به اوست. در چارچوب فضای آن زمان، که هم فرهنگ هشیاری در مورد حرکات دستگاه امنیتی در زمینه جعل اتهامات جهت دستگیری افراد وسیع بود و احترام زیادی برای پلنگان سیاه و انقلاب موجود بود، جف فورت نتیجه گیری می کند که نامه تهدید آمیز بی اعتبار است. این نامه بخشی از عملیات گسترده تر «کواینتل پرو» بود برای راه انداختن وقایعی که سرانجام به ترور فرد همپتون، رهبر پلنگان سیاه در سال ۱۹۶۹،  در شیکاگو به دست پلیس و اف.بی.آی  منتهی شد.  


پلیس شیکاگو و جسد فرد همپیتون. آسوشیتدپرس

در عملیات دیگری، شاخۀ لس آنجلسِ اف.بی.آی نامه ای از طرف «سازمان برده های متحد» که به حزب پلنگان سیاه حمله می کرد، جعل کرد که در آن نوشته بود معتقد است حزب پلنگان سیاه قراردادی برای ترور رهبر آنها بسته است. دفتر اف.بی.آی در لس آنجلس نوشت که هدف این «اقدام ضد اطلاعاتی این بود که میان سازمان اتحاده برده ها و حزب پلنگان سیاه دشمنی تولید کند». عملیات بخشی از آن چه بود که به قتل وحشتناک رهبران حزب پلنگان سیاه به نام های جان هاگینز و آلپرنتیس کارتر معروف به «بانجی» توسط اعضای «سازمان اتحاد برنده ها» در لس آنجلس منجر شد.  

توجه کنید که در میان کسانی که به طرق مختلف برای جهانی متفاوت و بهتر مباره می کردند موارد اختلاف نظر، مسائلی که باید بررسی، مناظره و مبارزه می شد وجود داشت که از جهان بینی های مختلف در آن زمان، همان طور که امروز، سرچشمه می گرفت. الگو و عملکرد «کواینتل پرو» این بود که از این تضادها استفاده کند، آنها را پیچانده و تبدیل به حملات شخصی گزنده و ویرانگر کند تا به هدفش که از هم پاشاندن جنبش های تغییر اجتماعی بود برسد و شرایط بهتری برای ایزوله کردن و متهم کردن رادیکال ترین و انقلابی ترین نیروها و رهبران ایجاد کند – نیروها و رهبرانی که اسناد «کواینتل پرو» در اشاره به آنها برای حسن تعبیرِ به قتل رساندنشان از عبارت «خنثی کردن» استفاده می کند. 

نتیجه گیری: نه به دام رفتارهایی که کپیۀ رفتارهایی است که اف.بی.آی برای نابود کردن جنبش های اجتماعی استفاده کرده است و نه اینکه چنین رفتارهایی را تحمل کنید. آن را افشا کنید.

بانچی کارتر و جان هیگینز از رهبران پلنگان سیاه که در سال ۱۹۶۹ به قتل رسیدند.

منابع:

کتاب «اوراق کواینتر پرو» نوشته وارد چرچیل و جیم واندروال، شامل مجموعه ای از روزانه نویسی ها و گزارش های اصلی اف.بی.آی از جمله اسنادی برای تصادفاتی است که در این مقاله تشریح شده است. این کتاب به شکل پی دی اف در اینترنت موجود است. The COINTELPRO Papers, by Ward Churchill and Jim Vander Wall

این مقاله همچنین از مورد شماره ۴۱ در سریال «جنایت های آمریکا» استفاده کرده است که عنوانش «چپ جدید زیر آماج اف.بی.آی ۱۹۶۴-۱۹۷۱. همچنین شماره ۴۲: کواینترپور: مبارزه آزادی بخش سیاهان زیر آماج اف.بی.آی ۱۹۵۹-۱۹۷۱

نامه ای تحت عنوان ملکوم ایکس: خوک صفتی های آن زمان و اکنون.