تلسکوپ جیمز وب: «کهکشان ها در لبه آغاز زمان»
نامه تقدیر آمیز از یک خواننده نشریه انقلاب ارگان حزب کمونیست انقلابی آمریکا. ۱۸ جولای ۲۰۲۲
از نشریه آتش شماره ۱۲۹ مرداد ۱۴۰۱
در این هفته قویترین تلسکوپ جهان، عکس های گرفته شده را نشان داد. نیل دو گراس تایسون ستاره شناس برجسته بعد از دیدن این تصاویر، در تیک تاک گفت: «وای خدای من، کهکشان ها در لبه آغازین زمان.»
این تلسکوپ، نمایندۀ پیشرفت عظیمی در توانایی بشر برای دیدن وفهم جهان است. این تلسکوپ توانایی گرفتن امواج ساطع شده از اولین ستاره ها از سیزده میلیارد سال قبل را دارد. آنقدر حساس است که می تواند گرمای یک زنبور را از فاصله ای به اندازه زمین تا کره ماه تشخیص دهد.
ستاره شناسان می گویند اگر شما در شب یک دانه شن را در مقابل آسمان بگیرید این دانه شن تقریبا اندازه منطقه ای است که صدها میلیارد ستاره در آن قرار دارد که عکس های گرفته شده نشان می دهند. جهان بی نهایت بزرگ و در حال انبساط است. تلسکوپ جیمز وب به دانشمندان اجازه می دهد که به عمیق ترین شکلی زمان پیدایش جهان را بررسی کنند. برای دیدن اولین ستاره ها که احتمالا صد میلیون سال بعد از آغاز جهان توسط بیگ بنگ شکل گرفتند.(توضیح درضمیمه ۱) برای فهم بیشتر چگونگی تکامل جهان از این ستاره های بسیار آغازین تا به حال و دیدن بلوک های بالقوۀ سازندۀ حیات در سیارات دیگر. این ها مسائل بسیار مهمی هستند. یک بُعد کلیدی در کمونیسم نوین باب اواکیان رابطه بین حقیقت جوئی و رسیدن به کمونیسم، جهانی ورای استثمار و ستم و تضادهای آشتی ناپذیر طبقاتی، است. در این رابطه آواکیان به اهمیت جستجوی حقیقت در مورد واقعیت تاکید کرده است و منظورش از واقعیت، واقعیت وسیع است و نه فقط آنچه فورا ضروری و مفید می باشد. این جستجوگری بخشی از فرایند غنی و چند وجهی است که باید انتقال تاریخی جهان به کمونیسم را مشخص کند. نقل قول از مقاله «سرمست از سم حقیقت جویی»
جهش بزرگ در شناخت جهان
دانشمندان گشایشی را که تلسکوپ جمیز وب بوجود آورده با زمانی که ستاره شناس مشهور ایتالیایی گالیله در سال ۱۶۰۹ با تلسکوپ دست سازش برای نخستین بار به آسمان نگاه کرد، مقایسه می کنند. هرجایی را که او نگاه می کرد چیزی جدیدی را می دید که هرگزتصورش را نمی کرد. گالیله ازتلسکوپی که با دست ساخته بود برای رصد قمرهای دیده نشده مشتری و مدار زهره استفاده کرد. اکتشافات او دیدگاه غالب در مورد زمین محور بودن عالم را به چالش کشید. قدرتمندان کلیسا گالیله را تهدید به شکنجه و مرگ کردند که اگر جرات کند و کشف خود را برای جهان منتشر کند. کشفی که درک کلیسا که زمین مرکز عالم است را رد می کرد. تلسکوپ جیمز وب یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر با زمین فاصله دارد. در نقطه ای که هوا، آب و گرمای زمین نمی تواند مانع دیدن تصاویر شود. نوری که این تلسکوپ «می بیند» در محدوده نوری که چشم انسان توانایی دیدن دارد، نیست بلکه اساسا در محدوده ایی است به نام مادون قرمز( نور مادون قرمز ارتباط نزدیکی با گرما دارد). این دستگاه ها یک شاهکار فنی شگفت انگیز هستند. این ها برای دیدن باید در سرمای منفی ۲۳۱ درجه باشند که نزدیک به صفر مطلق (سردترین دمای ممکن) است تا گرمای خود تلسکوپ نتواند تاثیر گذار بر روی سیگنال های ضعیفی که از ستاره ها و سیاره ها می آیند باشد. این نتیجۀ سی سال کار بیست هزار دانشمند، مهندس و دیگران از چهارده کشور بوده است. این تاکید می کند به این واقعیت که علم یک فعالیت جمعی است و هیچ مرزی را نمی شناسد و این دستاورد گرانبها برای و متعلق به کل بشریت است. دانشمندانی که تلسکوپ را هدایت می کنند در این هفته ۵ عکس را منتشر کردند. آنها یک فشرده ای از کارشان دادند که این تلسکوپ در چه محدوده هایی کار خواهد کرد. در عکسی که با عنوان دیگ فیلد توضیح دادیم که در ان کهکشان ها را از میلیارد ها سال قبل نشان می داد دانشمندان می خواهند توسط وب عکس هایی بگیرند از ستارگان آغازین شاید صد میلیون سال بعداز بیگ بنگ. در عکس بعدی نبولا دو تصویر را نشان می دهد از ستاره ای که منفجر شده است. و امواجی از گاز و غبار را در فضا پخش کرده است. تقریبا تمام آن عناصری که جهان ما را درست کرده اند. تقریبا تمامی عناصری که جهان ما را تشکیل داده اند مثل کربن و اکسیژن محصولی هستند که در قلب این اجاق های هسته ای ستاره ای بوجود امدند و توسط انفجارهای شبیه این پخش می شوند. این سنگ بنایی بود برای جهانی پیچیده تر و زندگی. تلسکوپ جیمز وب درک ما را در این باره بسیار گسترش خواهد داد. و نوید گشایش های جدیدی برای جستجوی زندگی در سیارات دیگر را می دهد.
باید به این نکته فکر کنیم که حتی در جامعه و دنیایی مانند این که در آن نظام سرمایه داری امپریالیستی به طور کلی حقیقت و علم و روش علمی را تحریف می کند و در هم می ریزد می تواند چنین تلسکوپی را ارائه دهد (پایین را ببنید) و همزمان این دانش علمی را برای بخش مهمی از بشریت در دسترس قرار ندهد. در مقابل مسئله این جاست که در جهانی که این ستم ها وجود ندارند چه پتانسیل عظیم و غیر قابل تصوری در آن جامعه می تواند وجود داشته باشد. باب آوکیان می گوید: «کمونیسم پایان شکوفایی و تخیل نیست بلکه دامنه و فزاینده ای بسیار وسیع به آن می دهد. در یک رابطه دیالکتیکی و در یک مفهوم کلی به عنوان بخشی از معرفت شناسی علمی سیستماتیک و جامع برای درک و دگرگونی واقعیت در مقیاسی بزرگتر به تخیل پرواز خواهد داد.» (پایه ها ۴ سی)
ضمیمه یک
رازهای کثیف ناسا و جیمز وب
برخی از دانشمندان به شدت از نامگذاری این ماهواره انتقاد کردند. در اوائل ۱۹۶۰ جیمز وب رئیس ناسا بود. ناسا نهاد حکومت آمریکا در زمینۀ هوا فضا است که در سال ۱۹۵۸ پس از پرتاب ماهواره اسپوتنیک توسط شوروی (به سال ۱۹۵۷) تاسیس شد. طبقه حاکمه آمریکا وقتی دید رقیب امپریالیست آن ممکن است در عرصه تکنولوژی و ساخت موشک از آنها جلو بیفتند وحشت کرد. این باصطلاح عصر طلایی ناسا بود؛ زمانی که دولت پروژه های عظیمی را که ارتباط نزدیکی با آمادگی نظامی آنها در رقابت و جنگ با شوروی داشت و برای اثبات این که آمریکا در همه چیز «شماره یک» است تامین مالی می کرد. جیمز وب رئیس ناسا در این دوره بود. وی پیش از این جایگاه بالایی در وزارت خارجه داشت. وی در دپارتمانی از این وزارتخانه فعال بود که جنگ روانی علیه رقبایش را پیش می برد. جیمز وب در زمانی که در وزارتخانه فعال بود، معروف بود که افراد ال. جی. بی. تی را پاکسازی می کرد. چندین دانشمند برجسته در سرمقالۀ مهم ساینتفیک امریکن از ناسا خواستند که نام جیمز وب را تغییردهند. (برخی پیشنهاد کردند که تلسکوپ را به نام هاریت تابمن نامگذاری کنند؛ کسی که از ستارگان شب برای یافتن سمت شمال جهت فراری دادن برده های جنوب آمریکا به سوی آزادی، استفاده می کرد). ناسا قول تحقیق و جواب را به آنها داد؛ چیزی که هیچوقت متحقق نشد. زمانی که جو بایدن اولین عکس را از جیمز وب نشان داد این سنت کثیف را ادامه داد و گفت:«این ستارگان به دنیا یادآوری می کنند که آمریکا می تواند کارهای بزرگ انجام دهد و به مردم آمریکا و فرزندان ما یادآوری می کند که هیچ چیزی خارج از توانایی ما نیست.» چه بیانیه نفرت انگیز و دروغ بزرگی: زدن مُهر تجارتی آمریکا بر نوری که میلیاردها سال پیش از ستاره ها ساطع شده است. حقیقت این است که علم اساسا امری بین المللی و محصول بشریت و متعلق به وی است. در همین پروژه وب افراد بسیاری از کشورهای مختلف درگیر بوده اند. بله آمریکا و کشورهای ثروتمند دیگر دارای منابع برای چیزهایی مانند ساختن این تلسکوپ هستند، اما این منابع حاصل استثمار گسترده و وحشیانه مردم سراسر جهان توسط آن هاست. هیئت حاکمه آمریکا که با منطق سرمایه داری که همه چیز را بر پایه سود و رقابت قضاوت می کند درهم تنیده است، تنها ذره ای از ثروت اش را برای علم خرج می کند.
ضمیمه دو: چند مفهوم کلیدی در علم ستاره شناسی
مهبانگ
طبق نظریه علمیِ تا کنونی، منشا جهان ما از رویدادی به نام مهبانگ آغاز شد که ۱۳.۸ میلیارد سال قبل اتفاق افتاده است. مهبانگ، جهانی را که ما می شناسیم با انبساط عظیمی آغاز کرد که هنوز ادامه دارد.
کهکشان:
کهکشان گروه بزرگی از ستارگان هستند که توسط نیروی گرانش کنار هم قرار گرفته اند. یک کهکشان متعارف می تواند صد میلیارد ستاره داشته باشد. تخمین زده می شود که صد میلیارد کهکشان وجود دارد. بسیاری از ستارگان سیاره هایی دارند که به دور آن می چرخند.
اشعه مادون قرمز:
نور مرئی، امواج رادیویی، تابش مادون قرمز و اشعه ایکس همگی امواج الکترومغناطیسی هستند با فرکانس های متفاوت. چشم ما فرکانس امواج مرئی را به شکل رنگ درک می کنند. تابش مادون قرمز فرکانس پایینی دارد که چشم ما توانایی دیدن آن را ندارد. این تابش ارتباط نزدیکی با گرما دارد.
سرعت نور و در زمان به عقب برگشتن و مشاهده کردن:
نور با سرعت بسیار سریع اما متناهی حرکت می کند که سیصد هزار کیلومتر در ثانیه است. سال نوری یعنی مسافتی که نور در یک سال می پیماید. کهکشان های دور دستی که جیمزوب به ما نشان می دهد، به طور مثال آنهایی که ۱۳ میلیارد سال نوری دور هستند به این معناست که نوری که از آن ستاره ها به ما می رسد متعلق به ۱۳ میلیارد سال پیش است. یعنی وقتی جیمز وب از آنها عکس می گیرد این تصویر متعلق به ۱۳ میلیارد سال قبل است.
جابه جایی (شیفت) قرمز:
زمانی که یک جسم متحرک موجی را به بیرون می فرستد، هنگامی که به سمت شما در حرکت است طول موجش کوتاه تر می شود و زمانی که از شما دور می شود طول موجش بلندتر می شود. صدا یک موج است. به طور مثال وقتی امبولانسی به شما نزدیک می شود صدای آن بلند می شود که منطبق است بر کوتاه شدن طول موجش، یعنی فرکانسش بیشتر می شود. وقتی آمبولانس از شما دور می شود طول موج آن «کشیده می شود» و صدای آن کمتر می شود. هنگامی که ستاره شناسان نورها را از فاصله دور مشاهده می کنند باید این مسئله در نظر داشته باشند و وارد محاسبات خود بکنند. آنها باید توجه کنند که جهان، خودش در حال انبساط است و نوری که از منابع دور می آید هنگام رسیدن به ما «کشیده شده است». نوری که در ابتدا آبی بوده است می تواند به شکل قرمز به تلسکوپ برسد و به اصطلاح «جا به جایی قرمز» در آن شده باشد. این «جا به جایی قرمز» می تواند آنقدر باشد که وقتی به ما می رسد با چشم قابل رویت نباشد. یعنی به صورت نور مادون قرمز یا حتی به شکل مایکرویو باشد.
«انسان ها به آن چه مذاهب «بهشت» می خوانند نگاه می کنند. ستاره ها و کهکشان ها را می بینند. می توانند بخش کوچکی از این دنیای وسیع را ببینند و وسعت عظیم تر آن را تصور کنند. یا می توانند به مقیاس کوچکتری با میکروسکوپ نگاه کنند و یک میکروب کوچک یا چیز دیگری را ببینند و از این که در داخل آن چه می گذرد، بهت زده شوند. می توانند به رابطه بین آن چه می توانند با یک میکروسکوپ ببینند با آن چه توسط تلسکوپ می توانند ببینند، فکر و تامل کنند. این یک کیفیت اساسیِ نوع بشر است. انسان ها همیشه این تلاش را خواهند کرد. حتا فکر سرکوب این کیفیت نباید کرد و همیشه باید آن را به رسمیت شناخت و می توان و باید امکان عرض اندام هرچه کامل تر آن را فراهم کرد.
کمونیسم هرگز نقطه پایانی بر بهت و تعجب، تصور کردن و «نیاز به شگفت زدگی» نخواهد بود و درگیر هیچ شکل از سرکوب آن نخواهد شد. برعکس! به تمام این ها، چشم اندازی بسیار عظیم تر و فزاینده خواهد داد. تصور کردن را در رابطه ای دیالکتیکی با درک سیستماتیک و جامعی از بینش و روش علمی در درک و تغییر واقعیت، در ابعادی بسیار غول آساتر به پرواز در خواهد آورد.» (باب آواکیان، پایه ها/ ۴:۳۰)