تور سرکوب جمهوری اسلامی را به آتش بکشیم

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

نکاتی درباره شکستن تور سرکوب رژیم، مقاومت بیشتر و استراتژی جنگ انقلابی بلند مدت

نبرد میان مردم خشمگین و معترض با جمهوری اسلامی به شدت ادامه دارد. بر اساس اخبار محلی و غیر رسمی تاکنون بیش از دویست نفر از مردم جان باخته اند و طبق تأیید منابع خبری رژیم تا کنون ۴ نفر از قوای دشمن (یک سرگرد نیروی انتظامی در کرمانشاه، یک درجه دار سپاه و دو مزدور بسیجی در استان البرز) کشته شده اند. بیش از سه هزار نفر مجروح و دو هزار نفر دستگیر و روانۀ شکنجه گاه های حکومتی شده اند.

سگهای هار نیروی انتظامی، سپاه پاسداران و بسیج با اسلحه به مردم شلیک میکنند. تاکنون بیش از صد شهر و شهرستان و روستا در این خیزش و جنبش شرکت کرده اند. سیصد بانک، چندین پایگاه بسیج و مقر کلانتری، ده ها حوزه علمیه و تکیه و نهاد مذهبی ارتجاعی در شهرهای مختلف از جمله شهریار، جاده ساوه، کرج، شیراز، یزد، بهبهان و سیرجان مورد حمله مردم قرار گرفته و به آتش کشیده شده اند. سپاه ضد مردمی پاسداران با صدور اطلاعیه مردم را به کشتار بیشتر تهدید کرده است. اوباش همه جناحهای حکومتی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب مثل تمامی چهل سال گذشته در مقابل خشم و خروش مردم متحد شده اند.

در مقابل چنین حجمی از کشتار و سرکوب که از دهۀ شصت به بعد بی سابقه است، جوانان عصیانگر و شورشی، خشمگین و سرفراز به نبرد و مقاومت با گله های ارتجاع و جنایت مشغولند. در پاسخ به این وضعیت نکات استراتژیک و تاکتیکی زیر برای در هم شکستن تور سرکوب رژیم و تداوم شعله های قیام قابل توجه است:

یک) نقطه قوت نظامی نیروهای سرکوبگر رژیم دو چیز است: تمرکز نیرو و سلاح. اجازه تمرکز قوا را به نیروهای رژیم نباید داد. هر چقدر شهرهای بیشتری به خیزش بپیوندند و هر چقدر کانونهای خیزش در داخل یک شهر نامتمرکز و متعدد باشد، رژیم امکان استفاده از فاکتور استراتژیک تمرکز قوا را نخواهد داشت. نیروهای سرکوبگر رژیم به شدت از تنها ماندن و محاصره شدن وحشت دارند.

دو) مسدود کردن راه های تحرک و جا به جایی قوای رژیم اهمیت بسیار زیادی دارد. برای این هدف باید راه های شهری و اتوبانها و ورودی کوچه ها را بست. باید کانونهای شورش و مقاومت را بیشتر به مناطقی از شهر کشاند که راه های ارتباطی زیادی ندارند. مناطق قدیمی که از اتوبانها و بزرگراه ها دور هستند و رژیم امکان انتقال نیرو با نفربر و ماشینهای بزرگ را ندارد، مکانهای بهتری هستند.

سه) رژیم توان مقاومت بیست و چهار ساعته را ندارد. جمعبندی های ما از سال ۸۸ و خیزشهای بهار عربی نشان می دهد که تداوم خیزش و اعتراض تا ساعتهای دیر وقت شب، هم توان کیفی و هم روحیه و تمرکز اعصاب رژیم را کاهش خواهد داد. در تمام ۲۴ ساعت شبانه روز باید خواب و آسایش از چشم رژیم را ربود.

چهار) ستون فقرات این خیزش، جوانان شورشی مناطق محروم شهر هستند. باید کوشید نبرد را به حاشیه ها و مناطق فقر نشین کشاند. دشمن در مناطق مرکزی شهر تمرکز و استحکامات و تدارکات دارد اما در مناطق حاشیه ای چنین نیست. خشم مردم این مناطق از سرکوب هر روزۀ رژیم، پتانسیل رزمنده تری را به نبرد با رژیم خواهند کشاند.

پنج) به صورت پراکنده نباید حرکت کرد و حتما دسته های پنج تا ده نفره داشت. با دست خالی به مراکز نظامی حمله نباید کرد. کلانتری ها، مقرهای بسیج و سپاه باید پیش از هجوم با کوکتل ملوتوف مورد حمله قرار بگیرند. اما مراکز مذهبی، مساجد، حسینیه ها و غیره را راحت تر میتوان تصرف کرد.

شش) افرادی که امکان شرکت مستقیم در نبرد را ندارند باید در تدارکات کمک کنند. ایجاد آتش در معابر، رساندن آب و خوراک انرژی زا و قند دار مثل میوه، خرما و غیره به جوانان شورشی، پنهان کردن زخمی ها در منزل. استفاده از کمکهای اولیه امدادی را همه باید یاد بگیرند.

هفت) برای مجروح کردن نیروهای دشمن سریعترین راه زدن ضربه به حنجره  است. زدن لگد به حنجره و مجاری تنفسی دست کم برای ده دقیقه فرد را زمین گیر می کند.

هشت) حتما ماسک، وسایل آتش زا و سیگار برای خنثی کردن گاز اشک آور همراه باید داشت.

نه) حتما دست کش پارچه ای انعطاف پذیر باید همراه داشت. برای استفاده از اسلحه حتما باید از این دستکشها استفاده کرد تا اثر انگشت روی آن باقی نماند.

ده) گوشی موبایل را در خانه بگذارید و هرگز همراه خودتان نبرید. پیش از رفتن به تظاهرات اکانتهای فیس بوک، توییتر خود را دی اکتیو کنید.

یازده) اطراف کسی که ضربه خورده یا مجروح شده است را باید خالی کرد تا باعث ایجاد ترس مضاعف یا احساس خفگی نشود.

دوازده) در صورت مجروح شدنهای سطحی (غیز از گلوله) به بیمارستانهای مرکز شهر نباید رفت. چون نیروهای رژیم در آنجا مستقر هستند و ترجیحا به کلنیکهای کوچک یا بیمارستانهای حاشیه ای تر رفت. گلوله خورده ها را به سرعت باید به اولین بیمارستان رساند.

سیزده) محل اصابت گلوله را باید محکم بست. بنا بر این باند همراه داشته باشید.

چهارده) هنگام شرکت در درگیری و نبرد نباید اعلامیه یا نشریه و پلاکارد همراه داشت. برای پخش اعلامیه نباید در یک محل بیش از نیم ساعت ماند و بلافاصله اعلامیه ها را پخش کرد و دور شد.

پانزده) داخل پاساژها و کوچه های بن بست نباید رفت و حتما باید با جمع حرکت کرد نه فردی.

شانزده) نکات تاکتیکی فوق را در چارچوب استراتژی جنگ انقلابی بلند مدت باید دید که در اسناد پایه ای حزب ما استراتژی راه انقلاب در ایران، مانیفست و برنامه انقلاب کمونیستی در ایران و سند بیانیه انقلاب آمده است. فشرده ای از این استراتژی در سند بیانیه انقلاب (هفت توقف) چنین می گوید:

جنگ انقلابی، یک جنگ درازمدت است که نیروهای آن به مرور زمان از کوچک به بزرگ و از مبتدی به ماهر تبدیل می‌شوند. جنگ انقلابی برای پیش بردن عمل نظامی اش، برای تأمین غذا و اطلاعات و برای فضای مانور و جنگ و گریز خود وابسته به توده‌های مردم است. قانونِ عام این جنگ که باید طبق آن عمل کرد «حفظ نیروهای خودی، نابودی نیروهای دشمن» است. طبق این اصل، هرگز نباید در آغاز جنگ با نیروهای قوی و متمرکز دشمن در مناطق مطلوب و مورد نظر دشمن مواجه شد زیرا موجب در هم شکسته شدن سریع نیروهای انقلابی کوچک و مبتدی خواهد شد. طولانی‌تر شدن جنگ انقلابی موجب رشد آگاهی ما از قوانین این جنگ و شناخت بیشتر از دشمنان حاضر در صحنه و بالا رفتن مهارت‌هایمان خواهد شد. مهم‌تر از همه اینکه باید روزبه‌روز بر تعداد جوانانی که به این جنگ می‌پیوندند افزوده شده و شبکه‌های حمایتی توده‌ای که در شهرهای کوچک و بزرگ به آن متصل می‌شود، رشد و گسترش یابد. جنگ ما مانند خیزش دی ماه، به طور غیرمتمرکز و از نقاطی می‌تواند آغاز شود که قوای دشمن متمرکز نیست. قانون خاصِ جنگِ انقلابی «تبدیل شدن از نیروی کوچک و محدود به نیروی بزرگ و قوی است» و رسیدن به موقعیتی که بتواند قوای نظامی و دولتِ دشمن را کاملاً در هم شکسته و نابود کند. انقلاب باید توسط توده‌های آگاه و سازمان یافته و تحت رهبری حزب پیشاهنگ پیش برده شود. استراتژی جنگ انقلابی، باید با اتکا به توده‌ها و با پشتوانهٔ توده‌ای آغاز شده و به گونه‌ای پیش برود که مرتباً خصلت توده‌ای آن افزایش یابد. این جنگ به طور ناموزون تکامل خواهد یافت. به این معنا که به صورت یک دست و منسجم و در یک لحظه، در همه مناطق کشور آغاز نمی‌شود و تکامل نمی‌یابد. تکامل ناموزون در عین حال به معنای آن است که جنگ انقلابی برای یک دورهٔ استراتژیک نمی‌تواند دارای مرکز ثقل ثابتی باشد. سازمان دادنِ حزب، تشکلات توده‌ای و سازمانِ جنگ بر اساسِ اصلِ «تمرکز استراتژیک و عدم تمرکز تاکتیکی» است. این به معنای وجود یک خط و فرماندهی واحد (از جمله نقشه‌ای که جنگ را به طور کلی هدایت می‌کند)، اما هم‌زمان تشکلات محلی نسبتاً مستقل با جبهه‌های نبرد نسبتاً مستقل است. طبق قانون رشد ناموزونِ جنگ، نیروی انقلابی باید در مناطقی که جنگ انقلابی جریان ندارد، دشمن را به لحاظ سیاسی به چالش بگیرند. نیروی انقلابی باید در تحرکِ دائم باشد و چنین تحرکی فقط با گسترش دائمی پایهٔ توده‌ای و سازمان‌دهی مخفی در میان توده‌ها ممکن است. فرازها و موفقیت‌ها هرگز نباید موجب هیجان‌زدگی و فرودها و شکست‌ها هرگز نباید موجب از کف دادن اعصاب استراتژیکمان شود. این اصل انقلابی هم در مبارزۀ سیاسی صادق است و هم در جنگ. بنابراین، رشد جنگ مانند رشد خود حزب و مبارزات سیاسی انقلاب، ناموزون پیش خواهد رفت و موج­وار رشد خواهد کرد. یعنی پس از آغاز موفقیت‌آمیز، جنگ انقلابی همراه با فراز و فرودهای نظامی-سیاسی و پیشروی‌ها و عقب‌نشینی‌ها، گسترش خواهد یافت.

مرگ بر جمهوری اسلامی

زنده باید انقلاب کمونیستی

پیش به سوی جمهوری سوسیالیستی نوین ایران

حزب کمونیست ایران (مارکسیست لنینیست مائوئیست)

۲۸ آبان ۱۳۹۸