پیرامون نیاز به علم کمونیسم نوین ، نه موضعگیری تنگ نظرانۀ ناسیونالیستی

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

پاسخی به حملۀ “«چپ تقلبی» به: «بیانیه‌ی اول اگست باب آواکیان، در مورد وضعیت جدی، نیاز عاجل برای سرنگون کردن رژیم فاشیستی ترامپ/پنس، اشتراک در این انتخابات و نیاز اساسی برای یک انقلاب»

از وبسایت انقلاب. ۲۷ اگست ۲۰۲۰

مترجم: بهروز پامیر

جواب نوچه دیاز به پُست فیسبوک یک ناسیونالیست سیاهِ دُگم و تنگ‌نظر که مدعی است یک «انقلابی مارکسیست لنینیست مائوئیست» می باشد، خیلی مهم است.

در پاسخ به این حملۀ تنگ‌نظرانه بالای بیانیۀ مورخ ۱ اگست توسط باب آواکیان، نوچه دیاز، خیلی عالی به نکات اصلی می‌پردازد. و ارزش دارد به ادعای این دُگماتیست بیشتر بپردازیم، که می گوید هر دو حزب سیاسی بورژوازی {جمهوری خواه ها و دموکرات ها} فاشیست هستند و به نظرش (هر آن چه که منظورش بوده باشد) جمهوری خواه‌ها، فاشیست های علنی هستند و دموکرات ها، فاشیست های “لیبرال”.

این اگر حقیقت می‌داشت، دال بر این می‌بود که ما دهه‌ ها را تحت رژیم فاشیستی زندگی کردیم و رژیم ترامپ/پنس در اصل نمایانگر کدام پدیدۀ متفاوت نیست. آنانیکه چنین ادعاهای مضحک دارند، درگیر توهم اند و از حقایق بدور. این نوع طرز تفکر خصوصیت دُگماتیست ها است: آن ها از واقعیت و حرکت و تغییران آن، یک تحلیل و سنتز علمی نمی کنند تا بر این اساس، تعیین کنند منفعت توده‌ها در کجا قرار دارد. بلکه، به جای این سعی می کنند تا “احکام ایمانی دینی” را بالای واقعیت ها تحمیل کنند: (مثل: هرگز و به هیچ وجه رای خود را برای سیاستمدار بورژوازی ندهید).  مخصوصاً در شرایط حساس امروزی و اثر سرنوشت‌ساز آن، چنین طرز فکر نه تنها که احمقانه است بلکه مضر هم است.

به عنوان مثال، اگر بپذیریم که در امتداد دهه‌ هایی که گویا فاشیزم، چه در دورۀ جمهوری خواهان و چه در دورۀ دموکرات ها، بر ما تسلط داشته است، حکومت اوباما و بایدن هم فاشیستی بوده، پس تظاهراتی که علیه پولیس بخاطر قتل مایک برون در شهر فیرگسون با آن وسعت برپا شد هرگز قابل تصور نمی‌بود. چنین تظاهرات بسیار به سادگی غیر قانونی اعلام می‌شد. هر نوع تلاش برای برگزاری چنین تظاهرات با سرعت و جدیت خنثی می‌شد و هر کسی که در آن شرکت می‌کرد یا زندانی و یا هم عاجل اعدام می‌شد .درست این همان کارهایی است که ترامپ می‌خواهد انجام بدهد، اقداماتی که او هم‌اکنون به سویش در حال پیشرفت است و اگر رژیم او، که از یک رژیم فاشیستی هیچ کم ندارد، بتواند برای تمرکز قدرت فاشیستی اش جهش بیشتر داشته باشد، او با احتمال زیاد دست به چنین اقدامات به قیاس هیولایی خواهد زد.

این یک واقعیت است که در “خیزش فیرگسون” و امروز در جنبش زیبا علیه خشونت و قتل توسط پولیس و علیه برتری طلبی سفید، به دستور سیاستمداران از حزب دموکرات، پولیس (و سربازان گارد ملی) دست به سرکوب وحشیانه زده اند. این نشان می‌دهد که ما همه وقت در یک نظام دیکتاتوری زندگی می‌کنیم که دیکتاتوری بورژوازی(طبقه سرمایه‌دار) است. اما قبل از رژیم ترامپ/پنس این یک نوع دیکتاتوری بوده است که در قالب دموکراسی بورژوازی اعمال شده است. دموکراسیی مبنی بر، مطابق با و در محدودۀ نظام سرمایه‌ داری و حاکمیت طبقۀ سرمایه‌ دار بر توده‌های مردم.

تضاد میان نمای دموکراتیک بیرونی و جوهر درونی دیکتاتوری، معنای واقعی دارد. این بدان معناست که برای حفظ این نمای دموکراتیک، تا زمانی که شکل دیکتاتوری بورژوازی “دموکراتیک” باشد، نمایندگان سیاسی و قانونی طبقه حاکم باید اجازه بدهند تا برخی “حقوق مدنی و آزادی ها” تا حدی مراعت شود، و حداقل تظاهر کنند که احترام قائل اند به “حاکمیت قانون”، که در آن به سادگی و به صورت عریان نمی توانند قوۀ بی رحمانه زور را علیه کل جامعه، و علیه هر گونه تلاش برای مخالفت با آنچه حکومت انجام می دهد، اعمال کنند.

اساساً دلیل اینکه برخی ها  فکر می کنند هر نوع سرکوب شدید معادل فاشیزم است، این است که آنها فریب نمای بیرونی “دموکراسی” را خورده‌اند – و در ذهن آنها در “دموکراسی” نباید سرکوبی یا حداقل سرکوب کردن شدید وجود داشته باشد – بنابراین هر گاه چنین سرکوبی، حتی در “اوقات عادی”  وجود داشته باشد، آنها به این باور اند که این دگر دموکراسی نیست. در حالیکه، در حقیقت اعمال دیکتاتوری بورژوایی وقتی که این دیکتاتوری در شکل “دموکراتیک” است، سرکوب های وحشیانه را در بر دارد. اما این کیفیتا با دیکتاتوری بورژوایی فاشیستی، که اساساً تظاهر به “دموکراسی” را کنار گذاشته و آشکارا از طریق خشونت و ترور حکومت می کند، متفاوت است.

در برخی مواقع، مانند اکنون، تضاد بین نمای ظاهری دموکراسی و جوهر دیکتاتوری می تواند برای طبقۀ حاکم بورژوازی بسیار حاد شود. فاشیست ها — فاشیست های واقعی متمرکز در رژیم ترامپ/پنس که اکنون قدرت را در دست دارند، نه آن “فاشیست های لیبرال” خیالی که این ذهنیت دگماتیک ناسیونالیسم تنگ نظر تصور میکند — با شهوت انتقام جویانه و شتاب فزاینده با حرکت به سوی دیکتاتوری بی نقاب، با اتکای علنی به خشونت و دهشت علیه آنهاییکه با رژیم مخالف اند و یا رژیم آنها را تهدید می شمارد، بدون تظاهر به مجاز شمردن نارضایتی و اعتراض، برای حل این تضاد در حال حرکت استند.

نباید تصور کنیم که گویا موفقیت این فاشیست های بسیار واقعی در امر تحکیم قدرت فاشیستی شان، فرقی به حال توده‌های مردم و جنبش های ضد ظلم و بی عدالتی نخواهد کرد — چه رسد به جنبش برای یک انقلاب واقعی. چنین تصور نه تنها دال بر عدم درک از واقعیت ها است، بلکه همچنان نماینگر عدم درک از — و قرار گرفتن علیه — منافع حیاتی، در واقع موضوع مرگ و زندگی، توده های مردم در این کشور و حتی در سراسر جهان می‌باشد.

دلیل اشاره به این فرد به عنوان یک “ناسیونالیست سیاهِ دگماتیک تنگ نظر” صرفاً به خاطر ذکر خیر وی به «حزب پلنگان سیاه آفریکن جدید»  (New Afrikan Black Panther ) نیست. بلکه، خط استدلال که می گوید در فاشیزم رژیم ترامپ/پنس واقعاً چیز جدیدی وجود ندارد، یا کیفیتا تفاوتی ندارد — نماینگر یک بینش خاص، مخصوصاً در میان برخی  بورژواها و خرده بورژواهای مردم سیاه است. آنها به ظلم وحشتناکی که بالای مردم سیاه در این کشور صورت گرفته است اشاره می کنند تا خطر واقعیِ رژیم ترامپ/پنس و این که این رژیم به سمت چه هدفی حرکت میکند و در صورتیکه در قدرت بماند و بخصوص اگر “حکم” انتخاب مجدد را به دست آورد، در موقعیت بسیار قدرتمندتر برای عملی کردن هدفش قرار خواهد گرفت را انکار کنند (یا کم اهمیت جلوه دهند) – خطری که دهشت بسیار بدتری را متوجه مردم سیاه، همه مردم تحت ستم و بالاخره بشریت خواهد کرد.

این حرف ها یکی از طنزهای کمدیِ ریچارد پرایور Richard Pryor را به یاد می‌آورد. او در مورد اینکه برخی سیاهان  می گویند، «من هیچ ترسی از نازی ها ندارم و اگر اونها را ببینیم برایشان میگویم …» و ریچارد پرایور خودش پاسخ می دهد: «نخیر شما به آن نازی ها هیچ نمی گویید، به جز شاید: اوه ، چه کفش های خوبی دارید.»

  به عبارت دیگر، تمام این کوچک نمایی های خطرِ واقعی (نه خیالی) فاشیست هایی که در قدرت هستند، وقتی که با واقعیت و قدرت کامل فاشیزمی که حاکمیتش را تحکیم کرده روبرو شود منجر به میلِ به تسلیم شدن به آنها خواهد شد.

همانطوریکه باب آواکیان در بیانیه ۱ اگست خود تأکید می کند، برای بیرون راندن  رژیم فاشیستی ترامپ/پنس از قدرت باید از تمام ابزارهای مناسب استفاده کرد– از جمله رای دادن به بایدن، اگر به آن جا برسد، اما قطعا بدون اتکاء به رای دادن بلکه در درجه اول با اتکاء به تداوم بسیج  توده های مردم حول این خواست که رژیم ترامپ/پنس باید همین اکنون از قدرت رانده شود. این امر از اهمیت فوری و حیاتی برای جلوگیری از تحکیم قدرت فاشیستی که وحشت بیشتر را در بر خواهد داشت و همچنین در ساختن راه انقلابی که مورد نیاز است و تنها راه حل اساسی برای همه جنایت های ناشی از نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی است و همانطور که باب آواکیان به کرات تاکید کرده، فاشیزم را همین سیستم تولید کرده است.

این مقاله ترجمه ای است از

On the Need for the Science of the New Communism, Not Dogmatic Narrow Nationalist Posing. An Answer to a “Phony Left” Attack on the August 1 Statement by Bob Avakian, August 27, 2020 |