‏مقابل اعدام و سرکوب زنان مبارز بایستیم!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۴ دقیقه

زندانیان سیاسی باید فوراً آزاد شوند!

صدور حکم اعدام برای زندانیان زن سیاسی (شریفه محمدی و پخشان عزیزی) جهشی دیگر و بسیار خطرناک در روند «عادی» سرکوب جمهوری اسلامی است. این سیاست، انتقام گیری از خیزش ژینا و تحریم انتخابات تبه کاران حاکم از سوی اکثریت مردم است.

زنان بند اوین در واکنش به صدور حکم اعدام پخشان، یک صدا اعلام کردند: «خواهان لغو حکم اعدام پخشان عزیزی هستیم. از تمام مردم می خواهیم با زنان زندانی سیاسی عقیدتی هم صدا شوید.». همچنین صحت پیام زنان بند اوین که هفته پیش در محکوم کردن صدور حکم اعدام شریفه محمدی نوشته بودند: «این نه فقط حکم اعدام شریفه بلکه حکم اعدام همه «ما» فعالین کارگری، سیاسی، مدنی، حقوق بشری و فعالین حوزه زنان است. ما این حکم را خطری بالقوه می بینیم و پیش درآمدی برای صدور احکام بعدی»، امروز برای عموم اثبات شد.

پیام زنان زندانی اوین روشن است. کلیت جمهوری اسلامی و احکام بیدادگاه هایش را نمی پذیریم و علیه آن مبارزه می کنیم. این فراخوان به مردمی است که منافع مشترک در سرنگونی جمهوری اسلامی دارند. این فراخوان زنان زندانی را باید در دست گرفت و به مرکز مبارزه جدی و پیگیر علیه جمهوری اسلامی و جنگ مداومش علیه زنان تبدیل کرد. زنان در این جنگ مداوم به همرزمانی آگاه و مبارز نیاز دارند. آن چه جمهوری اسلامی بر سر زنان می آورد سرشت نمای هر آن چیزی است که بر سر کل جامعه می آید.

جنگ تمام عیار نظام علیه زنان از ابتدای به قدرت رسیدنش آغاز شد و در سوخت و ساز جمهوری اسلامی تعبیه شده است. سرشت دینمدار فاشیستی جمهوری اسلامی با قلع و قمع زنانی بازتولید می شود که تن به روابط برده وار تحمیلی آن نمی دهند. به عبارت دیگر، جنگ با زنان و قتل آنان، برای جمهوری اسلامی یک ضرورت وجودی است. کوبیدن سر این رژیم به سنگ و سرنگونی آن نیز ضرورت وجودی برای زنان و همه ستمدیدگان و استثمار شوندگان جامعه است. بی جواب گذاشتن این ضرورت، راه را برای وضعیتی بدتر باز می کند. در این حقیقت نباید ذره ای تردید کرد. 

مبارزه علیه اعدام و سرکوب، جبهه مشترک‌مان علیه حاکمیتی است که چاره‌ای جز سرکوب ندارد و سرکوب نیز عمدتا به ضد خودش تبدیل شده است. مبارزه با اعدام به عنوان عامل سرکوب سیستماتیک دولتی و مبارزه برای آزادی فوری و بی قید و شرط زندانیان سیاسی با هم مرتبط و متصل اند. زندانی سیاسی به عنوان نماد طغیان جامعه علیه دولت و جنایت هایش، نقش خاصی در پیشبرد استراتژی سرکوب دولتی دارد. جمهوری اسلامی با زندانی کردن مبارزان، سعی می کند هم خطر فوری خیزش و شورش و عواقب آن را دفع کند؛ هم گرو گان هایی دارد که به عنوان ابزار چانه زنی و فشار بر جامعه و دفع خطرات احتمالی آینده به کار می گیرد، هم کاندیداهای خوبی برای دریافت احکام سنگین حبس و اعدام هستند تا جرات طغیان را از جامعه بگیرد. این حمله رژیم باید با ضد حمله ای بسیار قوی از سوی همه حرکت های اجتماعی، مواجه شود و به کانون مبارزه ای وسیع تبدیل شود. مخالفت با اعدام یک خواست اخلاقی نیست. مبارزه با سیاست و ایدئولوژی منحط و در یک کلام، مخالفت با موجودیت این سیستم تباه کننده زندگی و انسان است. باید علیه اعدام، اعدام هر کس متحد شویم.

اتهامات دروغین جمهوری اسلامی علیه همرزمان‌مان  را محکوم می‌کنیم اما این اتهامات و احکام، حامل پیامی روشن هستند: فعالیت تشکیلاتی و هر شکل از مبارزه منسجم علیه نظام، خط قرمز حاکمیت است.

تشکل و سازماندهی مبارزه آگاهانه برمبنای تئوری انقلابی، حق مسلم و حلقه ضروری در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی است

برای شکستن فضای خفقان و وحشتی که جمهوری اسلامی سعی در تحمیل آن دارد علاوه بر دفاع از آزادی زندانیان سیاسی و لغو اعدام، باید از حق فعالیت سیاسی، صنفی و اجتماعی مردم حمایت کنیم و احکام صادره را افشا کنیم.

این موج جدید سرکوب یک ویژگی دیگر هم دارد. هدف قرار دادن مساله زنان و مساله ستم ملی به ویژه در کردستان. این نیز از ضرورت هایی است که خیزش ژینا بر سر راه جمهوری اسلامی قرار داد. پیوند مبارزه علیه ستم بر زن و علیه ستم ملی در آن خیزش و وجود حقانیت در آن مبارزه و محبوبیت آن در سراسر کشور، زنگ خطر جدی برای نظام بود. جمهوری اسلامی همواره از یک سو انواع ستم را تولید و باز تولید کرده است و از سوی دیگر با سرکوب سعی کرده از ایجاد ارتباط ارگانیک و جدی بین مبارزین این عرصه ها جلوگیری کند. جمهوری اسلامی بلافاصله برای دفع خطر، دست به کار شد. گام اول آن، کشتار مبارزین در کردستان و بلوچستان در جریان خیزش ژینا بود. سپس با دستگیری و شکنجه و صدور و اجرای احکام اعدام در این مناطق به جامعه اولتیماتوم داد. اکنون نیز با صدور احکام اعدام علیه مبارزین زن چند هدف را هم زمان پیش می برد: سرکوب زنان، سرکوب مبارزه علیه ستم ملی، سرکوب فعالیت منسجم و تشکیلاتی با هدف فلج و تسلیم کردن جامعه. جمهوری اسلامی، مردم ما را زندانی و اعدام می‌کند تا جامعه را در هراس و انفعال فرو ببرد. اما ما را سر ایستادن نیست!    

درصد مشارکت بسیار پایین در انتخابات اخیر بار دیگر پیام مردم را به گوش نظام رساند که دره ای خون، صف مردم را از صف جمهوری اسلامی (اصلاح طلب و اصول گرا) جدا کرده است.

مبارزه علیه حجاب اجباری و علیه اعدام، دو ضلع مهم مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی است. هر دوی این ها باید با اعتراض و واکنشِ آگاهانه و سازمان یافته از طرف شمار بزرگی از مردم مواجه شود. مبارزه علیه اعدام و برای آزادی فوری زندانیان سیاسی، باید تبدیل به صف آرایی روشن میلیون ها نفر حول این مساله شود و گستاخی ضد مردمی جمهوری اسلامی جواب جانانه ای از سوی جامعه بگیرد. اگر بتوانیم چنین کنیم، بی تردید هوای تازه و رهایی بخشی در کشور وزیدن خواهد گرفت و بذر امید به آینده ای بنیادا متفاوت و هزاران بار بهتر و عزم جنگیدن برای آن، در دل میلیون ها ستمدیده و قربانی جمهوری اسلامی، کاشته خواهد شد. 

حزب کمونیست ایران (م.ل.م)

مرداد ۱۴۰۳