آیا مجسمه آزادی را در عراق دیدید؟

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

بحران سیاسی بزرگ در آمریکا

پخش عکس شکنجه زندانیان جنگی عراقی توسط سربازان و شکنجه گران آمریکایی در زندان ابوقریب، مانند بمبی بر سر کابینه بوش فرود آمده و بحران سیاسی عمیقی در هییت حاکمه آمریکا بوجود آورده که گفته می شود ممکنست آغاز سقوط دولت بوش باشد. علنی شدن گزارش محرمانه کمیته بین المللی صلیب سرخ، ضربه مهلک دیگری بر بوش و همکارانش وارد آورد. این گزارش در اکتبر سال ۲۰۰۳ بر پایه دیدارهای ۲۹ گانه نمایندگان صلیب سرخ از ۱۴ زندان در نقاط مختلف عراق که توسط ارتش آمریکا اداره می شوند، تهیه شده است. گزارش صلیب سرخ نتیجه گیری می کند که شکنجه زندانیان عراقی توسط بازجویان آمریکایی، «یک پدیده عمومی و بسیارجدی است.»

افشای غیر قابل انکار جنایات جنگی آمریکا درعراق فرصت بی نظیری را برای گسترش جنبش ضد امپریالیستی در جهان و جنبش انقلابی در خود آمریکا بوجود آورده است. ابتدا مردم فلوجه دماغ این قدرت متفرعن را که بدترین جنایات را تحت نام آزاد کردن مردم عراق و گسترش دموکراسی در خاورمیانه انجام داده است، به خاک مالیدند و پس از آن افشای شکنجه ها و بیرحمی های ارتش اشغالگر آمریکا  ضربات سیاسی بزرگی را برپیکر آن وارد آورده است. 

مستند شدن عملکرد بیرحمانه و بیمارگونه نیروهای اشغالگر آمریکایی و انگلیسی نه فقط جنگ آمریکا در عراق بلکه نظام سیاسی آمریکا را با بحران مشروعیت در داخل و خارج روبرو کرده است. یک سناتور آمریکایی گفت، «بدترین پی آمد این واقعه شکست آمریکا در عراق نیست؛ بدترین پی آمد این واقعه آن است که آمریکا اعتبارو مقام خود را بعنوان مرجع اخلاق بین المللی و منبع الهام از دست بدهد.» معنای این حرف آن استکه حتا بخشی از بورژوازی آمریکا قادر به دفاع از مقامی که خودش به خودش اعطا کرده نیست. بهمین دلیل وزارت امور خارجه آمریکا گزارش سالانه خود را در مورد دولتهای شکنجه گر جهان منتشر نکرد زیرا اکنون همه می دانند که سردسته دولتهای شکنجه گر جهان کیست! و صحنه سازی فایده ای ندارد.

یکی دیگر از سناتورهای جمهوریخواه کنگره آمریکا این واقعه را به جنایت میلای در سال ۱۹۶۸ تشبیه کرد. میلای دهکده ای در ویتنام بود که یک جوخه از ارتش آمریکا وارد آن شده و تمام جمعیت دهکده را قتل عام کرد. پس از این واقعه جنبش ضد جنگ در آمریکا جهش کرد و بطور موج وار گسترش یافت. این مقایسه بی پایه نیست زیرا افشاگری از جنایتهای جنگی آمریکا در عراق، در همین مدت کوتاه،  موجب بیداری و آگاهی بزرگ درمیان اقشار مختلف مردم آمریکا بخصوص اقشار میانی که همیشه نسبت به دولت خود متوهمند شده است.

متعاقب این وقایع تضادهای درون هییت حاکمه آمریکا، حاد شده است.  روز جمعه ۷ ماه مه کنکره آمریکا رامسفلد وزیر دفاع (در واقع وزیر جنگ) آمریکا را به شهادت بر سر شکنجه زندانیان جنگی زندان ابوقریب و بقیه زندانیان جنگی در عراق، فراخواند. رامسفلد در مقابل کنگره آمریکا به معذرت خواهی از زندانیان عراقی پرداخت و هنگامی که تلاش کرد شکنجه زندانیان ابوقریب را به چند سرباز آمریکایی نسبت داده و آن را استثنا جلوه دهد عده ای از مبارزین ضد جنگ که وارد این جلسه علنی کنگره شده بودند، از میان جمعیت بلند شده و فریاد زدند: « این جنایت جنگی است. رامسفلد باید اخراج شود».

در جلسه کنگره آمریکا وقتی از رامسفلد پرسیده شد آیا جدیت اوضاع را درک می کند، وی اعتراف کرد : «این واقعه مثل نشت رادیو آکتیو است که تاثیرات استراتژیک دارد.»  وزیر دفاع جورج بوش زیر فشار سناتورهای کنگره آمریکا که چرا این عکسها از زیر دست وزارت دفاع  در رفته و انتشار خارجی یافته، فریاد زد: « ما در شرایط جنگی هستیم اما مجبوریم با قوانین زمان صلح عمل کنیم (منظورش این است که نتوانستیم تلویزیون سی بی اس را سرکوب کنیم و نگذاریم خبر و عکسها را پخش کند) و چون در عصر اطلاعات هستیم نتوانستیم جلوی کار غیر قانونی سربازان را که این عکسها را به مطبوعات فرستادند بگیریم!» سناتور رابرت کندی به رامسفلد گفت: « اکنون در نظر مردم خاورمیانه و بقیه جهان، سمبل آمریکا دیگر مجسمه آزادی نیست بلکه مردی است که کیسه سیاه بر سرش کشیده اند، او را روی جعبه ای ایستانده و بدن سیم پیچ شده اش  را به جریان برق وصل کرده اند.»

جورج بوش در تلاش برای محدود کردن دامنه بحران و لطمات، ملک عبدالله اردن را به کاخ سفید دعوت کرد و از او بخاطر شکنجه عراقی ها معذرت خواهی کرد! و عبدالله شاه هم به بوش گفت باید جلوی اینکارها گرفته شود!  این نمایشنامه هم با مزاح و مسخره روبرو شده است چون آمریکا بسیاری از زندانیان عراق را تحویل سازمان امنیت اردن می دهد که آنها شکنجه کنند زیرا طبق قوانین اردن شکنجه در اردن قدغن نیست!

جورج بوش، قسم پشت قسم می خورد که عکسهایی که سربازان آمریکایی را در حال شکنجه و آزار جنسی زندانیان نشان می دهد، «بازتاب آمریکا نیست». رامسفلد درسخنرانی اش گفت: «کارهایی که سربازان کردند کارهای غیر آمریکایی هستند.» اما جورج بوش و رامسفلد دروغ می گویند. ارتش آمریکا در بطن ۲۰۰ سال آدمکشی و جنایت و دزدیدن سرزمین دیگران شکل گرفته است. قدرت سرمایه داری امپریالیستی آمریکا با قتل عام سرخپوستان، با دزدیدن سیاهان از آفریقا و برده کردن آنان در آمریکا، با دزدیدن بخش بزرگی از مکزیک و الحاق آن به آمریکا (کالیفرنیا و تکزاس)، با تجاوز و اشغال سرزمین های دیگر در سراسر جهان بوجود آمد و تکامل یافت. امپریالیسم آمریکا، به محض  ورور به هر نقطه جهان به رشد و پرورش ارتجاعی ترین نیروهای اجتماعی و عناصر تبهکار آن نقاط یاری رساند. در قرن بیستم، مخوفترین رژیمهای دیکتاتوری را در خاورمیانه و آمریکای لاتین پروراند و به جان مردم انداخت. ارتجاعی ترین نیروهای اسلامی بنیادگرای خاورمیانه بدست آمریکا پرورش یافتند. امپریالیسم آمریکا برای پیش برد منافعش بهیچ اصولی پایبند نیست و هر دروغ و ظاهر سازی را برای تحقق منافعش مجاز می شمارد. آخوندهای حاکم در ایران بهتر از هر کس این را می دانند زیرا مناسبات ۲۵ ساله آمریکا با رژیم جمهوری اسلامی هیچ نبوده است مگر عوامفریبی در ظاهر و انجام کثیف ترین و تبهکارانه ترین معاملات سیاسی در پشت پرده. جورج بوش و رامسفلد و مابقی سران آمریکا می گویند ارزشهای آمریکایی مساوی است با حقوق بشر و آزادی و روراستی؛ آنها می گویند سادیسم سربازان و شکنجه گران آمریکایی در عراق مخالف ارزشهای آمریکایی است. اما این حرفها مانند تبلیغاتی است که یک بیمار روانی در مورد خودش می کند و فکر می کند اطرافیانش همه کور و کرند.

  جورج بوش و وزرایش معذرت خواهی می کنند و قول می دهند که لکه های ننگ را پاک کنند. همه مرتجعین هنگام باختن از این قولها می دهند تا مردم خشمگین را آرام کنند. اما کمتر کسی این حرفها را باور می کند؛ حتا مطبوعات بورژوایی آمریکا می گویند این اقدامات «خیلی دیر و خیلی کم می باشند»؛ حتا طبقات میانی و مرفه آمریکا با ناباوری به این نمایش نامه می نگرند و اعتمادشان به نظام مانند برف در زیر حرارت این وقایع آب می شود. این واقعه مخالفین نظام را جسور کرده و پایه های اجتماعی نظام را به موضع دفاعی رانده است و شک نیست مبارزات سیاسی انقلابی در آمریکا شدت خواهد گرفت. در آمریکا، تابستان داغی در راه است!

لکه های ننگ بورژوازی آمریکا فقط با سرنگون کردن آن پاک می شود. این وظیفه ایست که بر دوش پرولتاریا و زحمتکشان و ملل تحت ستم آمریکاست. اما مردم جهان با مقاومت و مبارزه خود باید به سرنگونی این هیولا یاری رسانند. در واقع مقاومت قهرمانانه  مردم فلوجه  درها را بروی آشکار کردن چهره مخوف و زشت این هیولا باز کرد. مقاومت مردم فلوجه علیه اشغالگران یک خدمت انترناسیونالیستی به پرولتاریا و انقلابیون و نیروهای مترقی آمریکا و دیگر مردم جهان بود.  وقتی که اقشار تحت ستم و استثمار دست به شورش می زنند، اقشار و نیروهایی را ورای خودشان بحرکت در می آورند. وقتی  مردم ستمدیده با جسارت و با نیروی خشمی که ستم در آنها تلنبار کرده بلند می شوند تا آزادی خود را بدست خودشان به کف آورند، حتا عظیمترین قدرت جهان به لرزه در می آید و آثار ترک و شکاف در پیکرش نمایان می شود. مارکس چه داهیانه گفت که  نظام سرمایه داری در هر گام گورکنان خود را بوجود می آورد!

مردم جهان متحد شوید و امپریالیستها و مرتجعین را به گور بسپارید!

با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی امان!

زنده باد انقلاب! زنده باد کمونیسم!

حزب کمونیست ایران (م – ل – م )