جورج بوش تا چهار سال دیگر رئیس جمهور آمریکا!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

حقیقت ارگان حزب کمونیست ایران ( م ل م ) شماره ۱۹ آذر ۱۳۸۳

صدها میلیون تن  از مردم دنیا و ده ها میلیون نفر از مردم آمریکا از انتخاب جورج بوش به ریاست جمهوری آمریکا بهت زده و عصبانی اند. پس از روشن شدن نتایج انتخابات و محرز شدن انتخاب بوش در بسیاری از شهرهای آمریکا تظاهراتهای اعتراضی برپا شد. هر جا که تظاهرات نبود مردم ناسزا می گفتند یا حالت بهت زده داشتند.

عصبانیت مردم جهان و آمریکائی هائی که ضد بوش هستند، علل گوناگون  دارد اما در مرکز همه آنها دو چیز خودنمائی می کند: دارودسته بوش مصمم است جنگ و خونریزی در خارج از مرزهای آمریکا را ادامه دهد و در داخل آمریکا دست به سرکوب سیاسی  بزند.  به یک کلام، بورژوازی آمریکا در این مقطع از تاریخ دست به استفاده از زور نظامی و شکل حکومت فاشیستی برای حل بحران های بین المللی و داخلی خود زده است. این همان راه حلی است که بورژوازی آلمان در زمان هیتلر اتخاذ کرد. 

     دارودسته بوش سیاست و برنامه های خود را  2 ماه قبل از انتخابات در کنگره حزب جمهوریخواهان بدون ابهام روشن کرد. انتخاب بوش در واقع انتخاب آن سیاست و برنامه هاست. در این کنگره بوش و دارودسته وی، آمریکا را یگانه نیروی خیر در میان نیروهای اهریمنی جهان توصیف کرده و گفتند آمریکا برای حفاظت از خود باید یک ماشین نظامی جهانی، ارتشی متهاجم و غیر قابل شکست در اختیار داشته باشد که  بدون رعایت قوانین بین المللی یا افکار عمومی جهان بطور افسارگسیخته بهر نقطه دنیا که اراده کند وارد شود. این دارودسته، فاشیسم سیاسی را با ایدئولوژی بنیادگرائی مذهبی آمیخته اند. بهمین جهت در کنگره حزب جمهوری خواهان بدون ذره ای شرم اعلام کردند که “خدا” ماموریت ویژه ای به ارتش آمریکا داده و در عراق  “خدا” شخصا روی هر  تانک و موشک ارتش آمریکا نشسته و آن را هدایت  می کند! آنها معتقدند جامعه مبتنی بر مالکیت  سرمایه داری بهترین الگو برای جامعه بشری است و هر کس که این را قبول نکند باید بیرحمانه مجازات شود. دارودسته بوش “مخالف خوانی” در جامعه آمریکا را “خیانت” دانسته و هر گونه دگراندیشی و حس کنجکاوی و  روشنگری را یک  ضعف و عیب خطرناک محسوب می کنند. آنان بشدت ضد حقوق زنان می باشند؛ سقط جنین را جنایت دانسته و مصممند آن را غیر قانونی کنند؛ نظریه آنان در مورد زنان عینا مانند انجیل است و معتقدند زن باید بی چون و چرا تابع مرد باشد. آنان حزب الله وار بهر بارقه افکار مترقی و ضد دینی حمله می کنند. آنان معتقدند که باید طرز فکر ” قابل قبول” را معنی کرد و آزادی های سیاسی و عقیدتی مردم آمریکا را محدود کرد. آنها حتا کشوری مانند فرانسه را دشمن آمریکا معرفی  می کنند و مسلمانان جهان را شیاطین خطاب می کنند.  آنان واقعه  11 سپتامبر را همانند پیراهن خونی دیوانه وار تکان می دهند  تا  واقعیتهای مسلم را لاپوشانی کنند ، و هر حرکت وحشیانه امپریالیستی آمریکا در خارج و هر حرکت سرکوبگرانه امنیتی در داخل را ضروری و به صلاح “مردم” معرفی کنند. دارودسته بوش مردم آمریکا را به جنگ فرا می خواند تا در اقصی نقاط جهان برای دفاع از قدرت آمریکا بکشند و کشته شوند. این دارودسته مصمم است تا  نادانترین ، احمق ترین ، بدطینت ترین و فاسد ترین نیروهای موجود در امپراطوری آمریکا  را بلند کند، به آنان انرژی بدهد و نیروهایشان را سازماندهی کند. این بدترین ها قرار است نیروی ضربت جنگ نامحدود آمریکا در خارج از مرزهای آن و نیروی سرکوب امنیتی آن در داخل باشد. این دارودسته حتا معیارهای شناخته شده دموکراسی انتخاباتی آمریکا را که در حقیقت دموکراسی برای طبقات بالا و در میان جناح های مختلف هیئت حاکمه است را زیر سوال کشیده است. اینها در کنگره شان به حزب دموکرات و کاندیدای آن اعلام کردند که هر گونه تلاش برای پائین کشیدن بوش از ریاست جمهوری  را “کمک به دشمنان آمریکا و خیانت” قلمداد خواهند کرد! بیخود نیست که در محافل مطبوعاتی آمریکا بحث است که جان کری (نامزد انتخاباتی حزب دموکرات)  از ترس ترور شدن، کارزار انتخاباتی خود را خراب کرد تا انتخاب نشود!  دارودسته بوش و پشتیبانانیش در طبقه حاکمه آمریکا معتقدند آنها تنها هیئت حاکمه مشروع و مجاز این جامعه و البته تمام دنیا  می باشند و هر مخالف خوانی و حتا هر گونه سوالی که  پایداری ، تداوم و بقای آنرا تهدید کند باید از میان برداشته شود. این دارودسته در سال ۲۰۰۰ با دست زدن به کثیف ترین نیرنگ ها انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را ربودند و در انتخابات ۲۰۰۴ از طریق اشاعه ترس و ارعاب برنده شدند. اوباش فاشیست طرفدار بوش که پلیس و کلانتری های محلات مختلف را در اختیار دارند، در محلات سیاهپوست نشین آمریکا اعلامیه پخش کردند و سیاهان را تهدید کردند که اگر در انتخابات شرکت کنند، از این پس حتا بخاطر جرائم کوچکی مانند جریمه رانندگی بچه هایشان را به زندان خواهند انداخت! این یکی از روشهایشان برای محروم کردن سیاهان از حق رای بود. صدها هزار سیاه دیگر پیشاپیش بدلیل آنکه زندانی بوده و یا دارای پرونده جرائم گوناگون هستند از حق رای محروم بودند.  کابینه بوش در ۴ سال گذشته قوانین اساسی و سیاستهائی را که بیش از دو قرن در جامعه آمریکا حاکم است تغییر داده و در پی آن است که در ۴ سال آینده بیشرمانه تر از پیش در این جهت بتازد. دادستان فاشیست بوش در ۴ سال گذشته یکی از پایه ای ترین حقوق شهروندان آمریکائی را که حق برخورداری از وکیل و تشکیل دادگاه برای رسیدگی به اتهامات است، به حالت تعلیق در آورده  طوریکه هم اکنون هزاران زندانی بدون حکم و وکیل در زندانهای آمریکا بسر می برند. دارودسته بوش معاهده های بین المللی از جمله عهدنامه ژنو در مورد اسیران جنگی را زیر پا گذاشته و نفی کرده  است و  دست به ایجاد یکسری ” مناطق بی قانون ” در نقاط مختلف دنیا زده که شکنجه گاه ها و زندان های مخفی آن می باشند. از آن جمله اند زندان گوانتانامو، پایگاه هوائی  بگرام در افغانستان ، زندان ابوقریب و مکانهای دیگری که تاکنون از آنها نامی برده نشده است.

     در ۴ سال آینده حاکمان آمریکا که در واقع حاکمان جهان هم هستند چنین سیاستی را دنبال خواهند کرد. اما این فاشیسم افسار گسیخته براحتی نمی تواند به پیش بتازد. زیرا مردم جهان و مردم آمریکا به مقاومت در مقابل آن برخاسته اند. جامعه آمریکا بهیچوجه یک پدیده یکدست نیست؛ در آن صف و صف کشی سیاسی هر روز عمیق تر و خصمانه تر می شود. دارودسته بوش می خواهد روحیه اطاعت کورکورانه وتب جنگ را  در میان مردم اشاعه دهد اما موج مخالفت و روحیه نه گفتن نیز بسیار قوی است. درست در چنین جو فاشیستی نیم میلیون نفر به تظاهرات در مقابل کنگره فاشیستی جمهوری خواهان پرداختند و ۵ روز تمام در خیابانهای نیویورک میان مخالفین و پلیس جنگ و گریز بود. ترس دارودسته بوش از مخالفین آنچنان بود که کنگره جمهوریخواهان در محاصره پلیس و ماشین های زره پوش تشکیل شد. از هم اکنون روشن است که آینده را فقط بوش رقم نخواهد زد بلکه در اینکار با سرسختی نیروی مقاومت مردم جهان و آمریکا مواجه خواهد شد.

نیروهای مقاومت در آمریکا طیف های نظری و اجتماعی گوناگون هستند: از کمونیستهای انقلابی مائوئیست تا هنرمندان و نویسندگان و فمینیستها و فعالین حقوق بشر؛ از پرولتاریای سیاه و مهاجر و سفید پوست و زنان تا اقشار مرفه تر سیاهان و بخش بزرگی از طبقه میانه سفید آمریکا که بحرکت در آمده و مصمم است در کنار اقشار تحتانی و انقلابیون آمریکا در مقابل فاشیسم افسارگسیخته بوش بایستد. پرولتاریا و خلقهای ستمدیده جهان ، متحدین و پایه اجتماعی خود را در داخل جامعه آمریکا دارند.  صفی که در مقابل دارودسته بوش ایستاده نیروی بالنده و مترقی جامعه آمریکاست. مقاومت و مبارزه مردم جهان علیه آمریکا به این نیروی بالنده کمک خواهد کرد که درست در داخل شکم هیولا سر به شورش بردارد و به رهائی بشریت از چنگال این دشمن قدار و خونخوار خدمات ذیقیمت کند. در سال هائی که در پیش است جامعه آمریکا یکی از متلاطم ترین و سیاسی ترین نقاط دنیا خواهد بود و تغییر و تحولات آن بر سیر وقایع جهان تاثیرات بسیار زیادی خواهد داشت. نقش حزب کمونیست انقلابی آمریکا به رهبری رفیق باب آواکیان در این تحولات، برای جنبش کمونیستی بین المللی اهمیت فوق العاده زیاد دارد. زیرا این حزب پایدارترین نیروی پیشرو و انقلابی آن جامعه بوده و برنامه اش بیان کننده منافع پرولتاریا و خلقهای ستمدیده جهان و آمریکا است.  پس از انتخاب بوش، حزب کمونیست انقلابی آمریکا خطاب به مردم نوشت:

 اگر بخواهیم از یک رهبر نام ببریم که  باید کاملا طرد شود، اگر بخواهیم کشوری را نشان دهیم که باید کاملا غیر قابل حکومت کردن شود، اگر قرار است یک امپراطوری را مشخص کنیم که باید آن را در جاده جاه طلبی هایش کاملا متوقف کنیم و نگذاریم آینده کره زمین را رقم زند: آن رهبر، آن کشور، آن امپراطوری جلوی چشمانمان است!