مبارزه در حزب مائوئیستی نپال

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

۲ مه ۲۰۰۵. گزارش ویژه برای جهانی برای فتح به قلم گزارشگری ازجنوب آسیا.

حقیقت ارگان حزب کمونیست ایران ( م – ل – م ) شماره ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۴

 طی هفته های اخیر در مورد مبارزه مهمی که در حزب کمونیست نپال (مائوئیست) در جریان است، گزارشاتی متشر شد. با توجه  به پیشرفتهای بزرگ حزب و احتمال پیروزی سراسری انقلاب در دوره ی پیشاروی، طبیعی است که اخبار مربوط به مبارزه در حزب کمونیست نپال (مائوئیست) توجه انقلابیون نپال وجهان را بخود جلب کند.

اخیرا مطبوعات خبر از بروز اختلاف میان صدر پراچاندا، که رهبر اصلی حزب می باشد و رفیق بابورام باترای که  یکی از رهبران قدیمی حزب است، دادند.  این خبر توسط بیانیه های مقامات حزبی مورد تائید واقع شد. اختلاف از مدتها پیش در حال شکل گیری بود اما زمانی رو آمد که کمیته مرکزی حزب تصمیم گرفت رهبری را متمرکز کند و برای این منظور هر پنج عضو کمیته دائم حزب، منجمله صدر پراچاندرا  را  در راس حزب، ارتش رهائیبخش خلق، و دولت نوظهور انقلابی، قرار دهد. حزب به این اصل مارکسیستی ـ لنینیستی ـ مائوئیستی اعتقاد دارد که رهبری سه ابزار اصلی انقلاب باید واحد باشد. اما علاوه بر این، معتقد است که اکنون انقلاب در حال ورود به مرحله ای تعیین کننده است و ضرورت خاصی نیز برای این تمرکز وجود دارد. کمیته مرکزی همچنین می خواست با تائید دوباره رهبری مرکزی صدر پراچاندا ضربه ای به گمانه زنی هائی که دشمن در مورد سرباز کردن شکاف و انشعاب در رهبری بالای حزب راه انداخته است، زند.

رفیق باترای مصرانه با تصمیم مبتنی بر تمرکزرهبری مخالفت کرده است. او خاطر نشان کرد که درون رهبری حزب ” جنگ سرد” دیر پائی بر سر این موضوع که آیا اشغال پست های رهبری در حزب، ارتش و دولت  توسط یک شخص واحد صحیح است یا خیر، موجود بوده است.

مشاجره بر سر ” تمرکز” یکسری مسائل مهم دیگر را نیز در بر میگیرد. در مرکز آن این سئوال قرار دارد که از تجربه تاریخی طولانی دیکتاتوری پرولتاریا در دولت های سوسیالیستی سابق، منجمله از احیای سرمایه داری در آن کشورها، چه نتایجی باید بیرون کشید. پیش از این کمیته مرکزی حزب، قطعنامه ای با عنوان ” انکشاف دمکراسی در قرن بیست و یکم” را تصویب کرده بود. این قطعنامه به برخی از این تجارب می پردازد. اما این نیز روشن است که در زمینه درک از این مسائل حیاتی ، درون رهبری حزب اختلافاتی وجود داشته و عمیقتر شده اند. صدر پراچاند ا بیانیه ای صادر کرده و گفت، مشاجرات  درون حزب عمدتأ حول  مسائل مربوط به اعمال دیکتاتوری و دمکراسی پرولتاریا است و طبیعی است که حزب بطور جدی به بحث بر سر این مسائل بپردازد. وی همچنین تاکید کرد که باید یکسری مباحث همه جانبه، نه فقط درون حزب بلکه در میان خود توده ها صورت گیرد. صدر پراچاندا می گوید این یکی از طرق در گیر کردن توده ها در مورد مسائل ” دمکراسی قرن بیست و یکم ” میباشد.

بیانیه صدر پراچاندا همچنین خاطر نشان می کند که علیرغم  مبارزه مهمی که در جریان است، کل حزب بر سر پیشبرد خط تاکتیکی، منجمله تعرض استراتژیک علیه رژیم متزلزل اما خطرناک شاه گیاندرا متحد است. رفیق باترای همراه با رفیق هسیلی یامی، که یکی دیگر از رفقای رهبری است، به سهم خود بیانیه ای صادر کردند که در آن اعلام کردند: ” عناصر اپورتونیست و رژیم سلطنتی فاشیست همواره تلاش کرده اند با تبلیغات شریرانه این توهم را بوجود آورند که بین ما و رفیق پراچاندا، صدر حزب پر شکوه ما، چشم و همچشمی بر سر رهبری و عداوت شخصی وجود دارد. این صرفأ نگرش طبقاتی ارتجاعی آنان، سوء نیت و فقر دانش آنان را نشان می دهد.”

مطرح شدن سئوالات حیاتی مانند اینکه چه نوع قدرتی باید ایجاد کرد و آن را چگونه اداره کرد، چگونه باید از تجارب منفی و مثبت انقلابات پرولتری قرن بیستم در اتحاد جماهیر شوروی و چین درس آموخت، عجیب نیست زیرا انقلاب نپال بر دروازه های قدرت سیاسی سراسری، می کوبد. این فرآیندی است که مائوئیستها آن را “مبارزه دو خط”  درون حزب می خوانند. مبارزه دو خط در حزب کمونیست، بخشی لاینفک از کل پروسه انقلاب است. در واقع، تاریخ نشان داده که چنان مبارزاتی میتوانند موتوری باشند برای رساندن حزب به وضوح  ایدئولوژیکی و سیاسی بالاتر و بر این مبنا دست یافتن به وحدت عمل و اراده ی عالیتر.

روشی که رهبری حزب اتخاذ کرده است، منجمله در کشیدن این مباحث به میان توده ها و درگیر کردن آنها  در بحث بر روی این موضوعات حیاتی، تفاوت های مهمی با بیشتر تجارب گذشته جنبش کمونیستی دارد. نیروهای اصیل مائوئیست سراسر جهان بدقت این مبارزه مهم را که درون حزب کمونیست نپال (مائوئیست) انکشاف می یابد، نظارت کرده و از آن می آموزند با این اعتماد که حزب از درون آن  قدرتمندتر، متحدتر و تواناتر در پیشبرد انقلاب بسمت پیروزی سراسری و ساختن آینده کمونیستی، بیرون خواهد آمد. ■