جنبش کردستان و خیانت دولت های منطقه و قدرت های امپریالیستی

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

از تاریخ باید درس گرفت

دور تازه ای از سرکوب و جنایت در کردستان ترکیه علیه مردم، توسط دولت جمهوری ترکیه که اکنون تحت رهبری رژیم اسلام گرای حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان و داووداوغلو می باشد، آغاز شده است. این رژیم، پس از  ناکامی در انتخابات ماه ژوئن گذشته، با تجدید انتخابات در ماه نوامبر و با همراهی نیروهای ناسیونال-فاشیست رای لازم را برای تشکیل کابینه دولتی به دست آورد. متعاقب آن، ارتش ترکیه که دومین ارتش ناتو است جنگ جدیدی را علیه نیروهای پ ک ک و مردم کرد آغاز کرد و طی همین مدت از زمین و هوا چندین شهر کردستان ترکیه را مورد حمله قرار داده است. تا کنون صدها نفر به قتل رسیده و هزاران نفر از اهالی این منطقه آواره شده اند.

حکومت اردوغان در عین پیش برد سرکوب همه جانبه علیه پ ک ک و نیروهای نزدیک به آن تلاش می کند برای خروج از این وضعیت و رسیدن به اهدافش «فرآیند مذاکرات صلح» را نیز کاملا کنار نگذارد و از حضور حزب قانونی پ ک ک و برخی جریان های چپ متحد آن در پارلمان ترکیه، حداکثر استفاده را برای تثبیت رژیم خود و پیش برد اهدافش بکند. اردوغان با صراحت می گوید، اگر حزب او حداکثر رای را در انتخابات اخیر به دست آورده بود، این وضع به وجود نمی آمد. وی در واقع بدین وسیله به طبقه سرمایه دارا بزرگ و طبقه میانی ترکیه فراخوان می دهد که اگر «صلح و ثبات» می خواهند باید تحت فرمان برنامه حزب او جمع شوند.  و «صلح و ثبات» در تاریخ شکل گیری دولت جمهوری ترکیه در صد سال اخیر از جمله مبتنی بر نسل کشی مردم ارمنی ها و سرکوب خلق کرد بوده است.

از سال ۱۹۲۳ و پس از توافق لوزان که منطقه کردستان بین چهار کشور ایران، ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد سرنوشت ملت کرد پر از رنج و محنت و بی عدالتی توسط دولت محلی بومی و نقشه های امپریالیست های مختلف بخصوص آمریکا بوده است. تاریخ را نباید فراموش کرد: سرکوب خیزش های مردم کرد در ترکیه در دهه ۱۹۳۰ توسط جمهوری تازه تاسیس ترکیه تا شکست جمهوری مهاباد و سیاست تعریب و تخریب در سوریه و عراق توسط حکومت های بعث، تا قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ با توطئه آمریکا تحت رهبری نیکسون و کسینجر و دولت دست نشانده ی آمریکا در ایران و با همدستی رهبری بورژوا فئودال جنبش کردستان. سرکوب امروز در کردستان ترکیه ادامه ی همین روند در شرایطی جدید است.

هر زمان هر کدام از دولت های مرکزی دچار ضعف می شدند ملت کرد با مبارزه خونین خود تحت رهبری طبقه بورژوا فئودال به حقوقی دست می یافت و حتی سبب تغییراتی در قانون اساسی برای احقاق حقوق اولیه خود می شد اما هر زمان حکومت مرکزی به موقعیت بهتری دست می یافت همین حقوق اولیه باز پس گرفته می شد و دور تازه ای از سرکوب و تحمیل آوارگی رقم می خورد یکی از این نمونه ها  در کشور عراق را شاهد بودیم. متعاقب قدرت گیری حزب بعث در سال ۱۹۶۸، رژیم جدید به کردها وعده داد که سرنوشتشان بهبود خواهد یافت. قانون اساسی جدید ۱۹۷۰ عراق «حق ملی مردم کرد و حقوق حقه تمام اقلیت های درون عراق متحد» را به رسمیت شناخت. «قانون خودمختاری در منطقه کردستان» مصوبه سال ۱۹۷۴، وعده داد که کردی زبانی رسمی خواهد بود و در مدارس تدریس نیز خواهد شد. با این اقدامات، هویت و حقوق کردی وسیعتر از کشورهای همسایه به رسمیت شناخته شد (ایران و ترکیه، یعنی متحدین ثابت قدم آن زمان آمریکا، هرگز حتا به شکل فرمالیته و صوری کردها را بعنوان ملتی معین برسمیت نشناختند چه برسد به آنکه وعده حقوق ملی به آنها بدهند.)

  در همان زمان ملا مصطفی بارزانی در مصاحبه با روزنامه واشنگتن پست گفت: «اگر آمریکا ما را در مقابل گرگ ها حفاظت نماید، ما حاضر به همراهی با سیاست آمریکا در این منطقه هستیم. اگر حمایت به اندازه کافی قوی باشد، ما می توانیم میدانهای نفت کرکوک را کنترل کرده و آنرا به شرکتی آمریکائی بدهیم تا در آن کار بکنند.»

از زمان دستگیری اوجلان در سال ۱۹۹۹ تا کنون دولت ترکیه و تحت فشار آمریکا برای امن کردن منطقه ناتو تلاش کرده جنبش حق طلبانه مردم کردستان را به شیوه های گوناگون چه با نیروی نظامی و چه وعده های محلی و انتخاباتی خنثی کند و در جهت طرح های منطقه ای دولت ترکیه در خدمت بگیرد. امروز این جنبش تحت رهبری پ ک ک قرار دارد که آمال و منش طبقه بورژوازی کرد را نماینده گی می کند. پ ک ک از همان زمان شکل گیریش یک تشکیلات مسلح اما رفرمیست بود و هدفی جز شریک شدن در قدرت نداشت. عبداله اوجلان رهبر این حزب برای همراه شدن در این شراکت و اصلاح نظام تئوری بافت و تلاش کرد تحت پرچم ترکیه و عکس آتاتورک صداقت خود را برای چنین شراکتی ثابت کند. این نیرو هیچوقت خواهان سرنگونی دولت فاشیستی ترکیه نبوده و نیست. این نیرو در عین حال که توانسته توده های مردم کرد را تحت عنوان رهایی ملی بسیج کند اما از این مبارزات به عنوان اهرم فشار برای شرکت در قدرت استفاده کرده و همیشه چشم به بالایی ها داشته است. در شرایط کنونی جهان و منطقه پ ک ک تلاش کرده به دنبال یافتن حامیانی در میان دولت های ارتجاعی  منطقه و قدرت های امپریالیستی باشد در حالی که، رهایی واقعی از ستم ملی در جهان سرمایه داری- امپریالیستی امروز، با توسل به افق و ایدئولوژی ناسیونالیستی امکان پذیر نیست زیرا این نظام ستم گری ملی را در شکل های گوناگون بازتولید می کند. رهایی از ستم ملی، همانند رهایی از کلیه ی ستم های دیگری که نظام سرمایه داری تولید می کند فقط و فقط از طریق پیش برد انقلابی که دولت های حاکم را با هدف ریشه کن کردن نظام سرمایه داری سرنگون کند ممکن است. و مبارزه علیه ستم ملی کرد یکی از جبهه های مهم نبرد علیه دولت های حاکم در ترکیه و ایران و سوریه و عراق است اما باید در چارچوب و بر بستر افق و برنامه ی کمونیسم انقلابی پیش رفته و به آن خدمت کند. در غیر این صورت مبارزات حق طلبانه مردم علیه ستم ملی در مجاری همان نظام طبقاتی که ستم ملی را تولید می کند جریان یافته و اغلب به تثبیت همان دولت هایی که ستم ملی کرد از ستون هایشان است، خدمت خواهد کرد – و تجربه تاریخی مبارزات ملی در کردستان این را به وضوح نشان می دهد.

امروز بار دیگر این سوال در ذهن ها نقش می بندد که کدام برنامه می تواند زمینه های یک رهایی واقعی را برای مردم خاورمیانه به ارمغان بیاورد. منطقه خاورمیانه میان دو نیروی امپریالیستی و بنیاد گرایی تقسیم شده است. برخی نیروهای کرد چشم خود را به نقش جنایت کارانه امریکا که کشورهای عراق و افغانستان و سوریه و لیبی را ویران کرده است بسته اند. تمام تلاش های امپریالیست ها در حمایت های ضمنی شان از مبارزات مردم در کوبانی برای حفظ منافع امپراتوریشان است و امروز نیز سکوت شان در مقابل اعمال جنایت کارانه حکومت اردوغان در همین راستاست. شرایط کنونی منطقه و حضور و خشم توده های عاصی مردم کردستان در ترکیه و سایر نقاط و تشدید تضادها و مشکلات عدیده مقابل پای حکومت های ارتجاعی زمینه های کار آگاهانه برای نیروهای انقلابی و کمونیست پایه مادی بالقوه را برای شکل گیری یک راه متفاوت هر چند دشوار اما رهایی بخش بر مبنای درکی کاملا علمی و کمونیستی را فراهم آورده است.

حزب کمونیست ایران (م.ل.م)

۵ دی ۱۳۹۴

۲۶دسامبر ۲۰۱۵