خامنهای میگوید مطالبات مردم را شنیده است! مردم میگویند: مرگ بر جمهوری اسلامی! و باید فریاد زد: مرگ بر جمهوری اسلامی! زنده باد جمهوری سوسیالیستی نوین!
خامنهای، دو هفته بعد از اعتراضات مردم لب به سخن گشود و خیزش فرودستان جامعه را «دسیسه» خواند و در جمع مزدورانش اعتراضات مردم را به آمریکا و اسرائیل و عربستان «خر پول» نسبت داد و «فراموش» کرد که مردم در هشتاد شهر کشور شعار «مرگ بر خامنهای» سر دادند، دهها نفر جان باختند، صدها نفر زخمی شدند، قریب چهار هزار نفر دستگیر شدند و دستگاه جنایتکارش در زندانها تا به حال پنج جوان دستگیر شده را به قتل رسانده و جنایات کهریزک در سال ۸۸ تکرار میشود. خامنهای میداند که هیچ دسیسهای در کار نبوده است. این خیزش شورش برحق تودههای مردم علیه یکی از ارتجاعیترین و ستمگرترین نظامهایی است که جامعه بشری تاکنون به خود دیده است. اما بزرگترین دسیسه علیه مردم در دی ماه سال ۱۳۵۷ در کنفرانس گوادلوپ و با شرکت و نقش آفرینی ایالات متحده آمریکا و امپریالیستهای اروپایی با هدف گشودن راه برای به قدرت رسیدن اسلامگرایان در ایران، صورت گرفت. دسیسهای که زندگی چند نسل از مردم ایران را به تباهی کشید.
خامنهای خوب میداند که خیزش کسانی که هیچ ندارند از دست بدهند جز زنجیرهایشان، نه تنها چهار بند جمهوری اسلامی را به لرزه انداخت، بلکه سیاستهای منطقهایِ آمریکا و اسرائیل و عربستان و دیگر رقبای مرتجع از جنس خودش را نیز مختل کرد. خیزش فرودستان ایران چنان مرتجعین خاورمیانه را هراسناک کرده است که تحلیلگر نزدیک به پادشاهی سعودی اعلام کرد «سرنگونی جمهوری اسلامی برای ثبات منطقه خطرناک است» و اردوغانِ اسلامگرا علیه خیزش مردم موضع گرفته و از جمهوری اسلامی حمایت کرد. با این وجود خامنهای، مانند محمدرضا شاهِ سرنگون شده، شورش مردم را به خارج از مرزها منتسب میکند.
این شورش، علیه نظامی است که تولید فقر ذاتی آن است. فقری که فقط مناطق محرومی چون کردستان و بلوچستان و … را نگرفته، بلکه شمار عظیمی از مردم شهرهای بزرگ و شهرکهای سر برآورده در حاشیه شهرها را در گرداب خود فرو برده است. به زیر خط فقر رفتن بیش از یک سوم جامعه و بیکاری هفت میلیون جوان در ایران نیاز به یک جرقه داشت تا جامعه را علیه حکومتی که قریب ۴۰ سال چیزی جز خرافۀ دین، سرکوب امنیتی، استثمار و غارت برای اکثریت مردم این کشور نداشت، منفجر کند. جمهوری اسلامی اولین حکومت داعشیِ خاورمیانه بود و ترفندها و اراجیف ایدئولوژیک دینی آن دیگر رنگی ندارد و نخ نما شده است. خامنهای نظامی را نمایندگی میکند که برای بقا و تداومش، با دخالتگریهای نظامی در جنگهای ارتجاعی همراه با دیگر مرتجعین منطقه هم چون عربستان، قصاب مردم سوریه بشار اسد و دیگر قدرتهای امپریالیستی، زندگی مردم ایران و سایر کشورهای خاورمیانه را به خطر انداخته و تا کنون جان بسیاری از مردم را گرفته است. این مساله یک دلیل دیگر اعتراضات مردم علیه خامنهای و نظامش است.
خامنهای به خوبی میداند که نه مزخرفاتی از نوع «اقتصادی مقاومتی» و نه طرحهای دولت روحانی و کل نظام اسلامی هیچ جوابی برای فقر، این گسل بزرگ طبقاتی ندارد. اجبار کابینه روحانی در وارد کردن «شوک اقتصادی» برای بیرون آوردن اقتصاد از رکود، حذف بیش از ۲۰ میلیون نفر از دریافت یارانه، افزایش بهای حاملهای انرژی که در طرح بودجه سال ۹۷ پیشنهاد شده است، اعلام ورشکستگی سازمان تامین اجتماعی و حذف بخشهای بزرگی از مردم از بیمههای درمانی، همراه با فساد و ثروتهای افسانهای حکومتیها و اعوان و انصارشان، ورشکستگی موسسههای اعتباری و بالا کشیدن میلیاردها تومان سپردههای مردم و … همه اینها عمیقتر از پیش، رژیم را در میان اکثریت مردم منفور کرده است. اخراج کارگران، بیکاری وسیع، گرانی مایحتاج اولیه مردم و تاثیرات عمیق و وسیع تحریمها و رکود کشاورزی و صنایع و تولیدات داخلی در رقابت شکست خورده با واردات از چین و دیگر کشورهای امپریالیستی، همه نتیجه اجتناب ناپذیر حاکمیت یک طبقه استثمار گر است که بند نافش به نظام سرمایه داری امپریالیستی جهانی بسته شده است.
خیزش اخیر و طنین افکن شدن شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «مرگ بر خامنهای» پیشاپیش فضای سیاسی ایران را تغییر داده و مطمئنا تداوم آن تاثیرات مهم بر فضای سیاسی خاورمیانه خواهد گذاشت. در ادامه و با دخالتگری نیروهای آگاه به ویژه کمونیستهای انقلابی صحنه سیاسی جامعه میتواند قطبیتر شده و شمار هرچه بیشتری از تودههای به پاخاسته، همان طور که ماهیت یک سان «اصولگرا» و «اصلاح طلب» را درک کردند ماهیت یکسان اسلامگرایان جمهوری اسلامی و امپریالیستها را درک کنند و بدانند هیچ چیز مهلک تر از انتخاب میان دشمنان نیست. هنگامی که خیزش در ایران، چنین آگاهیای را از خود نشان دهد، تاثیرات مهمی بر فضای خاورمیانه و جهان خواهد گذاشت تا یک آگاهی مشترک رهاییبخش در این منطقه شکل گیرد که تنها راه رهایی، گام نهادن در مبارزه انقلابی و پاک کردن صحنۀ خاورمیانه از تمام نیروها و دولتهای مرتجع از جمهوری اسلامی تا عربستان و اسراییل و قطع دست امپریالیستها از این منطقه و مردم آن است.
شعارهای مردم در این چند روزه نشان داد که مرگ بر گرانی چه زود به مرگ بر جمهوری اسلامی تبدیل میشود. نه جمهوری اسلامی و نه هیچ نیروی بورژوایی دیگری نمیتوانند این معضل را حل کنند. تنها با سرنگونی این رژیم با همه دارودستههایش، زمینه برای ساختن نوع جدیدی از اقتصاد یعنی اقتصاد سوسیالیستی فراهم خواهد شد. فروپاشی مشروعیت این رژیم و کل نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و ایدئولوژیک آن محرز است. مسالۀ حیاتی که باید به ذهنیت شمار هرچه وسیعتری از مردم به پاخاسته به ویژه جوانان تبدیل شود، این است: چه نظام سیاسی و اقتصادی- اجتماعی باید جایگزین نظام جمهوری اسلامی شود تا بنیادا متفاوت از آن باشد؟ این آگاهی را باید در میان مردم گسترش داد که معضلی که خیزش فرودستان را به بار آورد راه حل دارد. باید برای این راه حل مبارزه و فداکاری کرد. در غیر این صورت دور باطل جایگزین شدن یک رژیم ضد مردمی ستم و استثمار بر جای یک رژیم ضد مردمی ستم و استثمار از نوع دیگر (آن گونه که در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد) ادامه خواهد یافت. این دور باطل را فقط از یک راه میتوان درهم شکست: گام نهادن در مسیر مبارزه انقلابی برای سرنگونی جمهوری اسلامی، به پیروزی رساندن این انقلاب و بنیانگذاری دولت نوین سوسیالیستی. از این رو باید در کنار شعار «مرگ بر جمهوری اسلامی» شعار «نبرد برای جمهوری سوسیالیستی نوین در ایران» تبدیل به فریاد و آگاهی شمار هرچه وسیعتر تودههای بهپا خاسته بشود.
با جمهوری اسلامی بجنگیم، مردم را برای انقلاب سازماندهی کنیم!
مرگ بر جمهوری اسلامی، پیش به سوی جمهوری سوسیالیستی نوین در ایران!
دنیایی بهتر و متفاوت با انقلاب کمونیستی امکان پذیر است!
حزب کمونیست ایران (مارکسیست-لنینیست-مائوئیست)
۱۹ دی ۱۳۹۶
۹ ژانویه ۲۰۱۸