سیاست نسل کشی رژیم ترامپ در مورد فلسطین :واقعیت «راه حل دو دولت» چه بود و واقعیت «راه حل تک دولتی» چیست؟

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۹ دقیقه

۲۸ ژانویه (۸ بهمن ۹۸) فاشیست های مسیحی آمریکا و فاشیست های یهودی اسراییل در میهمانی کاخ سفید «نقشه صلح جدید» خود را جشن گرفتند. این «نقشه» جواز تکمیل  دزدیدن تمام و کمال سرزمین فلسطینی ها و نسل کشی آنان و تکمیل روند تبدیل اسراییل از یک دولت نظامی-امنیتیِ نژادپرست به یک دولت نظامی-امنیتی نژادپرستِ دینمدار است. بی جهت نیست که نتانیاهو در سخنرانی کاخ سفید) با تاکید چندباره به آیات منسوخ سه هزارسالۀ کتاب دینی یهودیان (تورات) رجوع کرد تا بگوید دزدیدن سرزمین فلسطینی ها «اجرای وعده الهی» برای استقرار دولت یهود در «سرزمین موعود» است. اما هدف رژیم ترامپ/پنس از تقویت اسراییل، پیشبرد نقشۀ ازهم گسیختن کامل ساختارهای سیاسی قدرت و توازن قدرت جهانی است که کشورهای «فاتح» در جنگ جهانی دوم با سرکردگی آمریکا، سازمان داده بودند. رژیم ترامپ/پنس این ساختارها را ناقض حفظ سرکردگی امپریالیسم آمریکا می بیند و بر آن است تا با استفاده  از روش هیتلر در جنگ جهانی دوم، یک «نظم نوین جهانی» ایجاد کند و مانع از فروپاشی قدرت جهانی امپراتوری آمریکا و خود این امپراتوری شود.  تبیین هایی مانند «این یک کمدی سیاسی دست دوم» (به گفته سفیر فلسطین در بریتانیا) می باشد یا سیاستی موقعیتی است برای تقویت ترامپ در انتخابات آمریکا و نتانیاهو در انتخابات اسراییل ساده نگری های محض می باشند. باز هم، بی جهت نیست که نتانیاهو در نطقی که در کاخ سفید هنگام دریافت این «مجوز» کرد، آن را «دومین نقطه عطف» در تاریخ اسراییل بعد از تشکیل رسمی دولت اسراییل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ خواند.(۲) دولت اسراییل از روز ۱۵ مه ۱۹۴۸ وارد جنگ با اعراب شد و ماموریت اش آن طور که ادعا می کرد برقراری «دولتی برای ملت یهود» نبود بلکه تشکیل دولت- ملتی بود که نقش پادگان نظامی و سگ هار امپریالیسم آمریکا را در این منطقه بازی کند و به ثبیت نظم نوینی که بعد از پایان جنگ جهانی دوم (۱۹۴۵) در این منطقه، با سرکردگی امپریالیسم آمریکا برقرار شد خدمت کند. برای مشروعیت بخشیدن به این ماموریت فاجعۀ هولوکاست جنگ جهانی دوم (کشتار شش میلیون یهودی در کوره های آدمسوزی در جریان جنگ جهانی دوم) به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفت. در واقع، همان طور که باب آواکیان با تیزی بیان می کند: « بعد از هولوکاست، بدترین اتفاقی که برای مردم یهود افتاد تشکیل دولت اسراییل بود». فعالینِ حامیِ فلسطینی ها در اسراییل اعلام کرده اند که این نه «نقشه صلح» بلکه «نقشه جنگ علیه صلح. جنگ علیه عدالت. جنگ علیه آزادی. جنگ علیه برابری» است و اعلام کرده اند که این چیز جدیدی نیست و به طور روزمره در همه مناطق اشغالی فلسطین شاهدیم. در هفته اول ژانویه اسراییل سی تن از اسراییلی های فعال در دفاع از حقوق فلسطینی ها را از مسافرت به مناطق اشغالی منع کرده تا نتوانند جنایت های اسراییل را مستند کرده و در مورد آنها اطلاع رسانی کنند. این جنایت ها به کشتار و ناقص العضو کردن جوانان و کودکان فلسطینی محدود نمی شود. بلکه یک جنگ سیستماتیک علیه طبیعت این منطقه در جریان است که طی آن بیش از یک میلیون درخت هزار سالۀ زیتون ریشه کن شده اند و از روستاهای فلسطین بیابان برهوت ساخته اند تا بر روی آن روستاهای یهودی نشین بسازند و به اصطلاح افسانۀ صهیونیستی را که می گوید: «اینجا بیابانی بدون مردم بود که خداوند برای مردمی بدون سرزمین شکوفا کرد» محقق کنند. دولت اسراییل تحت عنوان اعمال «قوانین یهود» تمام قوانین کنوانسیون های ژنو را لگدمال می کند. (۳) مقاله سیاست نسل کشی رژیم ترامپ در مورد فلسطین سه سال پیش از این نگاشته و به فارسی ترجمه شده است. اما مطالب آن برای شناخت از وضعیت کنونی کماکان معتبر است. در زیر گزیده و ویرایش تازه از این مقاله را می خوانید.

حزب کمونیست ایران (م ل م) ۹ بهمن ۱۳۹۸


سیاست نسل کشی رژیم ترامپ در مورد فلسطین :واقعیت «راه حل دو دولت» چه بود و واقعیت «راه حل تک دولتی» چیست؟

از نشریه انقلاب، ۲۰ فوریه ۲۰۱۷

در فوریه ۲۰۱۷ دونالد ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل، گفت: «من وقتی برای مساله فلسطین- اسراییل به راه حل دو دولتی و راه حل تک دولتی فکر میکنم، ترجیحم گزینه ای است که دو طرف رضایت بیشتری به آن داشته باشند. من با هر دو راه حل موافقم. تا مدتی فکر می کردم راه حل دو دولتی راه حل آسان تر به نظر می رسد. اما صادقانه بگویم اگر بی بی (بنیامین نتانیاهو) و فلسطینیان موافقت کنند و اگر اسراییل و فلسطینیان موافق باشند، من هم موافق راه حلی هستم که هر دو طرف نسبت به آن بیشترین رضایت را دارند».

علی رغم لحن غیر جدیِ ترامپ، این سخنان نشانۀ یک گسست مهم از سیاست کلی آمریکا در چهل سال گذشته در این رابطه می باشد. این سخنان همسو با کلیت برنامه فاشیستی تجاوزات آمریکا (و اسراییل) درسراسر دنیا، پیامدهای مرگبار و شومی برای فلسطینیان دارد.

«راه حل دو دولتی» وعدۀ تاسیس یک نوع دولت کوچک، بی دفاع و تکه پاره برای فلسطینی ها بود. وعده ای بود به مردمی که طی پاکسازی نژادی از سرزمینشان به بیرون رانده شدند تا کشور اسراییل خلق شود. هدف این راه حل هرگز پایان بخشیدن به ظلم و ستم بر فلسطینی ها نبوده است. راه حل «تک دولتی» که ترامپ از آن استقبال می کند، گزینه ای به مراتب بدتر. این راه حل وضعیت فلسطینی ها را با حقوق کمتری نهادینه می کند. این راه حل می خواهد ایجاد یک دولت فلسطینی از هر نوعی که باشد را نابود کرده و هرگونه امید رهایی برای مردم فلسطین را خفه کند. کلیت گفتمان «راه حل تک دولتی یا راه حل دو دولتی» طوری تنظیم شده که در زمان تشدید تنش ها بین امپریالیسم غرب و گروههای جهادی بتواند اسراییل را به عنوان مجری منافع امپراتوری آمریکا حفظ کند.

در جهت منافع مردم فلسطین و بشریت، کلیت چنین گفتمانی را باید در هم شکست.

واقعیت «راه حل دو دولتی»

اسراییل بعد از جنگ جهانی دوم و از طریق پاکسازی قومیِ فلسطینی ها تاسیس شد. در سالهای ۱۹۴۷ و ۱۹۴۸ نزدیک به یک میلیون فلسطینی (که شامل نیمی از جمعیت فلسطین در آن زمان بود) با قتل عام، بمباران، تجاوز و شکنجه از مزارع، روستاها و شهرهای خود به بیرون رانده شدند. آنها با تنها مایملکی که می توانستند با خود حمل کنند، از کشور گریختند. (۳)

از آن زمان تا کنون قدرتهای جهانی از طریق سازمان ملل، طی قطعنامه ها و توافقات متعدد به فلسطینیان وعده تشکیل نوعی«دولت» فلسطینی را داده اند. چیزی که هرگز به حقیقت نپیوست.

در حال حاضر تمامی اراضی فلسطین به شکلهای مختلف توسط اسراییل اشغال شده است. بخشی از این اراضی به عنوان خاک اسراییل اعلام شده. در بخش دیگر «تشکیلات خودگردان فلسطین» قرار دارد که زیر نظر اسراییل اداره می شود قرار دارد. و بخش دیگر، اراضی ای که قولش به فلسطینی ها داده شده است ولی مستقیما در اشغال اسراییل است و به «مناطق اشغالی» …

در سال ۲۰۱۷، نتانیاهو در کنفرانس مطبوعاتی، شرایط اسراییل برای یک «راه حل دو دولتی» را به روشنی بیان کرد. او گفت شرط تشکیل چنین «دولتی» به رسمیت شناختن دولت یهودی و برقراری کنترل امنیتی اسراییل بر سراسر اراضی است. به رسمیت شناختن «یک دولت یهود» به این معناست که هر تشکیلات یا واحد خودگران فلسطینی باید اسراییل را به عنوان یک حکومت دینی یهود به رسمیت بشناسد تا به این ترتیب شهروند درجه دوم بودن فلسطینی ها(که عمدتا مسلمان و اقلیت بزرگی مسیحی هستند) آشکارا پشتوانۀ قانونی پیدا کند (فلسطینی ها عمدتا مسلمان با اقلیت بزرگی از مسیحیان هستند). «کنترل امنیتی اسراییل بر سراسر اراضی» به این معناست که اسراییل این حق را خواهد داشت تا در یک «دولت» بی دفاع بر فلسطینی ها رژیم هراس و وحشت اعمال کند.

اسراییل در عمل شرط هایش برای هر گونه «راه حل دو دولتی» را تحمیل می کند زیرا با گسترش «شهرک های» اسراییلی در سرزمین های غیر اشغالی در واقع امکان شکل گیری هر گونه «دولت» با دوام را غیر ممکن می کند. ساختن این شهرکها پاکسازی قومی فلسطینی ها را تداوم بخشیده و اکیدا توسط صدها هزار اسراییلی تا دندان مسلح که تحت حمایت دولت اسراییل هستند اداره می شوند. شهرک سازی بخشی از سیاست پاره پاره کردن جامعه فلسطینی و جدا و منزوی کردن آنها از یکدیگر از طریق حصارکشی به دورشان است.

«راه حل تک دولتی»- چراغ سبزی برای نسل کشی

… «راه حل تک دولتی» حتا حقوق به ظاهر برابر(مانند حق رای برابر) را میان فلسطینی ها و اسراییلی ها به رسمیت نخواهد شناخت و تبعیض آشکار و شدید را در استخدام، آموزش و سایر عرصه های اجتماعی نهادینه خواهد کرد. اگر این راه حل اجرایی شود، رسما اسراییل رااز هرگونه تعهد در برابر قوانین بین المللی در حمایت از حقوق مردمی که کشورشان به اشغال درآمده است آزاد می کند. «راه حل تک دولتی» بیانیۀ نسل کشی است و اعلام می کند ملتی به نام ملت فلسطین و مردمی به این نام وجود خارجی ندارد. … اعمال «راه حل تک دولتی» به ایجاد رژیمی شبیه رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی یا به چیزی شبیه وضعیت مناطق جنوبی آمریکا در زمان جیم کرو خواهد انجامید و حتی می تواند به اشکالی از خشونت بسیار شدیدتر و شنیع تر از خشونت کنونی دامن بزند.

….

«رابطه ویژه» برای تحمیل وحشت در جهان

… برای پنج دهه، اسرائیل مجری حیاتی منافع امپراتوری آمریکا نه تنها در خاورمیانه بلکه در هر پنج قاره دنیا بوده است. به عنوان یک دولت نظامی مسلح به تکنولوژی پیشرفتۀ هسته ای، کل منطقه را با باج گیری هسته ای به گروگان گرفته است. ارتش اسراییل و ماموران آن در کشورهای همسایه اسراییل و حتی کشورهای بسیار دورتر حملات نظامی، بمباران و ترور سیاسی، انجام می دهند. بخشی از این اقدامات در جهت منافع خود اسرائیل است، اما اساسا بیشتر آنها در خدمت منافع امپراتوری ایالات متحده است.

در حال حاضر امپریالیسم آمریکا درگیر یک نزاع خونین با بنیادگرایان اسلامیِ جهادی است.این نزاع میان دو طرف ارتجاعی در جهان کنونی است. ولی از دید حاکمیت امپریالیسم آمریکا این نزاع «رابطه ویژه» بین اسراییل و آمریکا را از هر زمان دیگری حیاتی تر کرده است. ایالات متحده به جز اسراییل متحدان دیگری هم در منطقه دارد. از جمله مصر و عربستان سعودی. اما این ها رژیم های بی ثباتی بوده و مورد نفرت اکثریت مردم شان هستند و توسط گروه های اسلام گرا تهدید می شوند. ولی صهیونیست های حاکم در اسراییل (حداقل در حال حاضر) از حمایت توده ای زیادی در میان مردم اسراییل که عمدتا از مهاجرین اروپایی نسب هستند برخوردارند. اسراییل فقط یک قدرت نظامی درنده نیست بلکه دارای اقتصادی قدرتمند و مجهز به تکنولوژی پیشرفته است؛ دارای استاندارد رفاهی بالایی است و شهروندان یهودی آن در «زنجیرۀ غذایی» جهانی که متشکل از مشقت خانه ها و حلبی آبادها است، در صدر امپریالیستی قرار دارند و از تمام مزایای این موقعیت بهره مند هستند.

همۀ این عوامل را جمع کنیم می فهمیم چرا آمریکا هم «گرفتار» اسراییل است و هم «به آن چسبیده است». «گرفتار» آن است چون اسراییل خشم و نفرت زیادی در جهان تولید می کند و آمریکا باید با معضلات ناشی از آن مواجه شود. به طور مثال، این معضل که گروههای اسلام گرا این خشم و نفرت را به نفع خود مصادره و در پارادایم «جنگ تمدنها» به جیب خود هدایت می کنند. امپریالیسم غرب و اسلام گرایان، هر دو در این پارادایم شریک اند. در عین حال آمریکا مجبور است به اسراییل «بچسبد» چون در حال حاضر یک متحد ضروری و حیاتی است.

تا کنون حاکمان آمریکا سعی کرده اند میانِ تضاد «گرفتاری» و «چسبیدن» با مهارت و از طریق حمایتهای گسترده نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک مانور بدهند. این حمایتها زمانی که خشم جهانی نسبت به جنایت های بی شمار اسراییل علیه فلسطینی ها مشکلات واقعی برای امپراتوری ایجاد می کند، به صورت موقتی با انتقادهای عمومی همراه می شود. پیام «راه حل تک دولتی» ترامپ، لحن و محتوای صحبتهایش در کنفرانس خبری و کلیت کارزار وی، همگی حکایت از این دارند که بخش «انتقادهای عمومی» از این بسته حمایتی در حال حذف شدن است و آمریکا به اسراییل برای ارتکاب جنایات بیشتر چراغ سبز نشان داد ه است.

آمریکا در اواخر دوره ریاست جمهوری اوباما از وتو کردن قطعنامه سازمان ملل علیه اسراییل خودداری کرد (چیزی که تقریبا هرگز پیش از این رخ نداده بود). ترامپ از خشم منفجر شد. در توئیتی نوشت،«قبلا اسراییلها در آمریکا دوستان خوبی داشتند، ولی دیگر ندارند…..آغازِ این پایان همان توافق وحشتناک با ایران بود و حالا هم سازمان ملل! آهای اسراییل تحمل کن. ۲۰ ژانویه (ژانویه ۲۰۱۶ روز تحلیف ریاست جمهوری ترامپ) به سرعت نزدیک می شود!»

وقتی ترامپ وقتی به قدرت رسید دیوید فریدمن را به عنوان سفیر آمریکا در اسراییل منصوب کرد. … یک مفسر اسراییلی اظهار کرد،«فریدمن می تواند در یکی از احزاب افراطی اسراییل حامیانی پیدا کند ولی فقط در گوشه جناح راست آن».

شکستن قفس شرایط تحمیل شده توسط جناحهای ارتجاعی

هرچند «راه حل دو دولتی» و «راه حل دو دولتی» هیچ یک نمی توانند فلسطین را آزاد کنند. اما به رسمیت شناختن «راه حل تک دولتی» توسط ترامپ بخشی از یک طرح کاملا فاشیستی در داخل آمریکا و در جهان است و خطری جدی برای بقای مردم فلسطین محسوب می شود. … این سیاست رنج های عظیمی برای مردم جهان به بار خواهد آورد و به تقویت هرچه بیشتر گروه های اسلام گرای جهادی منجر خواهد شد….

در اینجا مولفۀ فاشیست مسیحی در رژیم ترامپ/پنس نقش تعیین کننده ای پیدا می کند. مسیحیان فاشیست برخورد با بنیادگرایان اسلامیِ جهادی را ادامۀ جنگ تاریخی میان غرب یهودی- مسیحی سفید پوست با دنیای اسلام می بینند و معتقدند امروز اسراییل در «خط مقدم» این جنگ قرار دارد. فاشیست های مسیحی بازیگران کلیدی در رژیم ترامپ هستند.

در سوی دیگر این نزاع، بنیادگرایان اسلامی قرار دارند که خود را به عنوان یک «بدیل» در مقابل امپریالیسم غرب معرفی می کنند. آنها با حرکت از برنامۀ ارتجاعی خودشان، همکاری تشکیلات خودگران فلسطین با حاکمان آمریکایی و اسراییل را محکوم می کنند. منطقه غزه در فلسطین تحت کنترل اینان است و در این منطقه و مناطق دیگر پایه توده ای برای خود درست کرده اند. اما «راه حل» آنها عکس برگردان فاشیست های مسیحی است. هرچند که آرزوی آنان برای استثمار و ستم دیگران حتی به گرد پای جنایات امپریالیسم غرب نمی رسد. آنان نیز مانند فاشیست های مسیحی به علم و روش علمی، به زنان، به هر شکل از  دگراندیشی و مخالفت با ایدئولوژی تاریک اندیش دینی، اعلام جنگ داده اند. جوامع تحت کنترل آنها بر مبنای استثمار و تحمیل جنون آسای بنیادگرایی اسلامی که خرد کننده روح است بنا شده است.

این «بدیل» های جهنمی، ضرورت به میدان آوردن راهی نوین را فریاد می کنند. راهی بنیادا متفاوت و بسیار بهتر برای بشریت وجود دارد. بر مبنای آنچه جامعه بشری تا به امروز به آن دست یافته است، آثار باب آواکیان مسیرهای رهایی بشریت را باز کرده است. خاورمیانه و اقصی نقاط جهان، به طور عاجل لازم است این بدیل واقعی را در مقابل بدیل های ستمگرانه ای که دست در گریبان یکدیگر دارند به روی صحنه بیاوریم. آثار این رهبر کمونیست انقلابی در وبسایت نشریۀ «انقلاب» {و به زبان فارسی در وبسایت حزب کمونیست ایران (م.ل.م)} در دسترس است.

در لحظۀ کنونی، برای به صحنه آوردن این راه باید طرح ترامپ برای تشدید ستم بر مردم فلسطین را که پیامدهای وخیم در بر خواهد داشت مقابله کرده و درهم شکنیم و فراتر از آن در جهت منافع بشریت رژیم فاشیستی ترامپ/پنس را از قدرت بیرون برانیم.


[۱] Full text of Netanyahu speech. Times of Isreal. Jan 28 2020-

[۲] Our Common Dreams,  6 Jan 2020

[۳] -نقشه های دزدیدن سرزمین فلسطین توسط اسراییل

باب آواکیان: بعد از واقعۀ هولوکاست، بدترین چیزی که برای مردم یهود اتفاق افتاد تشکیل دولت اسراییل بود. سیاست نسل کشی…

Geplaatst door ‎( حزب کمونیست ایران (مارکسیست- لنینیست- مائوئیست‎ op Dinsdag 21 maart 2017