جنگ ارتجاعی ایران و عراق. قسمت اول

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۷ دقیقه

توضیح نشریه آتش: ۳۱ شهریور ماه امسال، چهلمین سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق است که به طور همه جانبه و رسمی در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹ آغاز شد. جنگی ویرانگر، بیهوده، مرگ کام و سراپا ارتجاعی که به کشته شدن صدها هزار نفر از مردم دو کشور منجر شد و طولانی ترین جنگ قرن بیستم لقب گرفت. جنگی که نه تنها بر آینده و زندگی ده ها میلیون نفر از دو یا سه نسل از مردم دو کشور تأثیر گذاشت بلکه بسیاری از تحولات ژئوپولیتیک و توازن قوای سیاسی-نظامی منطقۀ خاورمیانه را نیز دستخوش تغییر کرد. جنگی که جدا از ایران و عراق، بسیاری از قدرتهای امپریالیستی و جهانی از آمریکا، شوروی و فرانسه تا قدرتهای مرتجع منطقه ای مانند اسرائیل، ترکیه و عربستان سعودی در ابعاد نظامی و تسلیحاتی و سیاسی در آن نقش داشتند. به منظور بررسی ابعاد مختلف این جنگ و نتایج سیاسی و اجتماعی ناشی از آن برای مردم دو کشور، مجموعه مقالاتی با همین موضوع در شمارگان آتی نشریه آتش منتشر خواهد شد.

قسمت اول: آغاز جنگ

جنگها هیچوقت ناگهان متولد نشده اند. حتی اگر جرقۀ اولیه شان با ترور ولیعهد اتریش در صبح روز ۲۸ ژوئن ۱۹۱۴ یا فرو افتادن برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی پیش از نیمروز ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ زده شده باشند. جنگهای فرامرزیِ ارتجاعی[۱] عمدتا محصول تضادهای تلنبار و حل نشده بین طبقات حاکم در دو یا چند کشور هستند. تضاد منافع که به شکل اختلافات اقتصادی، مرزی، تاریخی، اقتصادی-سیاسی (ژئوپولیتیک) و حتی دینی خود را نشان میدهند. جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) یا به عبارت بهتر جنگ ارتجاعی میان خمینی و صدام هم متفاوت از این قاعده نبود.

در تاریخ نگاری های رسمی ایران، صبح دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ (۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰) به عنوان آغاز رسمی جنگ هشت سالۀ ایران و عراق معرفی میشود. عملیاتی که عراقی ها آن را یوم الرعد (روز صاعقه) نامیدند و دویست جنگنده بمب­افکن نیروی هوایی عراق، بیست فرودگاه نظامی و غیر نظامی ایران را مورد حمله قرار دادند. سحرگاه روز بعد دوازده لشگر از قوای نیروی زمینی ارتش عراق، از نوار مرزی دو کشور در طول چندین استان ایران عبور کردند. تاریخ نگاری عراقی ها اما پنجشنبه ۴ سپتامبر همان سال (۱۳ شهریور) را زمان رسمی شروع جنگ میدانند؛ آنجا که توپخانۀ سنگین ایران روی چندین شهر و منطقۀ مرزی عراق آتش گشود.

تهاجم همه جانبۀ ۳۱ شهریور ارتش عراق، اوج یک رشته مجادلات دیپلماتیک و درگیری های پراکندۀ سبک و سنگین مرزی بود که از اواخر بهار ۵۸ (۱۹۷۹) میان دو کشور آغاز شد. پنج روز پیش از ۳۱ شهریور، صدام حسین عبدالمجید التکریتی، رئیس جمهور و فرماندۀ کل نیروهای مسلح عراق، سند پیمان موسوم به قرارداد الجزایر را به صورت یکجانبه پاره کرد. قراردادی که در مارس ۱۹۷۵ (اسفند ۵۳) میان شاه ایران و صدام حسین به منظور حل اختلافات مرزی و سیاسی میان دو کشور منعقد شده بود.

قرارداد الجزایر

اختلافات مرزی ایران و عراق به قرن ۱۹ میلادی و منازعات سلاطین قاجار و امپراتوری عثمانی (حاکمین وقت عراق) باز می گشت. مناقشۀ اصلی مربوط به مرزهای آبی بین دو کشور و حق حاکمیت بر رودخانۀ شط العرب و بندرهای مُحَمَره (خرمشهر) و آبادان بود. طبق قرارداد سال ۱۸۴۷ موسوم به معاهدۀ ارزروم دوم، هر دو کشور حق کشتی رانی و حاکمیت بر شط العرب را داشتند. اما پروتکل ۴ نوامبر ۱۹۱۳ استانبول که به امضای دولتهای ایران، عثمانی، روسیۀ تزاری و انگلستان رسید، حاکمیت کل شط العرب را به دولت عثمانی واگذار کرد.

عراقِ جدید پس از پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی و تجزیۀ امپراتوری عثمانی، ابتدا در سال ۱۹۱۹ تحت سرپرستی بریتانیا و بعد در ۱۹۲۱ با عنوان «پادشاهی عراق» تشکیل شد. این کشور در ۱۹۳۲ از انگلستان مستقل شد و با کودتای نظامی سال ۱۹۵۸ به «جمهوری عراق» تغییر نام داد. یک کودتای نظامی دیگر در ۱۹۶۸ به قدرت گرفتن حزب بَعث منجر شد. دولتهای مختلف عراق در تمام این سالها مدعی حاکمیت بر بندرهای خرمشهر و آبادان و کل شط العرب بودند و این مساله به صورت یک اختلاف سیاسی و مناقشۀ دولتی بین دو کشور باقی ماند.

با روی کار آمدن حزب ناسیونالیست عربی بعث در عراق و تکرار ادعای مالکیت بر کل شط العرب، از سال ۱۳۴۸ روابط دو کشور به تیرگی گرایید و تا سال ۱۳۵۳ چندین بار به درگیری های بزرگ و کوچک مرزی منجر می شد. شدیدترین آنها در بهمن ۵۲ (فوریه ۷۴) بود که طی آن بیش از یکصد نفر از نظامیان دو طرف کشته شدند.

یکی از راه های فشار آوردن تهران و بغداد به هم، حمایت از گروه های مخالف طرف مقابل بود. از این رو در دهۀ ۱۳۵۰ عراق به مخالفین رژیم ایران (از جمله روح الله خمینی) اجازۀ اقامت و فعالیت تبلیغاتی علیه تهران را داد. در مقابل، رژیم ایران با همکاری سازمانهای امنیتی اسرائیل (موساد) و آمریکا (CIA) به کمکهای مالی، نظامی و لجستیکی وسیع به پیشمرگان حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری مُلّا مصطفی بارزانی (۱۹۰۳-۱۹۷۹) که در جنگ علیه رژیم بعث بودند، پرداخت. جنگی فرسایشی و پرهزینه­ای که رژیم بغداد را خسته کرد و سرانجام به پای میز مذاکره با ایران بر سر اختلافات مرزی و سیاسی کشاند.

در مارس ۱۹۷۵ با پا درمانی رئیس جمهور الجزایر، قراردادی میان طرفین منعقد شد که طبق آن سرحدات دو کشور طبق پروتکل ۱۹۱۳ استانبول تعیین میشد، مرزهای رودخانه ای بر اساس خط تالوِگ (عمیقترین نقطۀ رودخانه) مقرر شد و طرفین از حمایت مخالفین یکدیگر دست برداشتند. با توجه به پیشینۀ این اختلاف و ادعاهای دو طرف، قرارداد الجزایر یک موفقیت دیپلماتیک و منطقه ای برای رژیم ایران محسوب میشد که عراق از سر ناچاری و در موضع ضعف به آن تن داده بود. مقامات حزب بعث همواره از مفاد این قرارداد ناخشنود بودند.

مقدمۀ بحران

 با سقوط سلطنت پهلوی، به قدرت رسیدن خمینی و روی کارآمدن جمهوری اسلامی، مناسبات ایران و عراق وارد فاز متفاوتی شد. در ابتدا سران حزب بحث و دولت عراق کوشیدند رابطۀ دوستانه ای با رژیم تازه تأسیس ایران ایجاد کنند. عراق اولین کشوری بود که جمهوری اسلامی را به رسمیت شناخت و احمد حسن البَکر رئیس جمهور وقت این کشور در ۵ آوریل ۷۹ (۱۶ فروردین ۵۸) تلگراف تبریکی برای خمینی فرستاد. اما پاسخ ۲۸ فروردین ۵۸ خمینی به این پیام، در عُرف و ادبیات دیپلماتیک، جوابی خصمانه و غیر دوستانه محسوب میشد و بیانگر دیدگاه و دُکترین او و جمهوری اسلامی در قبال منطقه و سیاست خارجی بود. خمینی نوشت:

نهضت انفجاری ایران در اثر دیکتاتوری و اختناق و فشار رژیم پهلوی هشداری بود برای همه مستکبرین در مقابل مستضعفین. من امیدوارم همه دولتها با ملتهای خود با مسالمت رفتار کنند. دولتها باید در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتیبان آنان، تا آسایش برای همگان باشد. عاقبتِ اختناقها انفجار است و آن، نه صلاح ملت است و نه صلاح دولت.(صحیفه.ج۷.ص ۳۲)

ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران میگوید صدام پس از انقلاب، پسر یکی از مراجع ایرانی تبار عراق را برای حُسن­نیت و پیام دوستی به ایران فرستاد. اما خمینی او را نپذیرفت و گفت: «رژیم صدام شش ماه هم دوام نمی آورد و سقوط می کند و او به دنبال گرفتن مشروعیت از ما است» (بنی صدر. خیانت به امید. ص ۸۴) (بنی صدر. ۱۳۸۰: ۱۰۹) همچنین حسینعلی منتظری نقل میکند که پس از روی کارآمدن جمهوری اسلامی به خمینی گفته است برای نشان دادن حسن نیت هیئتهایی به کشورهای همسایه از جمله عراق ارسال کنند چون نمیتوانند دور ایران دیوار بکشند اما خمینی در جواب او گفته بود: «ما به دولتها کار نداریم… ما میخواهیم دور کشورمان دیوار بکشیم»(منتظری. ۱۳۷۹: ۳۱۰)

رادیو و تلویزیون ایران در برنامه هایش به زبان عربی حملات به مقامات عراق و سران حزب بعث را در پیش گرفت. ابراهیم یزدی از افرادی همچون علی اکبر محتشمی پور و سیدمحمد موسوی خوئینی ها به عنوان چهره های اصلی حامی برنامه های ضد عراقی رادیو تلویزیون نام می برد و مدعی است سید محمود دعایی (سفیر منتسب خمینی در عراق) چند بار در جلسات شورای انقلاب اعتراض کرده بود که «مگر اینها قصد راه اندازی جنگ دارند که این برنامه ها را اجرا می کنند؟» (یزدی ۱۳۹۵: ۸) این مساله را منصور فرهنگ سفیر وقت ایران در سازمان ملل متحد هم تأیید میکند.(فرهنگ ۲۰۱۶) همچنین احمد سلامتیان معاون وقت وزارت خارجۀ ایران از فردی به نام سید مهدی فیاض از مقامات سازمان امنیت عراق نام میبرد که در طول سالهای اقامت خمینی در نجف، رابط دولت عراق با وی بود و بعد از انقلاب به ایران آمد و رسما خواهان برقراری رابطۀ دوستانه با ایران و سفر صدام حسین به ایران شد. اما جواب ایران و شخص خمینی و دفترش به این درخواستها منفی بود. (سلامتیان)

در مقابل، عراق نیز تبلیغات پان عربی و ادعای حاکمیت امارات متحدۀ عربی بر سه جزیرۀ ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک و مالکیت عراق بر بندر محمره (خرمشهر) را از رسانه هایش پخش می کرد. در خرداد ۵۸ هواپیماهای عراق چندین بار روستاهای کُردستان ایران را بمباران کردند اما تلاشها برای عادی سازی روابط و حُسن همجواری از سر گرفته شد و عراقی ها پیشنهاد کردند دو کشور حملات تبلیغاتی علیه یکدیگر را متوقف کنند. اما تبلیغات ضد بعثی از رسانه های ایران قطع نشد.

ابراهیم یزدی وزیر خارجۀ دولت بازرگان در شهریور ۵۸ در حاشیۀ اجلاسی در کوبا، دیداری با صدام حسین داشت که طرفین به گفتگو دربارۀ اختلافاتشان پرداختند. ظاهرا در این دیدار صدام مسالۀ حاکمیت امارات بر جزایر سه گانه را مطرح کرد و یزدی هم در مقابل از نفوذ روحانیت شیعه در عراق گفت و اینکه ایران هم میتواند از این اهرم استفاده کند. با این وجود عراق تمایلش برای حل بحران از طریق دیپلماسی را طی ماه های بعد باز هم نشان داد. البته یزدی مدعی است صلاح عمرعلی سفیر وقتِ عراق در سازمان ملل متحد، در خاطراتش از صدام نقل کرده که اوضاع ایرانی نامساعد است و «این فرصت به دست نمی آید مگر هر صد سال یک بار و ما سرهای ایرانی ها را خواهیم شکست و خرمشهر و شط العرب را بازخواهیم گردادند» (یزدی ۱۳۹۵: ۱۶)

 اما منصور فرهنگ سفیر وقت ایران در سازمان ملل معتقد است عملکرد و نظرات خمینی، مشوق صدام برای حمله به ایران بود و زمینه های این حمله را فراهم کرد. (فرهنگ. همان) فرهنگ بر این باور است که صدام به علت نفوذ معنوی و سیاسی حکومت جدید ایران در میان شیعیان عراق، خواهان برقراری روابط عادی و دوستانه با جمهوری اسلامی بود. او اضافه میکند که دولت عراق از ابراهیم یزدی وزیر خارجه ایران در مورد باور یا عدم باور جمهوری اسلامی به قرارداد الجزایر سوال پرسیده بود و او و یزدی برای کسب تکلیف نزد خمینی رفتند و خمینی پاسخ داد: «نه بگویید آری نه بگویید نه»! همچنین یزدی و فرهنگ هر دو بر این باورند که اگر ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران و انزوای بین المللی ایران پس از آن پیش نمی آمد، عراق انگیزۀ کمتری برای حمله به ایران را داشت. (یزدی همان) (فرهنگ همان)

در شمارۀ بعد به دلایل دیگر بروز جنگ و تشدید بحران میان دو دولت حاکم بر تهران و بغداد می پردازیم.

منابع

  • بنی صدر، ابوالحسن (۱۳۸۰) درس تجربه؛ خاطرات ابوالحسن بنی صدر. به کوشش حمید احمدی. انتشارات انقلاب اسلامی. چاپ اینترنتی
  • بنی صدر، ابوالحسین (بی تا) خیانت به امید. چاپ اینترنتی
  • منتظری، حسینعلی (۱۳۷۹) خاطرات آیت الله منتظری. اتحادیه ناشران ایرانی در اروپا.
  • یزدی، ابراهیم (۱۳۹۵) ناگفته های ابراهیم یزدی از جنگ ایران و عراق در گفتگو با سرگه بارسقیان. به کوشش امیر قربانی. نشر اینترنتی
  • فرهنگ، منصور. گفتگو با منصور فرهنگ در برنامۀ زمینه های آغاز جنگ ایران و عراق در برنامه «صفحه دو آخر هفته» بخش فارسی رادیو بی.بی.سی ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۶. یوتیوب
  • سلامتیان، احمد. صحبتهای احمد سلامتیان در برنامه . زمینه های آغاز جنگ ایران و عراق در برنامه صفحه دو آخر هفته بخش فارسی رادیو بی.بی.سی ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۶. یوتیوب

[۱] تأکید بر لفظ «جنگ ارتجاعی» از این رو است که تمامی جنگها ماهیت یکسانی ندارند. جنگهای انقلابی و جنگهای آزادی بخشی وجود دارند که برای ریشه کن کردن روابط اجتماعی و جهانی مبتنی بر استثمار، ستم و تبعیض ضروری هستند. جنگهایی که به قول مائو تسه دون «برای اینکه هیچ جنگی در جهان نباشد، باید جنگید» تا طبقات ستمگر و جامعۀ طبقاتی به عنوان علت اصلی جنگ میان انسانها را ریشه کن کرد.