فیلم مستند کودتای-۵۳ (Coup53) — رازهای کهنه، تردیدهای بزرگی ایجاد می‌کنند!

به اشتراک گذاشتن
زمان مطالعه: ۵ دقیقه

گزارش زیر از اکران مستند کودتای ۵۳ در آمریکا مربوط به اسفند ۱۴۰۱ است. اکنون در مرداد ۱۴۰۲ به مناسبت ۷۰ سالگی کودتای ۲۸ مرداد، جمهوری اسلامی دست به اکران و نقد و بررسی این فیلم با حضور کارگردان، تقی امیرانی زده است. تقی امیرانی با ساخت این مستند و افشاگری هایش از دست داشتن آمریکا و انگلیس در کودتا علیه مصدق و انتشار سندهای جدید به عنوان یک کارگردان پیشرو شناخته شد اما اکنون با قبول حضور یافتن در ایران به جمهوری اسلامی اجازه بهره برداری از این سند به نفع خود را می دهد. این در حالیست که روحانیت شیعه در آن زمان نیز همدست سازمان سیا برای کودتا علیه مصدق بود و اکنون همان روحانیت شیعه در قدرت حق ندارد خود را قطب مخالف امپریالیسم و دخالت هایش نشان دهد. امپریالیسم و بنیادگرایی دو نیروی منسوخ و مرتجع عصر ما هستند که در عین اینکه با هم مخالفت می ورزند، یکدیگر را تقویت می کنند و هر یک برای مشروعیت دادن به خود، به جنایات و عقب ماندگی های دیگری تکیه می کند. در همین بین است که‌ جمهوری اسلامی فرصت سالروز ۲۸ مرداد را مغتنم می شمارد تا دوباره برای خود به ویژه پس از ریزش مشروعیتش در خیزش ژینا، به عنوان نیروی اپوزیسیون امپریالیسم غرب، مشروعیت بخرد.
تقی امیرانی باید بداند هیچ چیز از جمله اکران فیلم در ایرانِ جمهوری اسلامی غیر سیاسی نیست. این کار علی رغم نیات کارگردان، بخشی از کارزار مشروعیت بخشی به جمهوری اسلامی و در نتیجه دهن کجی کردن به جانباختگان خیزش ژیناست و تاثیر منفی روی امکان قطب بندی مثبت جامعه علیه شاه و شیخ، علیه امپریالیسم و بنیادگرایی اسلامی دارد. ما تماشای این فیلم را توصیه کرده ایم، اما از تقی امیرانی می پرسیم: در کدام سمت ایستاده ای؟

فیلم مستند “کودتای-۵۳” (Coup53)، داستان واقعی واژگونیِ دولت دکتر محمد مصدق در سال ۱۹۵۳ میلادی به دست دولت‌های آمریکا و بریتانیا را روایت می‌کند. تماشای این فیلم استثنائی به نویسندگی و کارگردانی تقی امیرانی و تدوین‌گریِ والتر مِرچ (Walter Murch)، برنده‌ی جوایز زیاد در زمینه تدوین‌گری سینمایی، برای هر کسی که آینده برایش اهمیت دارد، و می‌خواهد از درس‌های تلخ گذشتۀ ایران بیاموزد، واجب است.

در این اثر برجسته، فیلم‌سازان، رازهای پنهانِ جاسوسان و کودتاگران آمریکایی و بریتانیایی، که طی سالیان زیاد دفن شده‌ بودند را برملا می کنند. علیرغم تلاش‌های بی‌شرمانه‌ ای که برای جلوگیری از پخش وسیع این فیلم انجام گرفته، اما ضروری است که مردم سراسر جهان امکان تماشای این فیلم شگفت‌انگیز را بیابند. همانگونه که نشریۀ انقلاب (revcom.us) می‌نویسد، این کودتا، «نقطۀ عطفی در تاریخ ایران — و خاورمیانه — بود. کودتا، یک خودکامۀ جنایت‌کار و سرسپردۀ آمریکا را به تخت پادشاهی نشاند، پادشاهی که دست به سربه‌ نیست کردن مخالفانش زد و ایران را به پایگاه کلیدی امپریالیسم آمریکا تبدیل کرد. این کودتا، سلطۀ آمریکا در منطقه را تثبیت کرد و منجر به برتری یافتن سلطۀ آمریکا در مقابل سلطۀ بریتانیا شد. رژیم شاه، صدای هرگونه اعتراضی را خفه کرد و وضعیت جامعه را برای خیزش مجدد مردم و سرنگونی رژیم خفقان شاه آماده نمود. باز هم، توطئه‌های امپریالیستی منجر به ناکامی انقلاب مردم ایران، و این‌بار به قدرت رسیدن بنیادگرایان اسلامی در سال ۱۹۷۹ گردید.»

نبردِ ادامه‌دار بر سرِ ایران و کشف حقیقت توسط مستند «کودتای-۵۳» (Coup53)

ساخته شدن این فیلم، پشت پرده‌ های مهمی دارد. زیرا سالیان درازی، برای جلوگیری از اکران این اثر هنری سنگ اندازی شده است. تقی امیرانی می‌گوید که در فیلم دیگری که دنباله «کودتای ۵۳» است این پشت پرده ها را نقل خواهد کرد و اسم آن «کودتای ۵۳.۱» است. چه چیزی در مورد این فیلم می‌تواند آن اندازه تهدیدآمیز باشد که امپریالیست‌ها و کارگزاران فکری و فرهنگی‌شان احساس می‌کنند باید سرکوب و دفنش کنند؟ «اسرار کهنه، تردیدهای بزرگی ایجاد می کنند» عنوان حاشیه‌ای این فیلم است. با توجه به اینکه این فیلم به طرز عمیقی جنگ پنهان در ایران به‌ دست‌ امپریالیست‌های آمریکایی و بریتانیایی را افشا می‌کند، آیا رازهای جدیدی وجود دارند که باعث تردیدهای تهدیدآمیزی شوند و ذهن تماشاگران را به اندیشیدن وا دارد؟

پیوست بالا، ویدئوی کوتاهی از والتر مِرچ است. در این ویدئو، وی تلاش‌های گوناگون برای سانسور فیلم را مورد ردیابی قرار می‌دهد. این فیلم که در ماه اوت ۲۰۱۹ آماده شد، هنوز تا امروز نتوانسته توزیع‌ کننده‌ای را پیدا کند. سازندگان فیلم تلاش کرده‌اند به صورت آنلاین فیلم را پخش کنند ولی گرفتار رودررویی با یک شکایت حقوقی پوچ گردیدند. ویلیام مِرچ می‌گوید علیرغم اینکه این فیلم در برخی از جشنواره‌های فیلم، همچون تِل‌یوراید، پالم‌اسپرینگز، میل‌وَلی و بی‌اِف‌آیِ لندن به نمایش درآمده، ۲۰ جشنواره از جمله سان‌دَنس، ترایبِکا و کَن آنرا رد کرده‌اند.

شگفت‌انگیز است که این فیلم چهل نقد با نمرهٔ ۱۰۰٪ مثبت، از سوی منتقدان فیلم گرفته است. از جمله می توان به هالیوود ریپورتر، گاردین، واشنگتن پست، اِمپایِر، وال استریت ژورنال، نیویورکر، آیریش تایمز، وِرایِه‌تی، نیویورک تایمز و بسیاری رسانه‌های دیگر اشاره کرد. مستندسازِ سرشناس و هنجارشکنِ آمریکایی آقای مایکل مور (Michael Moore) عبارت «یکی از بهترین مستندهای چند سال گذشته» را برای فیلم نوشته است. آقای آریل دورفمن (Ariel Dorfman)، نمایشنامه‌نویس و آکادمیسین برجستۀ آرژانتینی‌تبار و مشاور زنده‌یاد سالوادور آلنده، فیلم را «یک اثر هنری و شاهکاری از مداخله سیاسی، یک اثر دلهره‌انگیز که مرا در لبۀ صندلی‌ام قرار داده بود، و فراتر از شگفت‌آور» توصیف کرد. اولیور استون، فیلم را «شگفت‌انگیز، ساخته‌ای بسیار زیبا، استفاده‌ای هوشمندانه از آرشیو، و استثنایی» ارزیابی کرد. همچنین ورنر هرتزوگ (Werner Herzog) پیشگام بزرگ سینمای آلمان، در باره‌ی فیلم گفت «این بزرگ است. این بزرگ خواهد بود. »

بی تردید، مردم در آمریکا و در بریتانیا باید بدانند که به نام آنان چه جنایت‌هایی علیه بشریت به دست دولت های امپریالیستی شان شده است. این فیلم اشاره می‌کند که کودتا در ایران الگویی شد تا آمریکا بتواند دست کم ۶۲ کودتای دیگر را به سرانجام برساند، که از آن جمله می‌توان به کودتای گواتمالا در سال بعد در ۱۹۵۴، کودتای شیلی در ۱۹۷۳ و کودتای هائیتی در ۲۰۰۴ اشاره کرد.

همۀ کسانی‌که کوچک‌ترین توهمی در بارۀ ماهیتِ به ظاهر نیک خواهانه و بشردوستانۀ امپریالیست‌های آمریکایی و یا بریتانیایی دارند، باید این فیلم را ببینند.

این فیلم، در بارۀ چگونگی و چرایی پیوستنِ نیروهای این دو امپراتوری امپریالیستی، برای نابود کردن تلاش‌های ایران برای استقلال است. این فیلم جنگ و جدل‌های خودپسندانه در میان کارگزاران و باندهای ضربت امپریالیستی را نشان می‌دهد که چگونه برای کسبِ امتیاز بیشتر، در به سرانجام رساندن کودتای جنایت‌کارانه شان، با یکدیگر رقابت می‌کنند. این فیلم خودبزرگ‌بینی و اعتماد به نفس نفرت انگیز قدرت‌های استعمارگر آمریکایی و انگلیسی در برابر ملت‌های ستمدیده را نشان می‌دهد، که چگونه استعمارگران می‌خواهند، این ملت‌ها را به زیر سیطره و سرسپردگیِ خود درآورند. یکی از مصاحبه‌شوندگان بیان می‌کند که انگلیسی‌ها حتی فکر نمی‌کردند که ارزش آن را داشته باشد به ایرانیان به عنوان زیردست انگلیسی‌ها نگاه کنند.

تقی امیرانی، این فیلم را فرآیند کشف می نامد. این فیلم، در میان کوهی سر به فلک کشیده و انبوهی از مدارک درباره  نیرنگ‌های کثیف و دیدگاه‌های وارونه مأموران مخفی سازمان جاسوسی بریتانیایی، ام‌آی‌شش (MI6)، و سازمان جاسوسی آمریکایی سیا (CIA)، گشت و گذار می‌کند. این فیلم توجیه‌های شرورانه امپریالیست‌ها در واژگون کردن دولت قانونی دکتر محمد مصدق و بر سر کار آوردن دیکتاتور خودشان محمدرضا شاه، در جهت برآورده کردن نیازهای سیاسی و اقتصادی امپریالیستی‌شان، و در دست‌اندازی به‌ منابع استراتژیک و جایگاه جغرافیایی کلیدی ایران را به نمایش می‌گذارد. 

پرونده‌های واقعی سازمان سیا با عنوان نبرد برای ایران در دانشگاه جورج واشنگتن در پایتخت آمریکا آرشیو شده‌اند. این پرونده‌ها، حاوی اطلاعاتی هستند در مورد کشمکش‌های میان آمریکا و بریتانیا، بر سر تثبیت منافع خودشان‌ در ایران، که در فیلم کودتای-۵۳، مورد استفاده قرار گرفته شده‌اند. نیروهای سیاسی گوناگونی وجود دارند که به سبب منفعت‌هایشان علاقه‌ای ندارند در مورد سال ۱۹۵۳ صحبتی انجام شود. به ویژه کسانی‌ که با دولت آمریکا در پیوند هستند، بهنگام صحبت در مورد ایران، علاقه دارند فقط در بارۀ سال ۱۹۷۹ صحبت کنند. در رسانه‌های اجتماعی، هواداران پادشاهی ادعا می‌نمایند که فیلم کودتای-۵۳، فیلمی تبلیغاتی از جانب رژیم جمهوری اسلامی ایران است.

این ما را به امروز و نبرد گسترده بر سرِ ایران می‌رساند، که هنوز با شدت و حدت در جریان است — و اهمیت تماشای این فیلم از جانب مردم سراسر جهان را دو چندان می‌کند —  زمانیکه امپریالیست‌ها و مزدوران‌شان خود را پنهان می‌کنند و دست به تهمت می‌زنند.